نبرد اسکار در توئیتر/ جدال همیشگی میان افکار عمومی و انتخاب رسمی

انتخاب نماینده ایران برای اسکار ۲۰۲۵ اینبار پیش از آنکه به تصمیم کمیته رسمی برسد، در میدان پرهیاهوی شبکههای اجتماعی محل بحث و جدل شده است؛ جایی که چهار فیلم «پیرپسر» از اکتای براهنی، «زن و بچه» از سعید روستایی، «ناتور دشت» از محمدرضا خردمندان و «غریزه» از سیاوش اسعدی، هر یک طرفداران و مخالفان پرشوری دارند و کاربران بیپرده درباره شایستگی یا ناکارآمدیشان مینویسند. در این میان، «پیرپسر» بیش از دیگران در مرکز توجه قرار گرفته و به موضوعی فراتر از سینما بدل شده است.
اسکار برای سینمای ایران تنها یک جشنواره نیست؛ سکویی است برای نمایش هویت فرهنگی و فرصتی برای دیدهشدن در عرصه جهانی. انتخاب نماینده ایران در بخش «فیلم بینالمللی» هر سال با جدلها و بحثهای فراوان همراه است. اما امسال، ماجرا رنگوبوی متفاوتی دارد. چهار فیلم «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی، «زن و بچه» ساخته سعید روستایی، «ناتور دشت» از محمدرضا خردمندان و «غریزه» به کارگردانی سیاوش اسعدی هرکدام نماینده بخشی از سلیقه و جریانهای سینمایی کشور شدهاند و حالا رقابت آنها به عرصهای غیررسمی اما پرشور در شبکههای اجتماعی کشیده شده است.
فضای مجازی؛ میدان نبرد پیش از انتخاب رسمی
هرچند هنوز کمیته انتخاب به جمعبندی نرسیده، اما شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) از مدتها پیش میزبان یک نظرسنجی خودجوش و پرهیجان شده است. کاربران بدون تعارف دیدگاههای خود را بیان میکنند و نظراتشان از تحسین و امیدواری تا تردید و انتقاد گسترده است. همین جدالها نشان میدهد که فضای مجازی به نوعی پیشداوری درباره نماینده احتمالی ایران در اسکار تبدیل شده است.
«پیرپسر»؛ پرچمدار بحثها
در میان گزینهها، «پیرپسر» بیش از همه بر سر زبانهاست. فیلمی که هم در گیشه رکوردشکنی کرده و هم در نقدهای سینمایی مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از کاربران آن را تنها شانس جدی ایران در اسکار میدانند و به بازی درخشان حسن پورشیرازی اشاره میکنند؛ اما گروهی دیگر معتقدند موج تعریفها بیش از آنکه ناشی از کیفیت فیلم باشد، برآمده از جو اجتماعی شکلگرفته پیرامون آن است.
جنجالهای سیاسی و اجتماعی پیرامون «پیرپسر» هم باعث شده این اثر فراتر از یک فیلم سینمایی به موضوعی عمومی تبدیل شود. گستره همین بحثها، شانس دیدهشدن آن را چند برابر کرده است.
در ادامه برخی از نظرات متفاوت کاربران را میخوانید.
کاربری فیلم «پیرپسر را فیلمی خوب اما نه شاهکار دانسته و نوشته است: «شاید در سطح سینمای ایران یک شاهکار محسوب شود اما در سطح سینمای جهان فقط یک فیلم خوب است.»
کاربر دیگری با تعریف از فیلم نوشت: «بدنم یخ کرد. تا به حال در سینمای ایران با چنین تجربهای روبهرو نبودم. اگر حسن پورشیرازی تمام پنج دهه بازیگریاش برای این بوده که چنین نقشآفرینیای داشته باشد، ارزیده. یکی از بهترین بازیهایی بوده است که در دهه اخیر سینما دیدم. تماشای «پیرپسر» را به خودتان هدیه دهید.»
کاربری نیز با اشاره به زیاد بودن بیهوده زمان فیلم نوشت: «سه ساعت زمان فیلم با توجه به کیفیت صدا و صندلی و هوای سالن، خیلی خسته کننده بود اما کشش داستان به نحوی بود که مجبور شدیم شرایط را تحمل کنیم. فیلم حداقل یک ساعت از تایمش زیاد بود.»
کاربری نیز با نقد به تغییر لحن و روایت قصه نوشت: «دیشب رفتم سینما و فیلم «پیرپسر» را دیدم. فیلم در صحنههای آغازین و در یک ساعت اول خودش بی اغراق خیرهکننده است. در کل اثری قابل تامل و البته بسیار طولانی، صد و نود و چند دقیقه. نقد من بیشتر به تغییر مدام قالب و لحن روایت قصه است که اذیت و گیجم میکرد و حوصلهام را سر میبرد.»
«غریزه»؛ امید به پخش جهانی
فیلم «غریزه» به کارگردانی سیاوش اسعدی، گرچه در فضای داخلی کمتر مورد بحث کاربران عادی قرار گرفته، اما یک برگ برنده جدی دارد: همکاری با ترکیه و حضور پخشکننده بینالمللی MUBI. همین موضوع باعث شده بعضیها آن را «گزینهای کمسر و صدا اما هوشمند» بخوانند. در توییتر، نگاهها به «غریزه» بیشتر حول این محور میچرخد که اگر فیلم بتواند با تبلیغات جهانی همراه شود، شاید در داوری اسکار شانسی پیدا کند.
با این حال، در فضای مجازی «غریزه» تقریباً زیر سایه دو فیلم پر سر و صدای «پیرپسر» و «زن و بچه» مانده است. تنها معدود کاربرانی به حضور آن در رقابت احتمالی اشاره کردهاند.
فقط برخی کاربران در توئیتهای کوتاه به حضور او در رقابت با سه فیلم دیگر اشاره کردهاند.
یکی بحثهای پرچالش درباره حضور سینمای ایران در جشنوارههای جهانی این بوده که جشنوارههای معتبر دنیا اغلب توجه بیشتری به آثاری نشان میدهند که تصویری تیره، بحرانزده یا سرشار از مشکلات اجتماعی از ایران ارائه میدهند. از نگاه این گروه، جشنوارهها به دلیل علاقه به روایتهای انتقادی و «غیرمتعارف» از جوامع شرقی یا جهان سوم، بیشتر به فیلمهایی جایزه میدهند که تضادها و معضلات اجتماعی را برجسته میکنند.
در مقابل، عدهای دیگر باور دارند این نگاه، سادهسازی واقعیت است. به اعتقاد آنها، جشنوارههای جهانی اصولاً به دنبال فیلمهایی هستند که روایت قوی، زبان سینمایی متفاوت و دغدغهمندی اجتماعی داشته باشند و این ویژگیها بهطور طبیعی در بسیاری از فیلمهای اجتماعی ایرانی وجود دارد. از همینرو، دیدهشدن و جایزهگرفتن این آثار نه به خاطر «سیاهنمایی»، بلکه به دلیل برخورداری از کیفیت سینمایی و جذابیت موضوعات انسانی و جهانشمول است.
در همین رابطه کاربری نوشته: «"زن و بچه"، "پیرپسر"، "غریزه" و "ناتور دشت" گزینههای احتمالی سینمای ایران در اسکار هستند. خودتان بهتر میدانید. به جای معرفی تمدن، هنر و زیباییهای این کشور، هر چی ایران را عقبماندهتر، زشتتر و بی فرهنگتر نشان بدهد شانس بیشتری برای اسکار دارد.»
«زن و بچه»؛ جا مانده از «پیرپسر»؟
جدیدترین اثر سعید روستایی، «زن و بچه»، که پیشتر در جشنواره کن هم دیده شد، در فضای مجازی بازتاب قابل توجهی داشت، اما نتوانست موجی همسطح «پیرپسر» ایجاد کند. بیشتر بحثها درباره این فیلم در مقایسه با رقیب اصلیاش، «پیرپسر»، شکل گرفته است، اما در این میان «زن و بچه» در بحثهای فضای مجازی از «پیرپسر» عقب افتاده است.
نظرات درباره فیلم «زن و بچه» نیز سیلی از تعریف و انتقاد در کنار هم است.
کاربری درباره این فیلم نوشت: «واقعیت این است که من این نوع فیلمبرداری و همینطور بازی درخشان پریناز ایزدیار را دوست داشتم. اما خط داستانی برای من خستهکننده بود. مثل اینکه نقدهایی که از فیلمهای سعید روستایی میشود درست است.»
کاربری دیگری با تعریف از فیلم نوست: «فیلم "زن و بچه" را در سینما دیدم و واقعا کیف کردم. با این که تا نصف شب طول کشید با هوشیاری کامل تا دقیقا آخرش را دیدم و محو فیلمنامه و بازیگران شدم و به شما هم توصیه میکنم حتما ببینید!»
کاربر دیگری با انتقاد از فیلم نوشت: «فیلم "زن و بچه" را دیدم، فیلمی به غایت بی محتوا و بی مایه بود. برای وزارت ارشاد متاسفم شدم که این فیلم را به جشنواره کن معرفی کرد. دوم هم برای منتقدین بی سوادی که اصلا درکی از مردسالاری ندارند و تلاشهای بیمارگونه زنی منقطع از واقعیت گسیخته روانی را مبارزه با مردسالاری معرفی میکنند.»
و «ناتور دشت»؛ در سایه رقبای پر سر و صدا
برخلاف دو فیلم «زن و بچه» و «پیرپسر»، «ناتور دشت» هنوز نتوانسته موجی در فضای مجازی ایجاد کنند. کاربران کمتر به آنها پرداختهاند و شاید همین سکوت، کار را برایشان سختتر کند. البته «ناتور دشت» به دلیل حالوهوای بومی و ایرانیاش میتواند از نگاه داوران اسکار جالب باشد، اما فقدان توجه عمومی و رسانهای، آن را در موقعیتی مبهم قرار داده است. این فیلم علیرغم این که در واکنشهای محدود نظرات مثبتی دریافت کرده است اما در ایجاد موج مجازی موفق نبوده است.
کاربری درباره «ناتور دشت» نوشت: «فیلم "ناتور دشت" براساس ماجرایی واقعی در ترکمن صحرا ساخته شده که گم شدن دختر چهارساله کلاله ای را روایتمیکند. این فیلم برخلاف حوادث مشابه پایان خوشی دارد و با همدلی مردم یسنا پیدا میشود. این اثر مورد استقبال گرفته و تماشای آن را پیشنهاد میکنم.»
کاربر دیگری نوشت: «بعد از "سرخپوست" با هیچ فیلم ایرانی دیگری این قدر قلبم توی دهانم نبود تا "ناتور دشت". فیلمهایی که کاراکترهایش واقعا شخصیتسازی شدند محترم هستند.»
افکار عمومی در برابر تصمیم نهایی
تجربه سالهای گذشته نشان داده که انتخاب نهایی برای اسکار همیشه با نظر مردم یکی نیست. اما یک واقعیت غیرقابل انکار است: افکار عمومی میتواند مسیر دیدهشدن یک فیلم را تغییر دهد. وقتی هزاران کاربر درباره «پیرپسر» مینویسند، نقد و شوخی و جدی را کنار هم میگذارند، حتی اگر تصمیم نهایی به سود فیلم دیگری باشد، باز هم برنده اصلی گفتمان عمومی «پیرپسر» خواهد بود.
امروز در فضای مجازی، بیش از هر چیز یک نظرسنجی زنده است. اگر از همین حالا بخواهیم براساس نبض شبکههای اجتماعی قضاوت کنیم، «پیرپسر» با فاصله زیاد از دیگران پیشتاز است. «زن و بچه » با امید به تبلیغات بینالمللی در تعقیب اوست، و «غریزه» و «ناتور دشت» فعلاً در سایه ماندهاند.
با این حال، تصمیم نهایی به دست کمیته انتخاب خواهد بود. انتخابی که هم میتواند مطابق با نظر مردم باشد و هم بر خلاف آن؛ اما هر چه باشد، رقابت امسال نشان داد که کاربران فضای مجازی نه تماشاگر منفعل، بلکه داوران پرشور سینمای ایران هستند.
۵۹۲۴۴