واکنش معاون دفتر پزشکیان به انتقادات از عدم حضور رئیس جمهور در اجلاس شرم الشیخ/ عدم حضور ایران نهتنها موجب انزوا نشد بلکه موجب حفظ اقتدار هم شد

عباس موسوی گفت: جمهوری اسلامی ایران مخالف توافقی که گروههای فلسطینی و مردم فلسطین با طرفهای دیگر میکنند، نیست. این را بارها اعلام کرده و از هرگونه آتشبس و توقف خونریزی، تجاوز و بمباران استقبال کرده است؛ هر ثانیه و هر دقیقه که بمباران و کشتار مردم بیگناه قطع شود، طبیعتاً موردحمایت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدعباس موسوی، معاون مراسم و تشریفات دفتر ریاست جمهوری در گفت و گویی با روزنامه فرهیختگان به انتقادات از عدم حضور رئیس جمهور در اجلاس شرم الشیخ پرداخته است.
موسوی در واکنش به اعمال فشارهایی که به دولت در مورد لزوم مذاکره مستقیم با آمریکا از زمان اجلاس سازمان ملل و اجلاس شرمالشیخ مطرح میشود، گفت: «اگر اشتباه نکنیم رهبر انقلاب نکتهای را مطرح کردند و گفتند اگر بنده بدانم، مذاکره با آمریکا مفید خواهد بود، خودم پیشقدم خواهم شد. هم حوادث گذشته و هم حوادث اخیر در ایران، منطقه و جهان نشان میدهد که مذاکره با آمریکا، با این سبک و سیاقی که آنها دنبالش هستند و با شروطی که میگذارند که بیشتر به تسلیم شباهت دارد، البته این را خود آقای ترامپ مطرح کرد، بحث تسلیمِ بیقیدوشرط.»
وی ادامه داد: «طبیعتاً این آمادگی در طرف مقابل برای مذاکره و گفتوگو وجود ندارد؛ بنابراین حتی بحث صلح هم نباید مطرح شود، اساساً بحث «جنگوصلح» نیست؛ ما بهاصطلاح جنگی را آغاز نکردهایم که دنبال صلح باشیم یا اینکه هنوز در حال جنگ باشیم و بگوییم نمیخواهیم صلح کنیم. بحث مذاکره است. مذاکره در عرف بینالملل و دیپلماتیک، معنا دارد، طرفین مینشینند با موضوعات و دستور کار مشخص گفتوگو و بالا و پایین میکنند و در نتیجه به جمعبندی میرسند که اصطلاحاً باید مرضیالطرفین باشد و حالت برد – برد داشته باشد. اینکه آنها بگویند راجع به نتایج موضوعی که هنوز دربارهاش صحبت نشده حرف بزنیم و شما بگویید اینها را قبول دارید یا نه و ما را مخیر کنند، طبیعتاً اسمش مذاکره نیست. مذاکره واقعی میتواند چیزی مثل برجام باشد که دو سال طول کشید، درباره جزئیات مختلف صحبت شد، قدرتهای مختلف در آن دخیل بودند، جدی بحث شد و در نهایت به جمعبندیای رسیدیم که مورد توافق طرفین و سایر طرفها قرار گرفت.»
موسوی گفت: «آن مذاکره بود و توافق هم توافقی بود که از دید آقای ترامپ به ضرر آمریکا و علیه منافع آمریکا و اسرائیل بود، اما از دید ما توافقی منصفانه بود که میتوانست دستاورد بزرگی برای دیپلماسی در دنیا داشته باشد. چیزی که اینها دنبال آن هستند، نامش مذاکره نیست. چه مردم، چه تحلیلگران، چه روزنامهنگاران باید درک کنیم که مذاکره واژهای فریبنده است. اگر احساس کنیم آمریکاییها دنبال مذاکره برای گرفتن یک نتیجه عادلانه هستند، حتماً مذاکره خواهیم کرد؛ اما اینها یکسری امیال مشخص، نتیجهگیریهای ازپیشتعیینشده و دیکتههای مشخص دارند که طبیعتاً و قطعاً با خصلت ایرانی، روح ایرانی و اعتقادات ایرانی سازگار نیست. اگر دنبال مذاکرات شرافتمندانه و مبتنی بر نتیجه برد – برد هستند و اگر نمیخواهند با زبان تحریم، زور و فشار با جمهوری اسلامی ایران صحبت کنند، بلکه با زبان تکریم میخواهند وارد گفتوگو شوند، آنوقت میتوان نامش را مذاکره گذاشت. اما اکنون آنچه شاهدش هستیم این است که آنها احساس میکنند ما در موضع ضعف هستیم، یا شروطی میگذارند که به تسلیم شباهت دارد. اصلاً اسم این مذاکره نیست و اگر دولت یا نظام بخواهد زیر بار چنین حرفی برود، مردم ایران با آن روحیه سلحشوری، با آن فخر تاریخی که همیشه به آن بالیدهاند و با آن روحیه حماسی و جنگاوری که داشتهاند، چنین نوع مذاکراتی را طبیعتاً نخواهند پذیرفت و این اظهرمنالشمس است.»
اگر قرار باشد مذاکره کنیم نیاز به دیدار در حاشیه یک اجلاس نیست
موسوی در مورد استدلالهایی که اجلاس شرمالشیخ را فرصتی برای گفتوگو با آمریکا میدانستند، گفت: «اگر مسئولان نظام، از مقام معظم رهبری تا رئیسجمهور و سایر مقامات عالی، تشخیص بدهند که مذاکره با آمریکا فایدهای خواهد داشت، حتماً این کار را انجام خواهند داد و لزومی ندارد که حتماً در حاشیه یک اجلاس باشد. در حال حاضر، نظام به این جمعبندی نرسیده که مذاکره با آمریکا – بهویژه با این دولت – فایدهای بر آن مترتب است یا اگر به توافقی دست یافتیم، این توافق دوام خواهد یافت؛ بنابراین، اینکه مطرح میشود «فرصت مذاکره از دست رفت»، حرف بیمبنایی است. اگر آنها اهل مذاکره بودند، میتوانستند در همان فرصتهای قبل از تجاوز به ایران – زمانی که جمهوری اسلامی ایران رسماً وارد مذاکره شده بود – از این فرصت استفاده کنند. یا در قالبی که در نیویورک پیشنهاد شده بود، یک مذاکره جمعی صورت بگیرد، با اروپا بهاضافه آمریکا. اگر اهل مذاکره بودند، طبیعتاً بایستی از این فرصت استفاده میکردند. آنچه مسلم و تردیدناپذیر است، این است که اجلاس شرمالشیخ، اجلاس واقعی نبود؛ بلکه شویی بود که آقای ترامپ برای خودنمایی و قدرتنمایی تشکیل داده بود. در اجلاسی که برای تأیید توافق حماس تشکیل شده بود و جمهوری اسلامی ایران بهویژه در خصوص توافقی که حماس با میانجیگران امضا کرده بود، اعلام نظر و موضع کرده بود و مخالفتی هم نکرده بود و حتی بهنوعی استقبال هم کرده بود، طبیعی بود که در «شویی» که برای پروموت بیشتر ترامپ ترتیب داده شده بود، شرکت نکند. در غیر این صورت، هیچ فایده دوجانبهای میان ایران و آمریکا در این اجلاس مترتب نبود و تصور چنین فایدهای قدری خوشخیالی است.»
نقد یک استدلال خطا
یکی از موضوعاتی که در نقد عدم حضور رئیسجمهور در شرمالشیخ مطرح میشد این بود که عدم حضور این تلقی را ایجاد میکند که ایران مخالف توافق و مذاکرات حماس بود، موسوی دراینرابطه گفت: «جمهوری اسلامی ایران مخالف توافقی که گروههای فلسطینی و مردم فلسطین با طرفهای دیگر میکنند، نیست. این را بارها اعلام کرده و از هرگونه آتشبس و توقف خونریزی، تجاوز و بمباران استقبال کرده است؛ هر ثانیه و هر دقیقه که بمباران و کشتار مردم بیگناه قطع شود، طبیعتاً موردحمایت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. بستگی دارد به نظر گروههای مقاومت در فلسطین و همینطور مردم فلسطین که به هر جمعبندی برسند، طبیعتاً جمهوری اسلامی ایران از آن حمایت خواهد کرد. این حمایت هم در سطوح مختلف – وزیر خارجه، سخنگوی وزارت خارجه و سایر مقامات – و در بیانیههای متعدد اعلام شده است؛ لذا این استدلال درستی نیست.»
موسوی دراینرابطه توضیح داد: «همه باید به این جمعبندی برسیم که طرف مقابل ما – که مشخصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند – دنبال صلح نیستند، دنبال مذاکره منتج به نتیجه نیستند، بلکه دنبال تسلیم ایران هستند و این اصلاً با خصلت ایرانیان در طول تاریخ سازگار نیست که بخواهند در مقابل بیگانگان تسلیم شوند. این موضوع ارتباطی به حکومت جمهوری اسلامی ایران که یک حکومت مستقل است و کشور ایران را وارد فاز جدیدی از استقلال در تاریخ خود کرده است، ندارد. طبیعتاً ایران، این ذلت را نمیپذیرفت و ایرانیان نیز بهطریقاولی چنین دعوت به صلحی را که منظور از آن تسلیم است – و از شروطی که میگذارند مشخص است – نخواهند پذیرفت و زیر بار چنین ذلتی نخواهند رفت.»
موسوی در مورد این موضوع که گفته میشود عدم حضور ایران در شرمالشیخ زمینه انزوای ایران را فراهم میکند، گفت: «در این زمینه، برعکس فکر میکنم. اتفاقاً عدم حضور در چنین نشستهایی که برای تمجید از یک دیکتاتور جهانی است و یا برای گرفتن تأیید از سایر کشورها برای فردی است که آرزوها و امیالش برای همه مشخص است، اتفاقاً عین قدرت و اقتدار و نماد استقلال است. اگر خوب دقت بکنیم، این عدم حضور شایسته تکریم و تمجید است و هیچ ربطی به انزوا ندارد. در جاهایی که فرصت هست، در جایی که عزت و شرافت ملت ایران حفظ میشود، قطعاً جمهوری اسلامی ایران بیدرنگ تصمیم خواهد گرفت و در این اجلاسهای مختلف شرکت خواهد کرد. کمااینکه شاهد بودید که در بسیاری از اجلاسهای مهم بینالمللی جاندار و شناسنامهدار، جمهوری اسلامی ایران شرکت کرده، مقتدرانه حرف زده و اعلام موضع کرده است. اما عدم حضور در یک اجلاسی که از پیش طراحی شده است و برای مقاصد خاصی و تأیید یک فرد و یک جریان خاص، در دنیاست؛ نهتنها موجب انزوا نمیشود، بلکه مورد تمجید و تکریم دولتها و ملتهای مستقل دنیا هم قطعاً قرار خواهد گرفت.»
29215