کتاب و ادبیات

برای تغییرات اقلیمی چاره اندیشی کنید

جغرافیا و طبیعت هنوز هم قوی‌تر از هر نوع اراده انسانی است. این واقعیت را می‌توان در تغییرات اقلیمی که مستقیما زندگی میلیاردرها انسان را تحت تاثیر قرار داده ببینیم.

فؤاد شمس* – ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات| صحنه‌های آتش‌سوزی در لس‌آنجلس و راه افتادن سیل در دبی و مکه یا بارش برف در بیابان‌های عربستان برای بسیاری تعجب‌برانگیز شده. این روزها در رسانه‌ها از تغییرات اقلیمی زیاد می‌شنویم.

این صحنه‌ها برای مخاطبان شاید جالب باشد عین یک فیلم سینمایی. اما از آن طرف برای ما ایرانی‌ها خشکسالی، فرونشست زمین و آلودگی هوا نگران کننده است. قطعا تغییرات اقلیمی برای بسیاری از انسان‌ها باید همین‌قدر نگران کننده باشد.

منطق حاکم بر امروز جهان کسب سود بیشتر به قیمت مصرف بی‌رویه تمامی منابع طبیعی است که منجر به بروز تغییرات اقلیمی مخرب می‌شود به یک معنا انسان‌ها دارند کره‌زمین را بی‌رویه مصرف می‌کنند اما شاید نیاز به یک بازاندیشی نقادانه به این منطق احساس می‌شود و باید جای مصرف به قصد سود بیشتر به سمت انطباق با طبیعت برویم. چون هنوز طبیعت و جغرافیا قوی‌تر از ماست.

دست مادر قهار طبیعت قوی‌تر از انسان‌ها

جغرافیا و طبیعت هنوز هم قوی‌تر از هر نوع اراده انسانی است. این واقعیت را می‌توان در تغییرات اقلیمی که مستقیما زندگی میلیاردرها انسان را تحت تاثیر قرار داده ببینیم. فرقی هم نمی‌کند که آتش‌سوزی در مناطق ثروتمندنشین کالیفرنیا باشد یا روستاهای قحطی‌زده آفریقا. در هر نقطه از کره زمین تغییرات اقلیمی به شکلی زندگی بشر را تحت‌الشعاع خودش قرار داده است.

تغییرات اقلیمی به خاطر بهره‌وری بیش از حد از طبیعت رخ داده. سودجویی انسان‌ موجب شده سازوکار طبیعت بهم بریزد.

ناگهان شاهد این هستیم که در وسط بیابان‌های عربستان برف می‌آید، در جنگل‌های استرالیا و کالیفرنیا آتش‌سوزی می‌شود.

رودخانه‌های ایران خشک می‌شود، اما از آن طرف یخ قطبی آب می‌شود و سطح آب بالا می‌آید. همه این تغییرات اقلیمی روی زندگی انسان‌ها مستقیم تاثیر دارد. هنوز هم انسان‌ها در مقابل جغرافیا و طبیعت ضعیف هستند و نمی‌توانند بر آن غلبه کنند. در نهایت بتوانند تنها خود را با آن تطبیق دهند.

تأثیرات ژئوپلتیکی تغییرات اقلیمی

تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از بزرگترین چالش‌های قرن بیست و یکم، نه تنها بر محیط زیست بلکه بر روابط بین‌الملل و ژئوپلیتیک نیز تأثیرات شگرفی گذاشته است. این تغییرات در حال شکل‌دهی مجدد نقشه قدرت جهانی و ایجاد فرصت‌ها و تهدیدهای جدیدی برای کشورها هستند.

مهاجرت‌های گسترده، افزایش سطح آب دریاها، خشکسالی، سیل و سایر بلایای طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی، میلیون‌ها نفر را مجبور به ترک خانه‌های خود و مهاجرت به مناطق امن‌تر می‌کند. این مهاجرت‌ها می‌تواند منجر به تنش‌های اجتماعی در کشورهای مقصد شود. پناهجویان اقلیمی را به وجود می‌آورد.

کمبود آب شیرین، غذا و سایر منابع طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی، می‌تواند منجر به درگیری و جنگ بر سر منابع شود.

با افزایش تقاضا برای انرژی‌های پاک، رقابت بر سر منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی افزایش می‌یابد.

تغییر مرزهای دریایی با ذوب شدن یخ‌های قطبی، مرزهای دریایی کشورها تغییر می‌کند و این موضوع می‌تواند منجر به اختلافات و مناقشات مرزی شود. از آن طرف باز شدن مسیرهای دریایی جدید در قطب شمال، فرصت‌های جدیدی را برای تجارت و حمل و نقل ایجاد می‌کند و در عین حال رقابت بر سر کنترل این مسیرها را افزایش می‌دهد.

تغییرات اقلیمی می‌تواند تهدیدات جدیدی مانند افزایش سطح آب دریاها، وقوع بلایای طبیعی و شیوع بیماری‌ها را ایجاد کند که امنیت ملی کشورها را به خطر می‌اندازد. دولت‌ها مجبور می‌شوند برای مقابله با تهدیدات ناشی از تغییرات اقلیمی، هزینه‌های دفاعی خود را افزایش دهند.

تغییرات اقلیمی می‌تواند بر الگوهای بارندگی و دما تأثیر گذاشته و بر تولید محصولات کشاورزی تأثیر بگذارد.

افزایش سطح آب دریاها و وقوع رویدادهای شدید آب و هوایی، میلیون‌ها نفر را مجبور به ترک خانه‌های خود می‌کند. تغییرات اقلیمی می‌تواند شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر کند و منجر به ناآرامی‌های اجتماعی شود.

آتش‌سوزی در لس‌آنجلس هشدار برای همگان

کالیفرنیا، به عنوان یکی از ایالت‌های پیشرو در زمینه تغییرات اقلیمی، در سال‌های اخیر شاهد افزایش چشمگیر آتش‌سوزی‌های گسترده و ویرانگر بوده است.

این آتش‌سوزی‌ها که به ویژه در مناطق اطراف لس‌آنجلس شدت بیشتری دارند، ارتباط مستقیمی با تغییرات اقلیمی دارند.

تغیییرات اقلیمی باعث افزایش دما، کاهش بارندگی و طولانی‌تر شدن دوره‌های خشکسالی در کالیفرنیا شده است. این شرایط، پوشش گیاهی منطقه را خشک‌تر و مستعدتر برای آتش‌سوزی می‌کند. همچنین، بادهای گرم و خشک سانتا آنا که در این منطقه می‌وزند، سرعت گسترش آتش‌سوزی‌ها را افزایش می‌دهند.

آتش‌سوزی‌های اخیر کالیفرنیا بار دیگر تنش‌های آبی در این ایالت را به مرکز توجه افکار عمومی آورده است. در این میان، خانواده رزنیک، میلیاردرهایی که کنترل بخش بزرگی از منابع آبی کالیفرنیا را در دست دارند، به نمادی از بهره‌برداری خصوصی از منابع عمومی تبدیل شده‌اند. این خانواده، علاوه بر انحصار آب و تبدیل آن به محصولات گران‌قیمتی مانند پسته، به دنبال حفظ تحریم‌ها علیه پسته ایران نیز بوده‌اند تا بازار جهانی این محصول را در اختیار خود نگه دارند.

پیوند بین سرمایه‌داری و تشدید بحران‌های اقلیمی در این مورد مشخص به وضوح دیده می‌شود.

تغییرات اقلیمی و زیر آب رفتن شهرها

یکی از جدی‌ترین پیامدهای تغییرات اقلیمی، افزایش سطح آب دریاها است. این پدیده که عمدتاً به دلیل ذوب شدن یخچال‌های طبیعی و گسترش آب‌های اقیانوسی ناشی از گرمایش جهانی رخ می‌دهد، تهدیدی جدی برای بسیاری از شهرهای ساحلی در سراسر جهان به شمار می‌رود.

با افزایش دمای کره زمین، یخچال‌های قطبی و یخ‌های گرینلند با سرعت بیشتری ذوب می‌شوند که به افزایش سطح آب دریاها منجر می‌شود.

با گرم شدن آب دریاها، حجم آن‌ها افزایش می‌یابد که این امر نیز به بالا آمدن سطح آب دریاها کمک می‌کند.

بسیاری از شهرهای ساحلی بزرگ جهان از جمله نیویورک، لندن، توکیو، شانگهای، ونیز و بسیاری دیگر، در معرض خطر جدی ناشی از افزایش سطح آب دریاها قرار دارند. این شهرها به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و زیرساخت‌های موجود، بسیار آسیب‌پذیر هستند.

میلیون‌ها نفر مجبور به ترک خانه‌های خود و مهاجرت به مناطق امن‌تر خواهند شد. خسارات اقتصادی عظیم: زیر آب رفتن شهرها به معنای از بین رفتن زیرساخت‌ها، صنایع و اقتصاد بسیاری از کشورها است.

استفاده سودمحورانه سرمایه‌داری از تغییرات اقلیمی

در حالی که تغییرات اقلیمی تهدیدی جدی برای بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه، محسوب می‌شود، برخی از کشورهای ثروتمند نیز فرصت‌هایی را در این بحران می‌بینند. این فرصت‌ها اغلب با هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی بالایی همراه است اما سود کشورهای سرمایه‌داری در این است که از این تغییرات اقلیمی که مقصرش هم خودشان هستند، استفاده کنند.

کشورهای ثروتمند می‌توانند با سرمایه‌گذاری در صنایع سبز مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، فناوری‌های پاک و کشاورزی پایدار، به رشد اقتصادی خود ادامه دهند و در عین حال به مقابله با تغییرات اقلیمی کمک کنند.

با افزایش تقاضا برای فناوری‌های سبز و محصولات پایدار، شرکت‌های کشورهای ثروتمند می‌توانند بازارهای جدیدی را در این حوزه ایجاد کنند و به رهبران بازار جهانی تبدیل شوند.

کشورهای سرمایه‌داری می‌توانند با توسعه فناوری‌های کشاورزی مقاوم به خشکسالی و شور شدن خاک، به تولید محصولات کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک کمک کنند. اما این می‌تواند منجر به افزایش قیمت مواد غذایی و کاهش دسترسی کشورهای فقیر به غذا شود. کشورهای ثروتمند می‌توانند با سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، بازارهای جدیدی ایجاد کنند و به کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی کمک کنند. اما این سرمایه‌گذاری‌ها می‌تواند منجر به افزایش قیمت انرژی و افزایش نابرابری شود.

برخی از مناطق جهان ممکن است به دلیل تغییرات اقلیمی به مقاصد گردشگری جذاب‌تری تبدیل شوند. اما این موضوع می‌تواند به تخریب محیط زیست و افزایش فشار بر منابع طبیعی منجر شود.

مهاجرت‌های اجباری اقلیمی

تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از بزرگترین چالش‌های قرن بیست و یکم، تأثیرات گسترده‌ای بر زندگی انسان‌ها در سراسر جهان گذاشته است. یکی از مهم‌ترین پیامدهای این تغییرات، جابه‌جایی جمعیت است که آن را می‌توان با عنوان مهاجرت اجباری اقلیمی نام برد. افزایش سطح آب دریاها، خشکسالی‌های طولانی‌مدت، وقوع رویدادهای شدید آب و هوایی مانند سیل و طوفان، و کاهش حاصلخیزی زمین، همگی می‌توانند باعث مهاجرت اجباری مردم از مناطق آسیب‌دیده شوند.

بسیاری از مردم به دلیل وقوع بلایای طبیعی، خشکسالی و کمبود منابع، مجبور به مهاجرت به مناطق دیگر کشور خود می‌شوند. در برخی موارد، تغییرات اقلیمی منجر به مهاجرت‌های بین‌المللی می‌شود. به عنوان مثال، ساکنان جزایر کوچک و کشورهای کم‌ارتفاع ممکن است به دلیل افزایش سطح آب دریاها، مجبور به ترک خانه‌های خود و مهاجرت به کشورهای دیگر شوند. افرادی که به دلیل تغییرات اقلیمی مجبور به ترک خانه‌های خود می‌شوند، اغلب به عنوان پناهنده شناخته نمی‌شوند. با این حال، این افراد به دلیل شرایطی که خارج از کنترل آن‌ها رخ داده است، مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده‌اند.

وقوع رویدادهای شدید مانند سیل، طوفان و خشکسالی، به طور مستقیم بر تصمیم‌گیری افراد برای مهاجرت تأثیر می‌گذارد. کاهش بارندگی، افزایش دما و تغییر در الگوهای بارندگی، باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و از دست رفتن معیشت کشاورزان می‌شود. افزایش سطح آب دریاها: افزایش سطح آب دریاها، تهدیدی جدی برای مناطق ساحلی و جزایر کوچک است و باعث مهاجرت اجباری ساکنان این مناطق می‌شود. تخریب زمین‌های کشاورزی و افزایش بیابان‌زایی، باعث کاهش تولید مواد غذایی و مهاجرت روستاییان به شهرها می‌شود.

افزایش جمعیت در مناطق شهری، فشار بر منابع آب، انرژی و زیرساخت‌ها را افزایش می‌دهد. همچنین ورود مهاجران به مناطق جدید می‌تواند منجر به تنش‌های اجتماعی و قومی شود. تغییرات در ساختار جمعیتی می‌تواند بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ جوامع تأثیر بگذارد. نمونه بارز آن مشکلاتی است که در سوریه و لیبی کشورهای آفریقایی و موج مهاجرت ها مردمان این مناطق شاهد هستیم.

کشورهای سرمایه‌داری مقصران اصلی تغییرات اقلیمی

کشورهای صنعتی‌شده و سرمایه‌داری، بزرگترین تولیدکنندگان آلاینده‌ها و مصرف‌کنندگان منابع طبیعی کره زمین هستند و سهم بیشتری در تخریب محیط‌زیست و تغییرات اقلیمی دارند.
کشورهای به اصطلاح شمالی از جمله ایالات متحده آمریکا ، اتحادیه اروپا و کانادا بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای در جهان هستند. فعالیت‌های صنعتی گسترده، استفاده گسترده از سوخت‌های فسیلی و مصرف بالای انرژی، این کشورها را به اصلی‌ترین عوامل تغییرات اقلیمی تبدیل کرده است.

این کشورهای صنعتی‌شده، از قرن‌ها پیش به توسعه صنایع و استفاده از سوخت‌های فسیلی روی آورده‌اند و این امر باعث تجمع قابل توجهی از گازهای گلخانه‌ای در جو شده است. همچنین سبک زندگی مصرف‌گرایانه در کشورهای توسعه‌یافته، به مصرف بالای انرژی و تولید بیشتر گازهای گلخانه‌ای منجر شده است. بسیاری از کالاهای مصرفی در کشورهای در حال توسعه، در کشورهای صنعتی تولید می‌شوند و این تولیدات، به نوبه خود، به انتشار گازهای گلخانه‌ای کمک می‌کنند.

این کشورها به دلیل سهم تاریخی خود در انتشار گازهای گلخانه‌ای، مسئولیت بیشتری برای مقابله با تغییرات اقلیمی دارند.

قربانیان تغییرات اقلیمی

در حالی که تعداد معدودی از کشورها برای کسب سود بیشتر به مصرف بی رویه کره‌زمین می‌پردازند و موجب تغییرات اقلیمی شده‌اند طیف وسیعی از کشورهایی هستند که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی می‌بینند.

کشورهای جزیره‌ای و ساحلی در صف اول هستند. این کشورها به دلیل افزایش سطح آب دریاها و وقوع رویدادهای شدید آب و هوایی مانند طوفان و سیل، در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در کنار آن کشورهای در حال توسعه نیز آسیب‌پذیرند. این کشورها معمولاً منابع محدودتری برای مقابله با تغییرات اقلیمی دارند و زیرساخت‌های آن‌ها برای مقابله با بلایای طبیعی آماده نیست.

کشورهایی با اقتصاد وابسته به کشاورزی نیز از تغییرات اقلیمی ضربه می‌خورند. در الگوهای بارندگی، افزایش دما و خشکسالی، به شدت بر تولید محصولات کشاورزی در این کشورها تأثیر می‌گذارد.

نمونه‌هایی از کشورهایی که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی می‌بینند کشورهای جزیره‌ای کوچک مانند مالدیو، تووالو و کیریباتی که به طور کامل در معرض خطر زیر آب رفتن قرار دارند. بسیاری از کشورهای آفریقایی به دلیل وابستگی شدید به کشاورزی و کمبود منابع، آسیب‌پذیری بالایی در برابر تغییرات اقلیمی دارند. کشورهای جنوب آسیا نیز در معرض خطر هستند. کشورهای این منطقه مانند بنگلادش و هند، به دلیل افزایش سطح آب دریاها، سیلاب و خشکسالی، در معرض خطر جدی قرار دارند.

نقد مصلحانه مارکسی جلوگیری از مصرف بی‌رویه کره‌زمین

کارل مارکس، در قرن نوزدهم در دوره‌ای زندگی می‌کرد که بحران‌های زیست‌محیطی مثل الان حاد نشده بود، اما نشانه‌های اولیه آن دیده می‌شد. بسیاری از مفاهیم و تحلیل‌های او می‌توانند برای درک رابطه بین انسان و طبیعت و چالش‌های ناشی از تغییرات اقلیمی مفید باشند.

مارکس به رابطه متقابل بین انسان و طبیعت به عنوان یک "متابولیسم اجتماعی" نگاه می‌کرد. او معتقد بود که این رابطه باید به گونه‌ای باشد که طبیعت بتواند خود را بازتولید کند. یعنی به طبیعت فرصت داد که خود را بازسازی کند اما نگاه حریصانه سودجوی سرمایه‌داری به سرعت می‌خواهد همه چیز را مصرف کند و فرصت تنفس به طبیعت نمی‌دهد.

مارکس به شدت از بهره‌کشی سرمایه‌داران از طبیعت انتقاد می‌کرد. او معتقد بود که به دلیل انگیزه سود، سرمایه‌داران به طور بی‌رحمانه‌ای از منابع طبیعی بهره‌برداری می‌کنند و به محیط زیست آسیب می‌رسانند. تغییرات اقلیمی نتیجه مستقیم نظام سرمایه‌داری و اولویت دادن به سود اقتصادی بر هزینه‌های زیست‌محیطی است.

از این منظر نظام سرمایه‌داری، ریشه اصلی بسیاری از مشکلات زیست‌محیطی از جمله تغییرات اقلیمی است. منطقی سودآوری به هر قیمتی را مقدم بر همه چیز می‌داند در این سیستم موجود منجر به بحران اقلیمی شده است.

بهره‌کشی بی‌رویه از طبیعت در منطق سرمایه‌داری برای حفظ و افزایش سود، به طور مداوم منابع طبیعی را مصرف می‌کند بدون این‌که فرصت بازسازی به جغرافیا و طبیعت بدهد. این امر باعث بهره‌کشی بی‌رویه از منابع طبیعی، تخریب محیط‌زیست و افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود.

در سیستم سرمایه‌داری، هزینه‌های زیست‌محیطی اغلب نادیده گرفته می‌شوند یا به جامعه تحمیل می‌شوند. شرکت‌ها به دنبال حداقل کردن هزینه‌های تولید هستند و هزینه‌های زیست‌محیطی را به عنوان یک هزینه اضافی می‌بینند.

سرمایه‌داری به طور ذاتی به سمت بحران‌های ساختاری پیش می‌رود. تغییرات اقلیمی را می‌توان به عنوان یکی از این بحران‌ها در نظر گرفت که ریشه در تضادهای درونی نظام سرمایه‌داری دارد. رشد اقتصادی بی‌حد و حصر، یکی از مهم‌ترین اهداف نظام سرمایه‌داری است. این رشد اقتصادی اغلب به قیمت تخریب محیط زیست و مصرف بی‌رویه منابع طبیعی صورت می‌گیرد.

تغییرات اقلیمی نتیجه‌ی یک سیستم اقتصادی است که بر اساس بهره‌کشی از انسان و طبیعت بنا شده است. برای مقابله با این بحران، نیاز به تغییر ریشه‌ای در نظام اقتصادی و جایگزینی آن با سیستمی است که بر عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست تأکید کند.

کروپتکین منتقد رادیکال و مبدع همیاری داوطلبانه در طبیعت

کروپتکین به عنوان یک آنارشیست دوستدار طبیعت با آرایی بدیع در زمانه خودش بسیار کمتر از کارل مارکس شهرت دارد اما شاید نظرات رادیکال و بدیع او برای زمانه ما و بحرانی که گرفتار آن هستیم جالب توجه باشد.

پتر کروپتکین، آنارشیستی اهل روسیه بود که طبیعت شناس قهاری هم به حساب می‌آمد. علاوه بر این‌که یک نظریه پرداز سیاسی بود بلکه به عنوان یک طبیعت‌شناس و جغرافی‌دان نیز شناخته می‌شود. او در آثارش به ویژه کتاب " کمک به طبیعت" (Mutual Aid) به نقش همکاری و همیاری در طبیعت پرداخته و این ایده را گسترش داده است که انسان می‌تواند با الهام از طبیعت، جامعه‌ای بدون سلسله مراتب و مبتنی بر همکاری ایجاد کند.

کروپتکین بر خلاف دیدگاه‌های رایج در زمان خود که رقابت را اصل اصلی در طبیعت می‌دانستند، بر اهمیت همکاری در میان گونه انسانی تأکید می‌کرد. او معتقد بود که بسیاری از گونه‌ها برای بقای خود به همکاری و همیاری نیاز دارند. این ایده را او با مشاهده زندگی جانوران در طبیعت، به ویژه در مناطق قطبی، استخراج کرد.

او معتقد بود که انسان نیز به عنوان بخشی از طبیعت، می‌تواند با الهام از این همکاری، جامعه‌ای بدون نیاز به سودجویی سرمایه دارانه و سلسله مراتب ایجاد کند. این جامعه‌ای که کروپتکین تصور می‌کرد، جامعه‌ای بود که در آن افراد به صورت داوطلبانه و بر اساس نیازهای مشترک با هم همکاری می‌کردند.

برای مقابله با چالش‌های زیست‌محیطی مانند تغییرات اقلیمی، نیاز به همکاری جهانی و محلی است. این ایده با تأکید کروپتکین بر همکاری در طبیعت همسو است. کروپتکین معتقد بود که نابرابری اجتماعی یکی از عوامل اصلی تخریب محیط زیست است.

او معتقد بود که جامعه‌ای که بر اساس برابری و عدالت اجتماعی بنا شده باشد، کمتر به محیط زیست آسیب می‌رساند. محیط زیست به عنوان یک کل مرتبط است. کروپتکین به محیط زیست به عنوان یک کل نگاه می‌کرد و معتقد بود که انسان بخشی جدایی‌ناپذیر از آن است. همچنین کروپتکین با تمرکززدایی و کوچک‌سازی جوامع موافق بود. او معتقد بود که جوامع کوچک‌تر بهتر می‌توانند نیازهای محلی را برآورده کنند و به محیط زیست آسیب کمتری وارد کنند.

اندیشه‌های کروپتکین در دهه‌های اخیر دوباره مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از فعالان محیط زیست و آنارشیست‌ها از ایده‌های او الهام گرفته‌اند. آن‌ها معتقدند که برای حل بحران‌های

زیست‌محیطی، نیاز به تغییر اساسی در نظام‌های اجتماعی و اقتصادی است و ایجاد جوامع پایدار و مبتنی بر همکاری، تنها راه حل این بحران است.

کروپتکین با نگاهی جامع به طبیعت و انسان، به اهمیت همکاری و همیاری در حفظ محیط زیست پی برد. اندیشه‌های او همچنان الهام‌بخش بسیاری از فعالان محیط زیست و کسانی است که به دنبال ایجاد دنیایی عادلانه‌تر و پایدارتر هستند.

*کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا