کشف ابعاد تازه از شبکه کلاهبرداری در شرکت آهنگری تراکتورسازی ایران

در پی انتشار خبرهایی از اعتصاب کارگران شرکت آهنگری تراکتورسازی ایران و خبرهای اتهامات کلاهبرداری مدیران و سهامداران عمده این شرکت، اطلاعات و سوابق و اسناد جدیدی از سوی مخاطبان و سهامداران خرد و کارگران و … به دست آمده است که تدریجا ابعاد جدیدی از اتهامات خانواده باویلی تبریزی را روشن میسازد.
وسعت جرایم اتهامی این خانواده موجب تعجب کارشناسان شده و باعث گمانه زنی هایی نسبت به وجود یک شبکه بزرگ کلاهبرداری و ارتشاء و جعل اسناد شده است که بدون کمک آن امکان این حجم از جرایم میسر نبوده است و سوالاتی را پیش رو قرار می دهد که لازم است مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد.
اینکه چگونه خریداران شرکت دولتی آهنگری تراکتورسازی که خصوصی سازی شده بود، در نبود نظارت کافی آن را وسیله کلاهبرداری های خود قرار دادند؟ اینکه چگونه در ظاهر ۴۸ درصد سهام این شرکت به مجید باویلی تعلق داشت ولی در واقع علاوه بر آن ، ۲۲ درصد بقیه هم به یک شرکت صوری به نام اشتالز فولاد خاورمیانه که متعلق به مجید، پیام و پدرام باویلی است تعلق دارد یعنی بیش از هفتاد درصد سهام یک شرکت سهامی عام بورسی در انحصار یک خانواده قرار گرفت تا نه تنها هر چه بخواهند در مجامع عمومی به تصویب برسانند بلکه هیچ عضو غیر خودی را در هیات مدیره راه ندهند؟
اینکه چگونه توانستند معاملات صوری بین شرکت آهنگری و شرکت اشتالز انجام دهند تا با پایمال کردن حقوق سایر سهامداران، سودهای واقعی شرکت آهنگری را از چشم بورس و سهامداران خرد و سازمان امور مالیاتی پنهان کنند؟ اینکه چگونه توانستند حقوق بسیاری از کارگران را تضییع کنند و امروز جامعه کارگری داستانهای زیادی از مظالم اینها در این سالها دارد؟ اینکه چگونه ممکن است بتوانند از دو بانک کشور بدون طرح توجیهی واقعی وام بگیرند و در جای دیگری مصرف کنند؟ اینکه چگونه اعتماد شرکتهای سرمایه گذار را جلب کردند و این حجم عظیم از منابع سرمایه گذاران مختلف را برای طرح های دروغین جذب کنند؟ اینکه چگونه بخش بزرگی از بدهی های شرکت را طی چند سال در صورتهای مالی از چشم سازمان بورس و سهامداران خرد، بانکها و حتی حسابرسان پنهان کنند؟ اینکه چگونه توانسته اند امتیازات و معاملات ویژه ای را از شرکتهای صنعتی بزرگ دولتی یا بورسی دریافت کنند؟ اینکه چگونه این حجم از اسناد مالی و تجاری و دولتی را جعل کرده و مورد استفاده قرار دهند؟ اینکه چگونه این سرمایه های بزرگ را به مرور به ارز تبدیل کرده و از طریق صرافی ها به کشورهای مقصد منتقل کرده و هیچ کس متوجه خروج سرمایه ها نشود؟ ارتباط این شرکتها با شرکت اشتالز ثبت شده در انگلستان توسط پدرام باویلی به همین نام که خبرنگاران در جستجوهای خود از آن اطلاع پیدا و آن را کشف کرد چیست؟ اینکه چگونه تحت لوای سفرهای تجاری برای امور کارخانه، در واقع محل زندگی خود و خانواده هایشان را بی سروصدا به خارج از ایران منتقل کردند و حتی تا ماهها بعد از آنکه کارخانه را رها کرده و متواری شدند کسی نسبت به عدم حضور مدیران یک شرکت سهامی عام بورسی شک نکرد؟ اینکه چگونه هیچ رد و نشانی از محل اقامت خود و اموال مسروقه در خارج از کشور باقی نگذاشته اند و هیچ کس محل اقامت آنها و اموالشان را نمی داند؟ اینکه چگونه حتی در روزهای اخیر بعد از آنکه خبرهای کلاهبرداری آنها منتشر شده است باز هم توانسته اند کارگران را با مشاوران و وکلای حرفه ای خود وادار به انعقاد قراردادهای غیرقانونی نمایند؟ قطعا عوامل زیادی را در این شبکه برای این اقدامات بکار گرفتهاند که دانسته یا نادانسته با جرایم اتهامی همکاری کرده اند. آیا دستهای پنهان این خانواده هنوز هم با آنها در تماس و در کشور فعال است؟ دستیاران آنها در ارتکاب جرایم اتهامی چه موقع شناسایی خواهند شد؟
این سوالات و سوالات دیگر پس از آن به نظر خبرنگاران رسیده است که اطلاعات ارزنده ای از مخاطبان و از تحقیقات به عمل آمده به دست ما رسیده است.
در راستای رسالت ذاتی اطلاع رسانی و شفافیت، در تلاشیم با متهمان و مال باختگان و مقامات قضایی تماس گرفته و تا کنون موفق شده ایم با تعداد کمی از انها صحبت کنیم و ازسایر افراد مطلع ذیربط نیز انتظار می رود برای تنویر افکار عمومی اطلاعات بیشتری را در اختیار ومردم قرار دهند. ضمن تشکر از کسانی که اطلاعات ارزنده خود را ارسال کردند دعوت می کنیم در صورتیکه شما هم هر نوع اطلاعاتی دارید که به تکمیل تحقیقات کمک می کند لطفا به ایمیل زیر ارسال نمایید. لطفا اگر مستنداتی برای اطلاعات خود دارید حتما ضمیمه کنید. اطلاعات شما بدون ذکر نام و نشانی شما مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
itf.fraud@gmail.com