مسیری که لاریجانی تا دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی طی کرد/ عیارسنجی از سیاستمدار فیلسوف در روزهای پرچالش پیشرو

سیاستورزی علی لاریجانی و اقدامات دیپلماتیک او مانند درخواست از دولت جدید آمریکا برای پذیرفتن شروط ایران یا تحلیل یک ساعت و نیمه از جنگ دوازده روزه و نشستن بر منبری که میثم مطیعی مداح آن بوده است، حکایت از رقم خوردن فصل جدیدی از دوران کاری لاریجانی دارد.
نیلوفر مولایی: نامش این روزها باز هم دهان به دهان میچرخد؛ فردی که جای خالیاش در انتخاباتهای خرداد ۱۴۰۰ و تیرماه ۱۴۰۳ به چشم میخورد و برخی گمان میبردند رد صلاحیت علی لاریجانی از سوی شورای نگهبان به معنی حذف او از سپهر سیاسی کشور است. در طول یک سال گذشته، زمزمهها از احتمال حضور علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی خبر میدادند. سفرهای دیپلماتیک به لبنان، سوریه و حتی روسیه برای انتقال پیامهایی از جانب نظام به مقامات این کشورها، از جمله رخدادهای مهمی هستند که در یک سال گذشته از جانب او و نظام رقم خوردهاند؛ سفرهایی که پس از بازگشت از هر کدام گمانه زنیها درباره نقش جدید فرزند میرزا هاشم آملی آغاز میشد؛ حالا کمتر از ۶ ماه پس از تکذیب حضورش در شورای عالی امنیت ملی، به همان نقطهای بازگشت که در یک صبح پاییزی با دلخوری آن را ترک کرده بود.
نگاههای سیاسی این روزها بر علیِ لاریجانیها دوخته شده است؛ مرد شماره یک پارلمان در یک دهه گذشته. سؤال هم روشن و مشخص است: «بازگشت آیتاللهزاده فیلسوف به شورای عالی امنیت ملی به چه معناست و او چه مأموریتی بر عهده دارد؟»
خداحافظی ناگهانی با سیاست پارلمانی
بوسیدن و کنار گذاشتن صندلی شماره یک مجلس و خداحافظی یکباره با صحنه سیاست پارلمانی، شاید یک عملیات انتحاری سیاسی تعبیر شود اما علی لاریجانی این ریسک را کرد. او که در آن روزها در برابر شایعات کاندیداتوریاش تنها سکوت پیشه میکرد یا با نگاه کنایهآمیز به این احتمالات میگفت: «علیالظاهر تنها کسی که در رابطه با این موضوع اظهار نظر نکرده خود من هستم.» اما با پایان فرصت ثبت نام برای یازدهمین انتخابات مجلس، مشخص شد که او راهش را از بهارستان جدا کرده تا دوره جدیدی از سیاستورزی را آغاز کند.
هر چند برخی سیاسیون خداحافظی لاریجانی از پارلمان را به نوعی پایان سیاستورزی او تفسیر میکردند، اما برخی نیز از سودای نگاه او به پاستور روایت داشتند. اما لاریجانی چند ماه بعد، در خرداد ۱۴۰۰، با شعار «نه کلید، نه چکش» وارد رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری شد؛ شعاری که کنایههای پنهانی او به حسن روحانی و ابراهیم رئیسی را داشت و در نهایت شورای نگهبان در اقدامی عجیب مهر ردصلاحیت را بر کارنامه مشاور رهبر انقلاب نشاند. ردصلاحیتی که در برای انتخابات ۱۴۰۳ هم تکرار شد و علیرغم پیشبینیها، شورای نگهبان حاضر به جبران عملکرد خود در سه سال قبلش نشد تا بار دیگر زمزمهها از حذف علی لاریجانی از سیاست ایران تقویت شود.
محبوب اعتدالیون، مغضوب تندروها
لاریجانی در سالهای اخیر را میتوان نزدیکترین مصداق به مشی و روش ناطق نوری دانست. او همچون شیخ، مسیر اعتدال را برای سیاستورزی خود برگزید و سخت و محکم بودن در اعتدالگرایی، او را به وادی تندروی و افراط علیه رقبای سیاسیاش نکشاند. شاید به خاطر این مشی بود که بارها هزینه آن را داده است؛ هزینههایی که بعد از دو بار ردصلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری، به نظر میرسید او را خسته از دنیای سیاست کرده باشد.
اما سیاستورزی لاریجانی که در طی این سالها پختهتر و وزیدهتر شده و حتی او را تبدیل به یک برند در میان اعتدالیها کرده است، نشان داد این مهرها نمیتوانند «ثلمهای» به او وارد کنند؛ چه مهرهای رد صلاحیت شورای نگهبان و چه مهرهایی که در مراسم ۲۲ بهمن سال ۹۱ در حرم حضرت معصومه(س) از سوی تندروها به سمت او پرت شدند. لاریجانی طی این سالها از یک سو تلاش کرد جریانی را ذیل نام خود سازماندهی کند و جریانساز و تصمیمساز باشد و از سوی دیگر، به همان نسبت که در بین اعتدالیون چهرهای مورد قبول است، تندروها و بعضا میانهروهای اصولگرا را خسته و حتی عصبانی کرده است. او طی سالهای اخیر که جولان تندروها و نوآمدگان اصولگرا بیشتر از همیشه شده، تبدیل به سایهای سنگین بر سرشان بوده است. نه تخریبها و نه توهینها و نه حتی مهر و کفش پرت کردنها هم لاریجانی را مجبور به عقبنشینی نکرد و حتی بیشتر بر خطر تندروها در سیاست، خاصه در جریان اصولگرا، هشدار داد.
«قرار نیست به شورای عالی امنیت ملی برگردم یا مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی را داشته باشم.» این جملهای است که علی لاریجانی در دی ماه ۱۴۰۳ در پاسخ به گمانهزنیها برای بازگشتش به شعام مطرح کرد. همان روزهایی که او به عنوان مشاور رهبر انقلاب با «بشار اسد» در سوریه و «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان دیدار کرد و سپس پیامهای دیپلماتیک رهبر انقلاب را به مقامات این کشورها منتقل نمود.
سیاستورزی علی لاریجانی و اقدامات دیپلماتیک او مانند درخواست از دولت جدید آمریکا برای پذیرفتن شروط ایران یا تحلیل یک ساعت و نیمه از جنگ دوازده روزه در صدا و سیما و نشستن بر منبر هیاتی که میثم مطیعی مداح آن بوده است، حکایت از رقم خوردن فصل جدیدی از دوران کاری لاریجانی دارد. حال که لاریجانی بعد از ۱۸ سال به شورای عالی امنیت بازگشته و انتظار دریافت حکم نمایندگی رهبری انقلاب را دارد، به نظر میرسد که او مأموریتهای مهمی را برای به انجام رساندن دارد.
در واقع، به نظر میرسد انتخاب لاریجانی به عنوان دبیر جدید شورای عالی امنیت، سرآغاز فصل جدیدی از حرکت به سمت اصلاحات در کشور و فاصله گرفتن از تندرویها در تصمیمات مهم است. سیاستمداری معقولانه، مشی اعتدالی و نفوذ سیاسی و قدرت لابی لاریجانی در حاکمیت میتواند او را در حل و فصل پروندههای حساس امنیت ملی، از جمله مسئله هستهای یاری دهد و فصل نوینی را در کارنامه سیاسی او آغاز کند. به بیان دیگر، بازگشت لاریجانی به شورای عالی امنیت، میتواند نقطه عطفی در سیاست ایران باشد؛ و البته فصل جدیدی در عیارسنجی از سیاستورزی لاریجانی در روزهای پرچالش پیش رو.
۲۹۲۱۵