مذاکرات در سکوت، جدل در صدا؛ بررسی حواشی داخلی مذاکرات ایران و آمریکا در رم

گزارش تحلیلی از ایرانیمگ : مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم، هرچند در سطح رسمی و رسانهای با سکوتی معنادار همراه بود، اما در داخل ایران موجی از گمانهزنیها، تحلیلها، حمایتها و انتقادها را بهدنبال داشت. آنچه این گفتوگوها را از دیگر مذاکرات گذشته متمایز میکند، نه فقط محل برگزاری یا سطح محرمانگی آن، بلکه بازتاب شدید و گاهاً متضاد آن در سپهر سیاسی و رسانهای ایران است.
🧩 سکوت رسمی، فریاد رسانهای
در حالیکه مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران ترجیح دادند کمترین اطلاعات را از این مذاکرات منتشر کنند، برخی رسانههای نزدیک به دولت بهطور تلویحی برگزاری آن را تأیید کردند. اما در مقابل، رسانههای منتقد دولت با تیترهایی همچون «مذاکره پنهانی در رم» یا «بازگشت به سیاست لبخند» سعی در القای نوعی دوگانگی در سیاست خارجی کشور داشتند.
از سوی دیگر، نبود یک موضعگیری صریح از سوی شورای عالی امنیت ملی یا وزارت امور خارجه، فضای شایعهسازی را باز گذاشت. برخی از رسانهها و چهرههای سیاسی اصولگرا مدعی شدند که این مذاکرات «بدون هماهنگی» با نهادهای حاکمیتی برگزار شده است؛ ادعایی که از سوی منابع دولتی رد شد، اما همچنان در فضای سیاسی باقی ماند.
🎭 دعوای همیشگی جناحها؛ برجام در لباس رم
اگرچه این دور از مذاکرات هیچ نام رسمی نداشت و حتی در قالب مذاکرات هستهای طبقهبندی نشد، اما بلافاصله بحث برجام و تجربههای قبلی در فضای سیاسی کشور زنده شد. جریانهای نزدیک به اصولگرایان تندرو بار دیگر به این نکته اشاره کردند که «تجربه برجام نباید تکرار شود»، در حالیکه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان آن را نشانهای از «واقعبینی دولت جدید در برابر فشارهای بینالمللی» دانستند.
این اختلاف نظرها تا جایی پیش رفت که برخی نمایندگان مجلس در مصاحبههایی صراحتاً از وزیر خارجه خواستند تا درباره «ماهیت و هدف مذاکرات رم» به مجلس توضیح دهد. در مقابل، برخی دیگر خواهان تداوم گفتگوها برای کاهش فشار اقتصادی شدند.
🧠 افکار عمومی: امید محتاطانه یا بیاعتمادی مزمن؟
در میان مردم، بازتاب مذاکرات رم پیچیدهتر بود. پس از تجربه تلخ نوسانات پس از خروج آمریکا از برجام و وعدههای برآوردهنشده، سطح اعتماد عمومی به نتیجهبخش بودن مذاکرات خارجی بهشدت کاهش یافته است.
با اینحال، بسیاری از مردم – خصوصاً در طبقات متوسط و پایین که مستقیماً با تورم، کاهش قدرت خرید و افزایش هزینههای زندگی مواجهاند – هر روزه اخبار مذاکرات را دنبال میکنند، چرا که باور دارند حتی یک سیگنال مثبت از مذاکرات میتواند بر قیمت دلار و کالاهای اساسی تأثیر بگذارد.
در گفتوگویی که خبرنگار ایرانیمگ با چند شهروند تهرانی انجام داد، یکی از کسبه بازار گفت: «به سیاست کار ندارم. ولی اگر مذاکرات باشه و دلار بیاد پایین، به نفع همهمونه. حالا چه اسمش برجام باشه، چه رم.»
این جمله خلاصهای از وضعیت امروز افکار عمومی ایران است: انتظار برای بهبود وضعیت، حتی در دل بیاعتمادی عمیق.
🕵️ محرمانگی؛ راهبرد یا پاشنه آشیل؟
یکی از نکات حاشیهساز درباره مذاکرات رم، میزان محرمانگی آن بود. برخلاف مذاکرات وین یا مذاکرات بغداد در گذشته، این دور از گفتوگوها بدون اعلام رسمی، بدون عکس و بدون اطلاعرسانی شفاف برگزار شد.
منتقدان میگویند این محرمانگی «اعتماد عمومی» را تضعیف میکند و زمینهساز انواع شایعات و سوءتفاهمهاست. برخی از تحلیلگران هم معتقدند که این رویکرد، با هدف کنترل فضای داخلی و جلوگیری از فشارهای گروههای فشار اتخاذ شده است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با ایرانیمگ گفت: «محرمانگی در مذاکرات چیز تازهای نیست. اما در ایران، بهدلیل سابقه بد اعتماد عمومی، همین محرمانگی باعث تردید و تهدید میشود. هر قدر مذاکرات شفافتر باشد، هزینهی سیاسی آن کمتر خواهد بود.»
🗳 پیامدهای سیاسی داخلی؛ دولت در دوراهی فشار و وعده
مذاکرات رم در زمانی صورت گرفت که دولت در تنگنای جدی اقتصادی قرار دارد. رشد تورم، کسری بودجه، تحریمها، و فشار افکار عمومی همگی دلایلی هستند که دولت را به سمت گفتگو با غرب سوق دادهاند.
با اینحال، ورود مجدد به مسیر مذاکره، برای دولت و شخص رئیسجمهور هزینهساز است. چرا که در سالهای گذشته، بخش بزرگی از گفتمان انتخاباتی و سیاسی دولت بر «بینیازی از غرب» و «توسعه روابط منطقهای» استوار بود. اکنون هرگونه چرخش بهسمت گفتگو، ممکن است از سوی رقبای سیاسی بهعنوان «عقبنشینی» یا «اعتراف به شکست سیاستهای پیشین» تعبیر شود.
به همین دلیل است که شاهد نوعی سردرگمی در لحن رسمی دولت هستیم: از یکسو تلاش برای موفقیت مذاکرات، و از سوی دیگر، عدم پذیرش صریح آن.
🔄 تجربههای پیشین و ترس از تکرار
تجربه مذاکرات هستهای در دولت روحانی، با همه نقاط قوت و ضعف آن، همچنان سایه سنگینی بر فضای سیاسی ایران دارد. بسیاری از سیاستمداران هنوز با آن تجربه تسویهحساب نکردهاند.
برای گروهی از اصولگرایان، مذاکره مساوی با «نفوذ» و «خسارت محض» است، در حالیکه برای بسیاری از شهروندان، مذاکره تنها راه کاهش فشارهای اقتصادی و باز شدن فضای تنفس اقتصادی است.
همین تضاد عمیق باعث میشود که هر بار که خبر مذاکره مطرح میشود، فضای داخلی کشور دو قطبی شود: امید مقابل بدبینی، گشایش در برابر تهدید.
✍️ نتیجهگیری: رم فقط رم نیست
مذاکرات رم تنها یک رویداد دیپلماتیک نیست. برای داخل ایران، این مذاکرات بازتابی است از مجموعهای از تنشها، امیدها، رقابتها و معادلات پیچیده سیاسی.
رم، برای دولت فرصتی است برای کاهش فشارها. برای مخالفان، ابزاری است برای حمله به سیاستهای فعلی. برای مردم، روزنهای است – هرچند باریک – برای بهبود اوضاع. و برای بازار، یک پالس حیاتی برای جهتگیریهای آینده.
در نهایت، اینکه مذاکرات رم به کجا میرسد، نهتنها بر آینده روابط بینالمللی ایران، بلکه بر چگونگی آرایش سیاسی داخلی کشور، جهتگیری اقتصاد، و حتی سرنوشت انتخاباتهای آینده تأثیرگذار خواهد بود.
تا آن زمان، چشمها به رم دوخته شده؛ شهری که شاید آینده ایران را، نه در ظاهر، اما در باطن، بازنویسی کند.