تنگه هرمز جای مانور تندروها نیست! با آینده کودکان بازی نکنید

امروز، بیش از هر زمان، به همگرایی، عقلانیت و اجماع داخلی نیاز داریم. جریانهای تندرو نباید با سوء استفاده از احساسات جریحهدار ملت، مسیر کشور را به سوی خطر ببرند. فردای ایران، فردای همه ماست، اما کودکان، تنها امید آن فردا هستند. با حقوق آنان بازی نکنیم.
در روزهای پس از حمله و تجاوز بیسابقه و غیرقانونی رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزیزمان، افکار عمومی کشور، جامعهی بینالملل، و بهویژه نهادهای ناظر حقوق بشر، با اضطراب در حال رصد پیامدهای امنیتی، سیاسی و انسانی این واقعهاند. در چنین شرایط حساسی، برخی جریانهای تندرو در داخل کشور، با برجستهسازی شعارهای احساسی و خطمشیهای تنشزا، بار دیگر ایدهی بستن تنگهی هرمز را مطرح کردهاند؛ تهدیدی که در قالب جنگ روانی در برخی رسانهها بازتاب یافته و میتواند آثار عمیقی نهفقط بر مناسبات منطقهای، که بر حقوق بنیادین ملت ایران، بهویژه کودکان، برجای گذارد.
تنگهی هرمز، بهعنوان یکی از گلوگاههای حیاتی انرژی جهان، جایگاه حساسی در حقوق بینالملل دریاها دارد. طبق کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها، عبور و مرور بیضرر و ترانزیت کشتیها در تنگههایی نظیر هرمز، یک حق بینالمللی است و تهدید به مسدود کردن آن، در عرف بینالملل، اقدامی ناقض اصل آزادی کشتیرانی و حتی مصداق بالقوهای از «استفاده از زور» تلقی میشود؛ که بر مبنای مادهی ۲ منشور ملل متحد ممنوع است.
در این زمینه، کارشناسان حقوق بینالملل اتفاقنظر دارند که تهدید به بستن تنگهها، اگرچه ممکن است از سوی برخی گروههای داخلی با هدف «افزایش قدرت چانهزنی» مطرح شود، اما در عرصه حقوقی و دیپلماتیک، نهتنها مشروعیتآفرین نیست، بلکه میتواند اجماع جهانی علیه کشور عزیزمان را تقویت کند. در واقع، چنین اظهاراتی – حتی اگر عملی نشوند – خوراک خبری و مشروعیتساز برای کشورهای مداخلهگر فراهم میکنند که در تلاشاند ایران را به عنوان تهدیدی برای صلح جهانی معرفی کنند.
از تنگه تا تنش؛ کودکان اولین قربانیان سناریوی خطرناک
در تحلیل آثار چنین تهدیداتی، نمیتوان از پیامدهای انسانی آن، بهویژه بر کودکان غافل بود. کودکان ایرانی – که طبق مادهی ۳ پیماننامه حقوق کودک، باید منافع عالیهشان در اولویت تمامی اقدامات قرار گیرد – نه بازیگران صحنه سیاست، بلکه آیینه فردای ایراناند. افزایش تحریمها، کاهش دسترسی به دارو و خدمات بهداشتی، اخلال در زنجیرههای غذایی و به خطر افتادن ثبات اقتصادی، همه از پیامدهای غیرمستقیم افزایش تنش و تهدید به انسداد تنگهی هرمز است. در واقع، حتی در غیاب جنگ رسمی، استمرار فضای تهدید و افزایش اصطکاکهای نظامی و تجاری، میتواند حق بر بهداشت، آموزش، امنیت روانی، رفاه، و حتی بقا را برای کودکان به مخاطره اندازد.
سوءاستفاده سیاسی از فضای ملیگرایی پس از تجاوز اسرائیل
بدیهی است که جامعه ایرانی، در برابر حمله غیرقانونی و تجاوزگرانه اسرائیل، حق مشروع دفاع از خود را دارد؛ حقی که در مادهی ۵۱ منشور ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شده است. اما بهرهبرداری افراطی از این فضا، برای تسویه حسابهای حزبی یا تحمیل سیاستهای افراطگرایانه به جامعه، نهتنها سودمند نیست، بلکه خطرناک و مایه تضعیف انسجام داخلی است.
متأسفانه برخی محافل سیاسی، در چنین بزنگاههایی تلاش میکنند منافع ملی را به گروگان اراده سیاسی خود درآورند. گفتمان بستن تنگه، بیش از آنکه راهبردی برای تقویت مواضع ایران باشد، ابزاری برای تحریک افکار عمومی و تحتالشعاع قرار دادن ظرفیتهای واقعی کشور در عرصه دیپلماسی است. این کنشها، در بلندمدت، به تضعیف سرمایه اجتماعی، تخریب چهره حقوقی ایران در نظام بینالملل، و تهدید مستقیم نسل آینده ایران میانجامد.
همگرایی، نه تشدیدگری: نیاز امروز ایران
دولتها در چنین شرایطی، باید همزمان از استقلال سیاسی، حاکمیت ملی، و منافع کودکمحور ملت دفاع کنند. در این راستا، اولویت با «کاهش تنش، گفتوگو، و حکمرانی مسئولانه» است. همانگونه که در اسناد بینالمللی آمده، مسئولیتپذیری دولتها در برابر کودکان، تنها محدود به اقدامات زمان صلح نیست؛ بلکه حتی در شرایط بحران و جنگ نیز، کودکان باید در اولویت حمایت قرار گیرند.
تهدید به بستن تنگه هرمز، علاوه بر پیامدهای حقوقی بینالمللی، چالشهای داخلی عظیمی را نیز در پی دارد. تشدید تحریمها، تورم، اختلال در تجارت، مهاجرت مغزها، و افزایش اضطراب اجتماعی، از نخستین پیامدهای چنین تنشآفرینیهایی است. جامعهای که کودک آن به جای یادگیری، در فضای ناامنی اقتصادی و روانی رشد یابد، آیندهای استوار نخواهد داشت.
نتیجهگیری؛ کودکان، شاخص مشروعیت سیاستگذاری ملی
دفاع از حقوق کودک، نه امری فانتزی یا احساسی، بلکه معیاری بنیادین برای ارزیابی عقلانیت سیاستگذاری ملی است. هرگاه سیاستی به قیمت تهدید سلامت یا آرامش کودکان تمام شود، آن سیاست، مشروعیت اخلاقی و حقوقی خود را از دست میدهد؛ حتی اگر پشت شعارهای بزرگ پنهان شود.
امروز، بیش از هر زمان، به همگرایی، عقلانیت و اجماع داخلی نیاز داریم. جریانهای تندرو نباید با سوءاستفاده از احساسات جریحهدار ملت، مسیر کشور را به سوی خطر ببرند. فردای ایران، فردای همه ماست، اما کودکان، تنها امید آن فردا هستند. با حقوق آنان بازی نکنیم.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان