انتقاد روزنامه هم میهن از دولت چهاردهم: مدیریت رسانه های دولتی را به کسانی سپرده اید که دانش و تجربه اش را ندارند

با پیروزی مسعود پزشکیان واضح بود که دولت تازهآمده باید یک برنامه مدون و یک راهبرد مشخص در حوزه ارتباط رسانهای با مردم و بهخصوص بدنه سرمایه اجتماعی داشته باشد
به گزارش خبرآنلاین روزنامه هم میهن نوشت: اما عجیب آن بود که بهرغم ضرورتها، در زمینه اصلاحات ساختاری رسانههای دولتی و تبیین استراتژی کنشگرانه و هوشمندانه رسانهای دولت، متولیان دولت چهاردهم کارنامهای غیرقابلقبول و فاقد هرگونه توجیهی از خود به جای گذاشتهاند که ثمرات آن را در یکسالگی دولت شاهد هستیم.
در زمینه اصلاحات در رسانههای دولتی، علاوه بر تاخیر ناموجه که زمان قابلتوجهی در برهه طلایی آغاز به کار دولت به ثمن بخس از کف رفت؛ تغییرات ایجادشده نیز به نحوی بود که از همان ابتدای کار صدای متخصصان و کنشگران مستقل رسانهای را درآورد و چشمانداز پیش رو را تیرهوتار کرد.
جالب آنکه اگر دولت در هر زمینهای دچار کمبود چهره بود؛ در حوزه رسانه، دست دولت برای گزینش صدها چهره رسانهای با کارنامه و رزومه روشن اصلاحخواهی و کاربلد در این حوزه خطیر باز بود. اما برای تصدی سمت در رسانههای دولتی سراغ چهرهها و مدیرانی رفتند که تجربه و سابقه رسانهای نداشتند و افرادی بر مصادر امور قرار گرفتند که اکنون بعد از یک سال با مرور گذار و اولیه یک مخاطب نیمهآشنا به این حوزه هم، عملکرد آنان واضح و مبرهن است و طبیعی است که با این دستفرمان و وضعیت نمیتوان از رسانههای دولتی انتظار نقشآفرینی موثر در فضای رسانهای کشور و در راستای منافع و مطامع دولت و به طریق اولی ملت را انتظار داشت.
برای فهم این وضعیت نیازی به نام بردن از رسانه خاصی نیست. یک گشتوگذار ساده رسانهای و مرور عملکرد چند روزنامه و خبرگزاری دولتی همهچیز را شفاف و عریان در اختیار مخاطب قرار میدهد.
اما در حوزه تدوین استراتژی رسانهای و ریلگذاری کنشگرانه رسانهای هم باید گفت که مطلقاً هیچ دستاورد ملموس و محسوسی قابلرصد و نشانهگذاری نیست. حداقل نگارنده یک مورد در طول یک سال گذشته سراغ ندارد که دستگاههای عریض و طویل رسانهای دولت توانسته باشند در مقام کنشگر رسانهای اقدام به تولید محتوا یا مسئلهای کنند که اذهان عمومی را در مسیر منویات دولت و اصلاحات مدنظر آن و یا حتی پیشبرد امور جاریه کشور کانالیزه و همراستا کند.
سردرگمی، اظهارات ضدونقیض و واکنشهای جزیرهای در موضوعات مهم و مورد پرسش جامعه، وجه غالب واکنشها و نه کنشهای رسانهای تیم اطلاعرسانی دولت بوده است. در حوزه کنشگری بهعنوان مثال در موضوع داغ و پرواکنش ناترازی انرژی، کدام محتوای فراگیر و موردتوجه افکارعمومی تولید شده است؟ در حوزه دستاوردهای دولت در مقوله آزادیهای اجتماعی، یا رفع فیلترینگ (هرچند محدود) یا کنشگری دولتمردان در ایام جنگ ۱۲روزه کدام بازتاب را شاهد بودهایم؟
هر چه هست، میتوان گفت که مهمترین و کلیدیترین حوزهای که میتواند هم پاشنه آشیل و چشم اسفندیار دولت باشد و هم مایه ارتقای جایگاه و کارکرد دولت در نزد افکارعمومی و به تبع در ساخت و ساختار قدرت سیاسی حوزه رسانه و کنشگری در این عرصه مهم و راهبردی است. حوزهای که نمیتوان با شعار و کارنامهسازی بدان سر و شکل داد و موضوع را رفع و رجوع و خود بیانگر تاثیرگذاری یا ضعف و کاستی خودش است. به خصوص که این دولت با توجه به مخاطرات بیسابقه تحمیلی از بیرون، مرجعیتیابی رسانههای بیرون مرز، فقدان همراهی و یکدستی در حوزه رسانههای رسمی و نیز میراثی از مناقشات و چنددستگی سیاسی و اجتماعی چنددهساله، بیش و پیش از هر دولتی نیازمند زبانی گویا، بروننمایی هوشمندانه و ثبت و ترسیم ویترینی مناسب و اطمینانبخش از خود در منظر افکارعمومی است.
23302