بازگشت تندروها به تنظیمات کارخانه ؛ آغاز دوباره خالص سازی!/ حمله به مردم بابت رای ندادن به «ما»

تندروها گمان میکنند وجود افکار گوناگون باعث انحطاط جامعه و از بین رفتن ارزشها میشود. هرچه از دوران جنگ میگذرد، نمود بیرونی این موضوع بیشتر آشکار میشود. این جریان سیاسی که به تندروی شهرت دارد، گویا دوباره به تنظیمات قبلی خود یعنی خالصسازی بازگشته است.
کیاوش حافظی: «آن زن باغیرت کمحجاب چرا فقط این ۱۲ روز روی صحنهی تلویزیون ما باشد؟ چرا همهی ۳۶۵ روز، حتی روزهایی که نقد دارد و قانون حجاب مجلس را نمیپسندد، نباشد و نظر مخالفش را نگوید؟ صدای آن خواننده وطندوستی که در خاک دشمن زندگی کرد اما وطن نفروخت، چرا همیشه پخش نشود؟ آن مجری همیشه منتقد، حالا که غیرت و موقعیتشناسیاش را نشان داد، چرا در رسانه ملی، این سرمایه ملی ما، جایی نداشته باشد؟» این چند خط بخشی از یادداشت رئیس سازمان اوج نزدیک به سپاه پاسداران است که پس از جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل در روزنامه اصولگرای فرهیختگان منتشر شد؛ زمانی که به نظر میرسید جنگ با دشمن خارجی باعث شده اختلافات داخلی کنار گذاشته شود و شعارهای ملیگرایانه در دستور کار جریانهای سیاسی قرار گیرد.
در زمان جنگ، آواز «ایران» معین، خواننده ساکن لسآنجلس، از صداوسیما پخش شد و مجری یک برنامه تلویزیونی میگفت وقتی پای تجاوز دشمن در میان است، آخوند و غیرآخوند، بیحجاب و باحجاب، اصلاحطلب و اصولگرا، ارزشی و غیرارزشی نداریم؛ ما همه یک وطن داریم و آن هم ایران است. در شهرداری تهران مضامینی مثل «یک پرچم، یک ملت» دیده میشد. یکماه بعد نیز در بنرهایی به مناسبت روز خبرنگار، این روز به «برخی» روزنامهنگاران تبریک گفته شد.
انگار تجدیدنظرهایی درباره جامعه در راه است …
علاوه بر این مانورهای تبلیغاتی، سخنان مسئولان تصمیمگیر کشور نیز بهگونهای بود که به نظر میرسید در حکمرانی اجتماعی، تجدیدنظرهایی در راه است. علیاکبر ولایتی، مشاور رهبری، در شبکه اجتماعی ایکس خواستار برخی تغییرات اجتماعی شد و نوشت: «حفظ انسجام ملی مورد تأکید مقام معظم رهبری میتواند شامل تغییر برخی رویکردهای اجتماعی حاکمیت و محور قرار دادن رضایت مردم شود، بهگونهای که برای آنها ملموس باشد. مردم خود را اثبات کردند و اکنون نوبت مسئولین است. شیوههای منقضیشده دیگر پاسخگوی جامعه پس از جنگ نخواهد بود.»
این تغییرات با مثالزدن از حجاب زنان همراه میشد؛ واژهای که در سالهای اخیر محل مناقشههای سیاسی بوده و به نظر میرسید در نگاه مسئولان دیگر بار معنایی سابق را ندارد. آنجا که روسای دولت و مجلس پس از جنگ در سخنانی به تمجید از زنان بیحجابی پرداختند که در تجمعات دوران جنگ و بعد از آن شرکت کرده بودند. مسعود پزشکیان در بازدید از صداوسیما گفت: «حتی کسانی که انتظار نداشتیم و با آنها برخورد کرده بودیم و به درست یا نادرست زندانشان کرده بودیم، همه پای ایران ایستادند.»
پزشکیان دختر «بیحجابی» را مثال زد که «پشت سر رهبری ایستاده بود و از ایران و فرهنگ آن دفاع میکرد»؛ یا محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس که گفت: «حتی افراد بیحجاب هم در حمایت از ایران ایستادند؛ مصداق کلام شهید سلیمانی که گفته بود این دختر بیحجاب هم دختر من است. از چاوشی تا کریمی، از علمای شیعه تا اهل سنت؛ همه برای ایران ایستادند. چه آنهایی که در داخلاند چه آنهایی که در خارج از کشورند، ظرفیت کشور ما هستند. کسانی که در خارج از کشورند و ممکن است ما آنها را قبول نداشته باشیم؛ همان کسی که با ایران اینترنشنال مصاحبه میکرد، گفت دیگر کسی با این شبکه مصاحبه نکند. امروز رپرهای ایرانی ایستادند و همه رپرهای آنسوی میدان را در دفاع از ایران از میدان خارج کردند.»
تندروها به دنبال نسخه تکصدایانه برای ایران؛ از تشبیه بیحجابی به اعتیاد تا حمله به مردمی که به "ما" رای نمی دهند
با این حال، چنین تصویری از «ایران» برای عدهای قابلقبول نیست؛ یا دستکم تا آنجا تنوعات را میپذیرند که وضعیت جنگی حاکم باشد. کسانی که گمان میکنند وجود افکار گوناگون باعث انحطاط جامعه و از بین رفتن ارزشها میشود. اما هرچه از دوران جنگ میگذرد، نمود بیرونی این موضوع بیشتر آشکار میشود. این جریان سیاسی که به تندروی شهرت دارد، گویا دوباره به تنظیمات قبلی خود یعنی خالصسازی بازگشته است. این موضوع در یادداشت اخیر حسین شریعتمداری درباره حجاب پیداست.
در حالی که لایحه حجاب به خاطر تنشزا بودن در اجرا، توسط شورای عالی امنیت ملی متوقف شده است، شریعتمداری یادداشتی نوشت و سکوت مسئولان در زمینه حجاب را به انتقاد گرفت. او نوشته بود که دو سال قبل هشدار داده بود این لایحه نهتنها از پدیده «پلشت بیحجابی» جلوگیری نمیکند، بلکه به گسترش آن نیز دامن میزند. شریعتمداری بیحجابی را به اعتیاد تشبیه کرد و نوشت: «اگر خداینکرده فرزند دلبندتان به مواد مخدر معتاد شود، تهیه مواد برای ادامه اعتیاد او را خیانت به فرزندتان میدانید و نه اقدامی دلسوزانه!»
وقتی شریعتمداری گفته بود چرا کشف حجاب از جرایم کیفری حذف شده؟
مدیرمسئول کیهان در بخش دیگری از یادداشتش مدعی شد: وقتی پای نقد مصلحانه از پدیده پلشت بیحجابی به میان کشیده میشود، برخی از سر ناآگاهی و شماری نیز از روی بداندیشی اصرار دارند منتقدان را به طرفداری از بگیر و ببند و برخوردهای سخت متهم کنند؛ حال آنکه او در همان یادداشت، رفتار ملایم در خصوص حجاب را زیر سؤال برده بود.
اشاره شریعتمداری به یادداشت قبلیاش مربوط به مطلبی با تیتر «لایحه عفاف یا گسترش بیحجابی؟» است که چند ماه پس از اعتراضات ناشی از درگذشت مهسا امینی در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ منتشر کرده بود. او در آن یادداشت به نقد حذف مجازات کشف حجاب از دایره جرایم کیفری پرداخته بود.
در بخشی از آن مطلب آمده بود: «نیروی انتظامی در صورت مشاهده جرم مشهود کشف حجاب، حق کمترین برخورد و ممانعتی ندارد! خب، باید چه کند؟ باید برای کشفحجابکننده پیامک بفرستد و به او تذکر بدهد! اگر مراعات نکرد چه؟ پیامک دوم! اگر باز هم… پیامک سوم! و… خودتان قضاوت کنید. آیا این فرمول پیشنهادی در لایحه یادشده غیر از رها کردن پدیده خانمانبرانداز و عفتسوز کشف حجاب و تشویق دشمن به بهرهگیری از زنان فریبخورده برای ادامه این راه پلشت، معنای دیگری دارد؟»
غیرت با دگماتیسم پیوند خورده
ابوالفضل اقبالی، از طراحان قانون حجاب، هفته گذشته در گفتوگویی با خبرگزاری فارس گفت: «یکی از مهمترین عوامل، هجوم سازمانیافته و حمایتشده اباحهگری است که در چهار دهه اخیر و بهویژه در ده سال گذشته عرف جامعه ایرانی را تحتفشار گذاشته است. نمیتوان در مورد تحولات پوشش و حجاب حرف زد و سهم این عامل را نادیده گرفت. حرکت پرشتاب جامعه ایرانی به سمت اباحهگری در پوشش فقط نیروهای درونزا نبودهاند. عرف ایرانی سالهاست در فرآیند خودتنظیمی دچار اختلالات جدی شده و ابزارهای خود را از دست داده است.»
او اضافه کرد: «مسئولیت اجتماعی، غیرت، خیرخواهی، نصیحت، حرمت بزرگتر… اینها ابزارهای تنظیمگری عرف ما بودند که در هجوم اباحهگری و فردیت فراگیر مدرن از کار افتادهاند. دیگر خیرخواهی و نهیازمنکر دخالت تلقی میشود، غیرت با دگماتیسم پیوند خورده و مسئولیتپذیری اجتماعی و نگرانی برای جامعه، معنای مزاحمت و تندروی پیدا کردهاند. عرف ایرانی مدتهاست خلع سلاح شده و توان مقابله با جنبش اباحهگری را ندارد.»
اقبالی بیان کرد: «اگر حجاب آزاد شود، وضعیت از ترکیه هم بدتر خواهد شد. امروز صدق این حرف را در خیابانها میبینیم. اسفند ۱۴۰۱ که اصطلاح "سونامی برهنگی" را مطرح کردم، برخی جامعهشناسان گفتند نگران نباش، عرف مقابل آنها میایستد. اما امروز نهتنها عرف واکنشی نشان نداده، بلکه مرزهای اخلاقی یکییکی رنگ میبازند.»
حمله به مردم به خاطر رأی ندادن به خالصسازان
موضوع حجاب اما فقط یکی از مواردی است که نشان میدهد تندروها دوباره به ادبیات قبل از جنگ ۱۲روزه بازگشتهاند. مرتضی آقاتهرانی، نماینده مجلس که همزمان رئیس شورای مرکزی جبهه پایداری نیز هست، در تازهترین سخنان خود ــ اگرچه به مقوله حجاب میپرداخت ــ اما نهایتا به افرادی حمله کرد که به او و همفکرانش رأی ندادهاند.
او از آنچه «بیعملی برخی مسئولان نسبت به قانون عفاف و حجاب» خوانده، انتقاد کرد و گفت: «پس از تصویب این قانون، در ماجرای فتنه موسوم به مهسا امینی، نام وی بیش از ۸۰۰ میلیون بار در فضای مجازی تکرار شد، در حالی که جمعیت کشور ما ۸۰ میلیون نفر است. این حجم از عملیات روانی نشاندهنده عزم جدی دشمن برای مقابله با حکم خداست؛ قانونی که با وجود تصویب در مجلس و تأیید شورای نگهبان هنوز برای اجرا به دستگاههای اجرایی ابلاغ نشده است.»
وقتی یک گردان تندرو به انتخابات میرفت اما نفر به مجلس راه مییافت
او ادامه داد: «بزرگترین ضربهها را از خودمان خوردهایم؛ زمانی که مردم بدون دقت، افرادی را برای مجلس، ریاستجمهوری یا شوراها انتخاب میکنند که به اجرای قانون خدا پایبند نیستند، همین میشود. اگر همگان پای کار بیایند و اجازه ندهند هر فردی بر مناصب کلیدی کشور تکیه زند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. باید قرآن را در متن زندگی جاری کرد و مسئولانی برگزید که دغدغه تحقق جامعه قرآنی را داشته باشند.»
این سخنان در حالی بیان شد که فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، یکماه پس از جنگ گفته بود اگر قانون حجاب اجرا میشد، شاهد همراهی و انسجام مردم در جنگ ۱۲روزه نبودیم؛ قانونی که در نهایت با رأی شورای عالی امنیت ملی به خاطر تنشزا بودن متوقف شد.
از سوی دیگر، آقاتهرانی در حالی به جامعه مخالف دیدگاه خود حمله کرده است که اکثریت مجلس را همفکران او تشکیل میدهند، آن هم با رأیهایی کمتر از ۱۰ درصد واجدین شرایط انتخابات. تجربه نیز نشان میدهد هرگاه جامعه اراده مشارکت حداکثری در انتخابات داشته، از گردان نیروهایی که برای ورود به مجلس صف بستهاند، فقط نفر باقی میماند.
دنبال عصبانی کردن مردم اند؟ حجاب آن روز مهسا امینی، امروز آرزوی این جماعت شده
زمانبندی این موضعگیریها هم در نوع خود جالب است. جریان تندرو مواضع خود درباره حجاب را در آستانه سالگرد درگذشت مهسا امینی ابراز کرده است؛ برخی با نگاهی بدبینانه، معتقدند شاید هدف از این اظهارات در این بازه زمانی، تحریک و عصبانی کردن مردمی باشد که به تعبیر مرتضی آقاتهرانی، در رویدادهای سیاسی مانند انتخابات ریاستجمهوری توجهی به آنها نمیکنند.
بسیاری بر این باورند که اگر اوضاع حجاب جامعه قابلقبول نیست، به خاطر اجرای سیاستهای شکستخورده همین جریان فکری است. جلال رشیدیکوچی، نماینده پیشین مجلس، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «حجاب و پوشش مرحوم خانم امینی (در آن روز نحس دستگیری) امروز آرزوی جماعتی است که به خاطر بدحجابی ایشان و بسیاری دیگر از دختران این سرزمین، با گشتهای ارشادی که به خیابانها گسیل میکردند، اذیت کرده و بازداشتشان میکردند.»
بازگشت به تنظیمات کارخانه در ماجرای کنسرت
نمود دیگری از بازگشت تندروها به تنظیمات کارخانه در روزهای اخیر، در ارتباط با لغو کنسرت خیابانی همایون شجریان نمایان شد. صداوسیما که پیشتر فیلم کنسرت خواننده ساکن لسآنجلس را پخش کرده بود، این بار یکی از مجریانش در برنامهای گفت: «نمیتوان به خاطر یک کنسرت، میدان آزادی را تعطیل کرد! ما فقط ۲۲ بهمن این کار را آن هم با هزاران مشکل انجام میدهیم.» چنین اظهارنظرهایی بیش از آنکه نگاه فنی و مدیریتی در برگزاری کنسرت را نشان دهد، حاکی از تداوم همان مواضع پیشین صداوسیماییها در قبال رویدادهای مورد اقبال مردم است؛ همانطور که در سالهای گذشته بهجای پخش تصویر سازها، گل و گلدان برای مخاطب نمایش داده میشد.
شهرداری زیر سوال رفت؛ مجلس فشار آورد، معاون وزیر برکنار شد
ادعای شهرداری تهران مبنی بر نداشتن آمادگی برای برگزاری کنسرت همایون شجریان نیز در نهایت به لغو این رویداد هنری انجامید. پس از آن، نادره رضایی، معاون وزیر ارشاد، در یک فایل ویدئویی گفت که با لغو این کنسرت همه شکست خوردیم.
کمی بعد، تحت فشار نمایندگان تندرو، نادره رضایی از معاونت هنری برکنار شد. فارغ از آنکه عملکرد او در یک سال گذشته چقدر برای اهالی فرهنگ قابل قبول بود، افراطیها با این برکناری پیامی روشن صادر کردند: در بر همان پاشنه قبلی میچرخد. امیرحسین ثابتی، از نمایندگان تندرو، نیز در شبکه اجتماعی ایکس رسماً تأیید کرد که این برکناری به واسطه تلاشهای همفکرانش در کمیسیون فرهنگی مجلس بوده است.
خشمی ناشی از بیتوجهی؟
بسیاری معتقدند این تندروها در عمل قدرت چندانی ندارند. چه در زمینه حجاب و چه در موضوعات دیگر، نهادهای بالادستی حاکمیت تصمیمگیری را از آنها سلب کردهاند. جامعه نیز چندان توجهی به آنها نمیکند و راه خود را میرود. تنها در مواردی مانند لغو کنسرت یا برخی انتصابات است که مجال قدرتنمایی پیدا میکنند؛ اموری که ظاهراً برای جامعه اهمیتی ندارد.
تجربه نشان داده است هرجا آنها دخالت کردهاند، نتیجهای معکوس گرفتهاند. اگر به مخالفت با موسیقی پرداختند، موسیقی زیرزمینی رونق گرفت و در هر خیابان یک کلاس موسیقی شکل گرفت. اگر از بگیر و ببند در مورد حجاب حمایت کردند، امروز حجاب مهسا امینیها برایشان به آرزو بدل شده است. به نظر میرسد نادیدهگرفتهشدنشان، در ابراز خشم کنونی و بازگشتشان به تنظیمات کارخانه بیتأثیر نبوده است.
گفته میشود «هیچ سربازی از جنگ بازنمیگردد، چراکه در روزهای صلح هم به دنبال نیرویی برای مقابله با آن میگردد». اگر این را بپذیریم، خواهیم فهمید چرا آنها در طول ۱۲ روز جنگ دم از وطنپرستی میزدند، اما همینکه جنگ تمام شد، وطن را به آغل تشبیه کردند.
اما در اینجا همهچیز برعکس است: سربازان واقعی از دل جامعه، قدر مردم را میدانند؛ و این تندروهایی که ۱۲ روز در سکوت به سر بردند، حالا پیدایشان شده و خشم خود را متوجه مطالبات جامعه میکنند. اما چرا؟ شاید پاسخش را بعدها بتوان یافت.
۲۹۲۱۱