سینما

۵۰ مرد جوان متقاضی شرکت در «پیاده‌روی طولانی»/ دریافت سه هشدار مساوی شلیک به سر

پنجاه مرد جوان در مسابقه‌ای استقامتی با هم رقابت می‌کنند که طی آن اگر سرعت‌شان را کم کنند، از فاصله نزدیک به سرشان شلیک می‌شود. «پیاده‌روی طولانی»، تریلری دیستوپیایی است به کارگردانی فرانسیس لارنس با اقتباس از داستانی هولناک به قلم استیون کینگ.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم «پیاده‌روی طولانی» (The Long Walk) اقتباسی از رمان استیون کینگ که سال ۱۹۷۹ (با نام مستعار ریچارد باخمن) منتشر شد، بلافاصله پس از فیلم اقتباسی دیگری از آثار این نویسنده با عنوان «زندگی چاک» ساخته شده است. در حالی که هر دو فیلم با مسائل مربوط به مرگ -بزرگ‌ترین دغدغه‌ کینگ – درگیر هستند، «پیاده‌روی طولانی» هیچ نشانی از حس و حال، خیال‌پردازی یا خوش‌بینی زندگی چاک ندارد. داستان ۵۰ مرد جوان که در نبردی پیچیده و پرپیچ و خم برای بقا در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند، به عنوان کابوس ویران‌شهری رنگ‌باخته در فیلمی به شدت تاریک و بی‌رحمانه ارائه می‌شود.

به نقل از پایگاه خبری راه نو آنلاین: مدت مدیدی است که صحبت از ساخت فیلم «پیاده‌روی طولانی» می‌شود و در طول ۳۰ سال گذشته کارگردان‌های مختلفی از جمله جورج ای. رومرو، فرانک دارابونت و جیمز وندربیلت برای ساخت آن انتخاب شده‌اند. در نهایت، فرانسیس لارنس، که بیشتر به دلیل کارگردانی اکثر فیلم‌های مجموعه «بازی‌های گرسنگی» (The Hunger Games) شناخته می‌شود، این اثر را روی پرده سینما آورده که شباهت‌های موضوعی با آن مجموعه فیلم‌ها دارد.

با این حال، «پیاده‌روی طولانی» قطعا بزرگسالانه‌تر از آن مجموعه‌ نوجوانانه است و در مسیر سرسختانه‌ فیلم‌هایی مانند «سری ۷: مدعیان» (۲۰۰۱) و «شکار» (۲۰۲۰) قرار دارد. احتمالا مخاطبان جذب منبع اصلی که فیلم از آن اقتباس شده (رمان) و بازیگرانی چون کوپر هافمن، دیوید جانسون و چارلی پلامر خواهند شد و – مانند فیلم ترسناک تمثیلی اخیر «سلاح‌ها» (Weapons)- تبلیغات دهان به دهان می‌تواند زمینه موفقیت آن را فراهم کند.

در ویران‌شهری به نام آمریکا که ۱۹ سال پیش به دلیل جنگی بی‌نام (احتمالا داخلی) تا آستانه فروپاشی اقتصادی و اجتماعی پیش رفته، گروهی متشکل از ۵۰ مرد جوان برای شرکت در «پیاده‌روی طولانی» گرد هم می‌آیند. این رویداد تلویزیونی سالانه، سفری با طول نامشخص در قلب ویران‌شده‌ آمریکاست (اگرچه فیلم در وینیپگ کانادا فیلمبرداری شده است). شرکت‌کنندگان از سراسر کشور با قرعه‌کشی انتخاب می‌شوند و برنده مبلغ نقدی شگفت‌انگیز و یک آرزو دریافت می‌کند؛ هدف تا حدودی مهمل، ترغیب مردم آمریکا به سختکوشی، رویاهای بزرگ و بازسازی کشور است.

با این حال، این یک قدم‌زدن ساده نیست؛ همه کسانی که پیاده‌روی می‌کنند باید سرعت سه مایل در ساعت (که در رمان چهار مایل در ساعت است) را حفظ کنند. اگر سرعت‌شان به هر دلیلی کند شود، به آنها هشدار داده می‌شود و ۱۰ ثانیه فرصت دارند تا سرعت را افزایش دهند (که باز هم این فرصت در رمان ۳۰ ثانیه است).

سه بار این هشدارها تکرار و سپس گلوله به سرشان شلیک می‌شود. همچنین سعی در فرار، شلیک به سر را در پی دارد. آخرین کسی که در حال پیاده‌روی باقی می‌ماند، برنده است. مطلقا هیچ رحمی به ره‌سپاران نمی‌شود. آنها اجازه ندارند برای خواب توقف یا از حمام و دستشویی استفاده کنند. همچنین اقتباس عمدتا وفادارانه‌ جی‌تی مولنر، فیلمنامه‌نویس، بر ناامیدی بی‌رحمانه‌ دیدگاه کینگ تمرکز دارد.

افراد با شماره‌ روی پلاک‌ گردن‌شان شناسایی می‌شوند و فقط تعداد انگشت‌شماری از آنها را می‌شناسیم، از جمله پسر عصبی، ریموند گاراتی، (کوپر هافمن)؛ پیتر آرام و خوش‌بین (با بازی فوق‌العاده‌ دیوید جانسون)؛ آرتور مذهبی (تات نیوت)؛ هنک حاضرجواب (بن وانگ)؛ استبینز مرموز (گرت وارینگ) و بارکوویچ سرسخت (چارلی پلامر). این چند شخصیت با زبان‌های متنوع، به شدت جذاب هستند و همراهی آنها به حمایت و حتی دوستی تبدیل می‌شود و فیلم را سرشار از حسی تاثیرگذار می‌کند. با این حال، فیلم همیشه با این درک مالیخولیایی همراه است که هیچ یک از این پیوندهای جدید نمی‌تواند دوام بیاورد. در نهایت، هر کس به فکر خودش است.

کینگ این داستان را اواسط دهه ۱۹۶۰، زمانی که در دانشگاه بود، نوشت؛ در دورانی که امید و خوش‌بینی به جنبش جوانان تحت وحشت‌ روزمره جنگ ویتنام قرار داشت. این تأثیر آشکار در داستان مردان جوانی که به دست ارتشی بی‌توجه، به رهبری سرگردی خشن و سنگدل (با بازی مارک همیل که آشکارا شبیه ترامپ است) به سوی مرگی اجتناب‌ناپذیر رانده می‌شوند، دیده می‌شود، اما می‌توان شباهت‌های آشکاری نیز بین این داستان و فضای سیاسی امروز یافت. می‌توان گفت ایده‌های رادیکالیسم، فاشیسم، انزواطلبی و سرمایه‌داری، همگی محرک و سوخت این پیاده‌روی طولانی‌اند که مسیری را در آمریکای آشنا و در عین حال برای همیشه تغییریافته، ترسیم می‌کند.

جو ویلم، فیلمبردار، با دوربینی ثابت و به‌دقت هماهنگ‌شده، گروه را چه به صورت جمعی یا فردی دنبال می‌کند و فقط گهگاهی به سمت چشم‌انداز مسطح و بی‌جان اطراف یا نگاه‌های تهی اهالی محلی می‌چرخد.

با طی شدن مایل‌ها و روزها و درهم‌شکستن روحیه‌ها و روان‌ها، این تمرکز شدید دوربین به احساس خفقان تبدیل می‌شود و به خوبی می‌توان فهمید چرا برخی از راه‌پیمایان با وجود عواقب مرگبار، میل به فرار دارند. قتل‌ها همچنان شوکه‌کننده و بی‌رحمانه‌اند؛ هیچ گونه ملایمت و محافظه‌کاری در اینجا نیست؛ همچنین در موسیقی دلهره‌آور و پرقدرت متن، ساخته جرمایا فرایتس، بنیان‌گذار گروه لومینیرز (The Lumineers). در حالی که فیلم پایان رمان را تغییر می‌دهد و بخشی از ابهام آن را می‌زداید، تاثیر تکان‌دهنده آن به همان اندازه قوی باقی می‌ماند.

«پیاده‌روی طولانی» از ۱۱ سپتامبر (۲۰ شهریور) در استرالیا و ۱۲ سپتامبر (۲۲ شهریور) در بریتانیا و آمریکا اکران شده است.

مترجم: فرشته کیانی
منبع: اسکرین دیلی (screen daily)

۵۹۲۴۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا