سیاست

انتقاد از سخنان اخیر ظریف/ الان وقت تخریب پل ارتباط با شرق است؟

در روزهایی که واژه «مکانیسم ماشه» دوباره به کانون توجه تحلیلگران سیاست خارجی بازگشته است، تنش لفظی میان برخی دیپلمات های ایران و روس نیز رنگی تازه یافته است.

به گزارش ایرانی مگ روزنامه خراسان نوشت: سرگئی لاوروف ژستی انتقادی علیه محمدجواد ظریف اتخاذ کرده و مدعی شده که ظریف با سازوکار اسنپ‌بک موافقت کرده است؛ ادعایی که ظریف با صراحت آن را تکذیب کرده و علیه لاوروف واکنشی تند نشان داده است: «لاوروف دروغ می‌گوید.» در تازه‌ترین سخنرانی خود در گردهمایی «یاران و دانش‌آموختگان دانشگاه تبریز و علوم پزشکی درباره مردم و امنیت ملی»، ظریف با نگاهی تحلیل‌محور به آن چه او «رویکرد روسیه» خواند پرداخت. او این موضوع را نیز مطرح کرده و مدعی شده که روسیه نه تنها در برجام نقش یک همراه پشتیبان نداشته، بلکه از موقعیت ایران به نحوی استفاده کرده که استقلال سیاست‌گذاری تهران را محدود کند. به گفته ظریف، روسیه با پیوستن به قطعنامه‌های فصل هفتم و ممانعت از عضویت ایران در پیمان شانگهای، نشان داد که در عمل منافع راهبردی خود را بر منافع مشترک ترجیح می‌دهد. به گفته وی، روسیه در جریان مذاکرات برجام تلاش داشت سهم ایران را از مسیرهای بین‌المللی کاهش دهد، به ‌گونه‌ای که همان زمان در بحث تأمین سوخت نیروگاه بوشهر، پیشنهاد داد کل نیاز نیروگاه تا پایان عمر آن را خود تأمین کند؛ پیشنهادی که ظریف با آن مخالفت کرد، چون به باور او، چنین طرحی به معنای وابستگی دایمی ایران به مسکو بود. نمونه آشناتر در ادبیات ظریف، پیشنهاد تعلیق شش‌ماهه قطعنامه‌هاست که او می‌گویدجان کری وزیر خارجه وقت آمریکا آن را مطرح کرده و گفته است: «رفیقت لاوروف این را داده است.» تعلیقی که به ادعای او اگر اجرا می‌شد، هر شش ماه توافق را در معرض رأی‌گیری مجدد قرار می‌داد و امکان لغو یا توقف آن را افزایش می‌داد.اما وقتی روایت ظریف را با گفته‌های علی‌اکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، مقایسه کنیم، تضادهایی آشکار می‌شود. صالحی گفته بود لاوروف با صراحت هشدار داده بود اگر مکانیسم ماشه پذیرفته شود، هیچ قدرتی از جمله روسیه و چین نمی‌توانند مانع بازگشت تحریم‌ها شوند؛ یعنی روسیه نه طراح بلکه هشداردهنده بود.
نکته دیگر این که در دوره وزارت ظریف، روسیه و چین در شورای امنیت در برابر فعال‌سازی اسنپ‌بک علیه ایران ایستادند. همین واقعیت تاریخی، ادعای امروز ظریف را متناقض جلوه می‌دهد. به بیان دیگر، همان روسیه‌ای که امروز او به آن می‌تازد، در سال ۱۳۹۹ یکی از مدافعان ایران در شورای امنیت بود.تحلیل این وضعیت نشان می‌دهد که اختلاف کنونی بیش از آن که ریشه در تاریخ داشته باشد، محصول رقابت‌های سیاسی امروز است. ظریف پس از خروج آمریکا از برجام، به اعتماد بیش از حد به غرب متهم شد و اکنون شاید با نقد روسیه، می‌کوشد تصویر تازه‌ای از خود به‌عنوان سیاستمداری مستقل ارائه کند؛ کسی که قربانی بازی قدرت شرق و غرب بوده است. همزمان، این مواضع می‌تواند پیامی غیرمستقیم به دولت فعلی باشد که «اعتماد مطلق به روسیه خطرناک است.»
آقای ظریف چرا الان؟!
اما طرح چنین سخنانی در زمانی که روابط تهران و مسکو به اوج راهبردی خود رسیده و همکاری‌های نظامی و امنیتی دو کشور در حال گسترش است، می‌تواند هزینه‌زا باشد. درست در روزهایی که گفت‌وگوهای جدیدی میان تهران و مسکو در جریان است و سفر علی لاریجانی به روسیه نگاه‌ها را به سمت تعمیق این روابط جلب کرده، باز کردن پرونده اختلافات قدیمی می‌تواند دستاوردهای فعلی را تضعیف کند. مصلحت کنونی ایران، حفظ پل شرقی است؛ نه به معنای وابستگی، بلکه برای تعادل در مناسبات جهانی. حتی اگر بخشی از روایت ظریف درست باشد، زمان طرح آن مناسب نیست. در جهان پرآشوب امروز، ایران بیش از هر زمان به روابط پایدار و متحدان استراتژیک نیاز دارد. تخریب این پل، به‌ویژه در شرایط تحریم و فشار، می‌تواند هزینه‌های امنیتی و سیاسی سنگینی به دنبال داشته باشد. واقع‌بینی سیاسی ایجاب می‌کند که اختلافات درونی و رقابت‌های شخصی بهانه‌ای برای تضعیف روابط راهبردی نشود. حقیقت نه در مطلق دانستن زبان هیچ‌یک از طرفین، بلکه در سنجش منافع ملی و واقعیت‌های ژئوپلیتیک نهفته است. روسیه ممکن است در مواردی رفتار دوگانه داشته باشد، اما در موازنه قدرت جهانی، همچنان یکی از معدود تکیه‌گاه‌های ایران در برابر غرب است.در نهایت، دیپلماسی یعنی ساختن پل‌ها، نه سوزاندن آن‌ها. اظهارنظرهایی از جنس «لاوروف دروغ می‌گوید» شاید در فضای سیاسی داخلی طنین‌برانگیز باشد، اما در سطح بین‌المللی، می‌تواند همان پلی را بسوزاند که برای عبور از بحران‌های آینده، حیاتی است. 17302

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا