ظریف و لاوروف/ ماجرای دو وزیر خارجه در «شرق» که از یکدیگر دل خوشی ندارند/پای برجام در میان بود یا مکانیسم ماشه یا داستان های دیگر؟

محمدجواد ظریف اعلام کرده است که پاسخ اظهارات لاوروف ، وزیر امور خارجه روسیه را به درخواست شورای عالی امنیت ملی نداده است. این اما نخستین تنش کلامی و سیاسی ظریف و لاوروف نیست. داستان این دو وزیر خارجه در لایه های پیدا و پنهان برجام سر دراز دارد.
سیما پروانه گهر- صحبت کوتاه شب گذشته محمدجواد ظریف در حاشیه اجلاسی اقتصادی در کیش بار دیگر سابقه طولانی تنش های لفظی و سیاسی بین دو وزیر خارجه را یادآوری کرد.
محمدجواد ظریف که ۸ سال در سمت وزیر امور خارجه دو دولت یازدهم و دوازدهم فعالیت داشته شب گذشته اعلام کرد که تصمیم داشته تا پاسخ لاوروف را بدهد اما شورای عالی امنیت ملی از او درخواست کرده تا این کار را انجام ندهد.
اشاره ظریف به اظهارات اخیر سرگئی لاوروف مبنی بر این بود که ظریف را خالق مکانیسم ماشه توصیف کرده بود. لاوروف و ظریف هر دو در زمان تنظیم و عقد سند برجام وزرای امور خارجه بودند، البته ظریف در مجموعه در دو دولت ایران یعنی ۸ سال وزیر امور خارجه بوده است اما قدمت حضور لاوروف در کسوت وزیر امور خارجه روسیه به ۲۱ سال می رسد؛ یعنی معادل مدت زمان فعالیت تقریبا ۵ دولت در ایران. لاوروف پس از آندره گرومیکو، طولانیترین دوران حضور در جایگاه وزیر خارجه در تاریخ روسیه و شوروی را دارد .
ظریف و لاوروف البته سابقه های طولانی برای حضور در نهادهای تصمیم گیری و تصمیم ساز در دو کشور دارند. ظریف از دهه ۷۰ در عرصه دیپلماسی ایران فعال است و قدمت لاوروف در سیر تاریخی سیاست خارجی روسیه نیز به قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می رسد.
لاوروف در اتحاد جماهیر شوروی سمت های سیاسی مختلفی از جمله معاون بخش ارتباطات اقتصادی وزارت خارجه و مدیر سازمان بینالمللی وزارت خارجه را داشته است و سال ۱۹۹۱، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به مقام معاون وزارت خارجه رسید و تا زمان بازگشتش به سازمان ملل در سمت نماینده دائمی روسیه در سال ۱۹۹۴ در این سمت باقی ماند.تا سال ۲۰۰۴ نیز در سازمان ملل بود تا این که وزیر امور خارجه پوتین شد و ۲۱ سال است که شمایل سیاست خارجی کرملین است؛ میراثی به جا مانده از روزگار سرد و عبوس شوروی که حالا بیش از یک دهه است که در تشک سیاست خارجی و ارتباط بین ایران و روسیه و غرب، با محمدجواد ظریف سرشاخ شده است.

داستان تنش های ظریف و لاوروف اگرچه در سال های اخیر علنی و به صورت عمومی رسانه ای شد اما مشخصا سابقه ای به قدمت برجام دارد. وقتی دولت یازدهم محمدجواد ظریف را به سکانداری وزارت امور خارجه گمارد تا سفیر کاهش تنش با غرب باشد، از سرزمین سرد روسیه لاوروف در گوشه و کنار، در حاشیه و متن مذاکرات حضور داشت و از همان زمان روایت های مختلفی از تنش های بین این دو چهره بود.
حالا دیگر برای همه روشن است که روسیه ظریف را وزیر امورخارجه ایران برای کاهش تنش ها با غرب می دانست و هرگز دل خوشی از او نداشت. پیش از آن نیز سابقه تنش های روسیه و ظریف داستان های خود را دارد. داستان هایی که به دهه ۶۰ و جنگ ایران و عراق و ماجرای قطعنامه پایان جنگ بین ایران و عراق باز می گردد.داستان هایی که می گوید از همان زمان فضایی شکل گرفت که نه روسیه و ظریف دل خوشی از هم نداشته باشند.
پس از گذشت چند ماه از صدور قطعنامه ۵۹۸ و عدم پذیرش آن از سوی ایران، عراق درصدد جلب نظر موافق قدرتهای جهانی برای صدور قطعنامه دوم یا همان قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران برآمد؛ قطعنامهای که اگر تصویب میشد، فشاری به مراتب شدیدتر از آنچه بود، بر ایران وارد میشد. در راستای همین سیاست بود که «طه یاسین رمضان»، معاون نخستوزیر عراق در سخنانی از شوروی بابت مانع شدن از صدور قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران انتقاد کرد.
ایران در چارچوب طرح اجرایی قطعنامه قصد داشت خواستههای خود را به کرسی بنشاند و برابر فشارهای جهانی، بر خواستههایش مبنی بر معرفی آغازگر جنگ و تنبیه متجاوز پیش از پذیرش قطعنامه اصرار داشت.
میخاییل گورباچف، رهبر شوروی یکم دی ماه ۱۳۶۶ در دیدار با شاه اردن، سخنانی به زبان آورد که زنگ خطری جدی را برای ایران به صدا درآورد: «شوروی ضمن ادامه حمایت از اجرای قطعنامه ۵۹۸، با بررسی موضوع تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت مخالفتی ندارد.»
زیر و رو کشیدن روسها
زمستان ۱۳۶۶، نمایندگی ایران نزد سازمان ملل در نیویورک متوجه شد که تلاشهایی برای موضوع قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت در جریان است.
بر این اساس، دیپلماتهای روس به ایران خبر دادند که دیگر برابر فشارهای وارده از سوی اعضای دیگر شورای امنیت نمیتوانند، مقاومت کنند و بناست با روند صدور این قطعنامه همراهی کنند.
«محمدجواد ظریف» نفر دوم نمایندگی ایران در سازمان ملل در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸» گفته که «آقای اسمیرنوف (معاون نمایندگی شوروی در سازمان ملل متحد) من را صدا زد و گفت ما تا الان مقاومت کردیم این قطعنامه تصویب نشود. ولی دستورالعملی داریم که دوشنبه مخالفتمان را متوقف کنیم و توقع داشته باشید دوشنبه از سوی ۵ کشور دایم شورای امنیت یک قطعنامه دریافت کنید.»
به گفته ظریف، بنا شد با هماهنگی محلاتی، نماینده جدید ایران در سازمان ملل، محمدجواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه و کیا طباطبایی، مدیرکل بینالملل وزارت خارجه، نامهای با امضای علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته شود؛ محتوای آن هم، پذیرفتن طرح دبیرکل و اعلام آمادگی برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خواهد بود. ظریف افزوده که «ما این نامه را تا ساعت دو بامداد ۲۸ فوریه تهیه کردیم و من کلی لغات انگلیسی را بالا و پایین کردم که چه لغتی بگذاریم تا به معنای پذیرش نباشد.»

وقتی این نامه تحویل دبیرکل داده شد، برنامه اعضای دایم شورای امنیت مختل و مانع از به جریان افتادن روند طرح و تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران شد.
ظریف همچنین گفته که «روسها دو هفته بعد از این اتفاق فردی -به روایتی یک افسر «کگب»- را به تهران فرستادند که بگویند ما به نمایندگی شما در نیویورک گفته بودیم که هیچ خطری ایران را تهدید نمیکند و ما مقابله خواهیم کرد؛ درست با ۱۸۰ درجه خلاف آنچه اسمیرنوف گفته بود.»
در تمامی سال های بعد که ظریف یا در دانشگاه بود و یا نقشی در فرمان سیاست خارجی دولت ها نداشت، جنگ سرد بین ظریف به عنوان نمادی از یک جریان سیاسی در ایران و روسیه برقرار بود و در دوره امضای برجام دوباره این تقابل علنی شد. تا جایی که چند سال قبل ظریف برای نخستین بار داستان این تقابل ها را در فایل صوتی که قرار نبود به صورت علنی منتشر شود اما شد، بیان کرد.
نخستین افشاگری ها؛ به لاوروف گفتم به تو هیچ ربطی ندارد!
افشای فایل صوتی مصاحبه جواد ظریف با سعید لیلاز در قالب تاریخ شفاهی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری شاید صریح ترین و نخستین نمونه از بیان شفاف دیدگاه های ظریف درباره رویکرد لاوروف به پرونده هستهای ایران بود.
در این فایل صوتی ظریف علاوه بر اشاره به دور زدن وزارت خارجه ایران به عنوان نهاد رسمی سیاستخارجی از جانب مسکو، از اختلاف نظری پرده برمیدارد که نمونه آشکار تلاش لاورف برای نگه داشتن سرنوشت برجام در چارچوب منافع روسیه است. ظریف در این گفتگو میگوید:«یک شب در اتاق جان کری صحبت میکردیم و لاوروف به من گفت من کار دارم و باید برگردم، مذاکرات را تمام کنیم. جان کری به من گفت نظر تو چیست؟ من گفتم این شرایط برای من قابل قبول نیست. لاوروف در پاسخ گفت پس تو که دستورالعمل نداری، وقت ما را نگیر، ما بریم به کارمان برسیم، تو هم برو دستورالعملت را بگیر و بعداً برگرد. من با لحن بسیار غیرمحترمانه به او گفتم به تو هیچ ربطی ندارد».
ظریف بعد از اتمام دوره وزارت امورخاجه البته صریح تر انتقادات خود از روسیه را علنی کرد. اظهارات او فتح بابی در فضای سیاسی شد تا دیگر چهره های سیاسی به بررسی مساله هزینه و فایده های ارتباط تهران و مسکو بپردازند. آش آنقدر شور شد که حتی دادستانی علیه عضو مجمع تشخیص مصلحت به خاطر اظهارات تندش علیه روسیه اعلام جرم کرد و رییس مجلس در جلسه علنی پشت تریبون رسمی از ظریف به خاطر تحلیل ها و اظهاراتش انتقاد کرد.
تا قبل از موضوع جدید در حوزه مکانیسم ماشه لاوروف و ظریف عموما در خاطرات یکدیگر مورد نقد قرار می گرفتند و به صورت علنی پاسخ هم نمی دادند. جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و ورق خوردن برگ آخر برجام اما ملاحظات قبلی را از بین برد. حالا اما ادبیات و واژه ها تغییر کرده است. ظریف گفت که «لاوروف و فرانسویها پیشنهادی دادند که خیلی بد بود و ما تلاش زیادی کردیم تا آن پیشنهاد را کنار بگذاریم» و لاوروف با رد این موضوع گفت که مکانیسم ماشه دستپخت خود ظریف است.
حالا دیگر، ظریف در تهران و لاوروف در مسکو ماشه کنایه هایشان به هم در مورد مکانیسم ماشه را کشیدند.
پیغام و پسخوان های ناتمام بین ظریف و لاوروف
گرچه میتوان موضعگیریهای اخیر لاوروف و همچنین ظریف را تا حدودی زیادی ناشی از شخصی شدن انتقادات علیه یکدیگر دانست اما به نظر میرسد لاوروف در این موضعگیری، بهرهبرداری از شکاف در منازعه سیاسی داخلی ایران درباره برجام و جهتگیری سیاست خارجی را نیز مدنظر داشته است.
رفتار خاص سرگئی لاوروف به عنوان وزیر خارجه روسیه در حوزه مسائل مرتبط با ایران بعد از بیش از دو دهه حضور در وزارت امور خارجه روسیه بدون شک از دو مولفه تاثیر می پذیرد. نخست روحیات شخصی خود لاوروف؛ نمیتوان انکار کرد که ویژگیهای شخصی کسی که بیش از دو دهه نفر اول و مجری اصلی نهاد سیاست خارجی روسیه بوده، تاثیری بر مختصات اجرایی آن و مواجه با دیگر کشورها نداشته است.
وقتی این شخص سرگئی لاوروف باشد، جزئیاتی در زندگی شخصی و خلقوخوی او دیده میشود که احتمال این تاثیر را بالا نیز می برد.

همین مولفه از جانب ظریف نیز قابل ارزیابی است .ارتباط لاوروف با ظریف البته فراز و فرودهای بسیاری داشته است. صحنه این ارتباطات به اندازه ای پیچیده شده است که در دومین ماه از پاییز۱۴۰۴ صدای منتقدان ظریف در موضوع برجام با صدای لاوروف همخوانی های عجیبی پیدا کرده است؛ صداهایی که می گوید ظریف در تنظیم سند برجام دقت کافی نداشته است. صدایی که از مسکو می گوید مکانیسم ماشه دستپخت ظریف است و در داخل نیز سوپرانقلابی ها ظریف را مسئول این که مکانیسم ماشه روی دست ایران مانده می دانند.
هم نوایی دشمنان ظریف با لاوروف و یا ادبیات تند و خلق و خوی تلخ خود لاوروف در زمانی که درباره ظریف صحبت میکند اما تاثیری در روند اظهارات ظریف نداشته است.
این دیالوگ بدون شک آخرین داستان شلیک های لفظی دو وزیر امور خارجه در تاریخ ایران و روسیه نیست. کما این که هنوز هم آقای وزیر سابق امور خارجه از ایران برای وزیر امور خارجه همیشه ساکن کرملین پیام می فرستد که «برایت جواب داشتم، شورای عالی امنیت ملی و منفعت ملی باعث سکوتم شد»




