سینما

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟

آیا هنر هنوز انسانی خواهد ماند یا ماشین‌ها به تدریج جای خالقان را خواهند گرفت؟

ریحانه اسکندری: در سال‌های اخیر، نفوذ روزافزون هوش مصنوعی به حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر، پرسش‌های جدی درباره آینده مشاغل خلاق و سنتی ایجاد کرده است. از تولید تصویر و صدا در سینما گرفته تا ترجمه و نشر کتاب، فناوری‌های هوشمند با سرعتی شگفت‌انگیز در حال تغییر روش‌های کار و تولید محتوا هستند.

برای بررسی اثرات این تحولات، ما مجموعه‌ای از گفت‌وگوها را با چهره‌های مختلف حوزه فرهنگ و فناوری انجام دادیم؛ از فعالان و منتقدان سینما، ناشران و مترجمان گرفته تا کارشناسان هوش مصنوعی و پژوهشگران فناوری. هدف این بود که تصویری جامع و واقع‌گرایانه از چالش‌ها، فرصت‌ها و نگرانی‌های پیش روی حرفه‌های خلاق به دست آوریم.

نتایج این گفت‌وگوها نشان می‌دهد که هوش مصنوعی نه تنها سرعت و دسترسی به محتوا را افزایش می‌دهد، بلکه پرسش‌هایی بنیادین درباره خلاقیت انسانی، کیفیت آثار، و جایگاه حرفه‌ای کسانی که سال‌ها بر دانش و تجربه خود تکیه کرده‌اند، مطرح کرده است. این گزارش تلاش دارد با نگاهی تحلیلی و مقایسه‌ای، ابعاد مختلف این موضوع را از زبان افراد درگیر در این حوزه‌ها ارائه کند و آینده‌ای احتمالی برای سینما، نشر و ترجمه ترسیم نماید.

ورود هوش مصنوعی به صنعت ترجمه؛ ترسناک و نگران‌کننده؟

پس از ورود جدی هوش مصنوعی به دنیای ترجمه، پرسش اصلی برای ناشران، مترجمان و مخاطبان این است: آیا ماشین‌ها می‌توانند جای خلاقیت انسانی را بگیرند یا ترجمه همچنان نیازمند دست و ذهن انسان خواهد بود؟

در این رابطه ابتدا گفت‌وگوهایی با مدیران دو نشر معتبر کشور، یعنی نشر ثالث و نشر هیرمند انجام دادیم که آن‌ها را مرور کرده‌ایم.

هوش مصنوعی، واقعیتی اجتناب‌ناپذیر

محمدعلی جعفریه، مدیرعامل انتشارات ثالث، با نگاهی محتاطانه تأکید می‌کند: «هوش مصنوعی نمی‌تواند جای خلاقیت مترجم انسانی را بگیرد.» او می‌گوید حضور ویراستار حرفه‌ای برای اصلاح و بازآفرینی متن ضروری است و ابزار ماشینی بدون نظارت می‌تواند به کاهش کیفیت ترجمه و حتی بدنامی آثار منجر شود.
جعفریه همچنین بر نبود قانون‌گذاری در این حوزه تاکید دارد و هشدار می‌دهد که ناشران کتاب‌ساز ممکن است بدون چارچوب مناسب، از هوش مصنوعی سوءاستفاده کنند.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
محمدعلی جعفریه

در سوی دیگر، سیاوش باقرزاده، مدیرعامل نشر هیرمند، نگاه مثبت‌تری به هوش مصنوعی دارد. او معتقد است این فناوری تهدیدی برای خلاقیت مترجمان نیست و می‌تواند دسترسی مخاطبان به آثار جهانی را سرعت بخشد. به گفته او، مصرف‌کننده برنده اصلی خواهد بود، اما قوانین مشخص برای جلوگیری از سوءاستفاده ضروری است.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
سیاوش باقرزاده

گفت‌وگو با این دو مدیر نشر، تضاد دو نگرش در برابر هوش مصنوعی را نشان می‌دهد. نگرش اول، تمرکز بر خطر حذف خلاقیت انسانی و نیاز به نظارت قانونی است. نگرش دوم، تأکید بر فرصت‌های دسترسی سریع‌تر و تکمیل نقش مترجم توسط ماشین است.

با این حال، هر دو بر یک نکته توافق دارند: قانون‌گذاری شفاف و نظارت دقیق، کلید حفظ تعادل میان سرعت، کیفیت و خلاقیت در ترجمه است.
در نهایت، پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا می‌توان تلفیقی از سرعت ماشین و ظرافت انسانی در ترجمه داشت؟ انتخاب میان واژه‌های زاده‌ی دل و خروجی‌های خطی پردازشگرها همچنان در مرکز چالش‌های ادبی قرار دارد.

خود مترجمان چه نظری دارند؟

پس از بررسی دیدگاه مدیران نشر درباره هوش مصنوعی و ترجمه، ما تصمیم گرفتیم مستقیم به سراغ کسانی برویم که هر روز با این ابزارها کار می‌کنند: مترجمان. در ادامه، گفت‌وگوهایی با سهیل سمی و کیهان بهمنی انجام شد تا از زاویه‌ای انسانی، حرفه‌ای و واقع‌گرایانه، تأثیر هوش مصنوعی بر ترجمه و جایگاه مترجم انسانی را بررسی کنیم.

سهیل سمی تاکید می‌کند که هوش مصنوعی ترجمه انسانی را به کالایی لوکس تبدیل خواهد کرد. این ابزارها می‌توانند به سرعت ترجمه‌ای قابل قبول تولید کنند و جایگزین بسیاری از کارهای روتین مترجمان شوند، اما هنوز خلاقیت و سبک شخصی مترجمان انسانی اهمیت خود را حفظ می‌کند.

سمی معتقد است، با پیشرفت هوش مصنوعی، پرسش اصلی این است که آیا ناشران و مخاطبان به تفاوت‌ها و ظرافت‌های انسانی ترجمه نیاز خواهند داشت یا خیر. ترجمه انسانی ممکن است به جای یک ضرورت، به یک ارزش فرهنگی و لوکس بدل شود.

هم‌چنین او ذکر کرد، اگرچه هوش مصنوعی توانایی انجام ترجمه‌های دقیق و سریع را دارد، اما ویراستار انسانی هنوز برای اصلاح جزئیات ضروری است. این نشان می‌دهد که ترکیب هوش مصنوعی و دخالت انسان می‌تواند بهترین تعادل میان سرعت، کیفیت و ظرافت باشد.
سهیل سمی به تغییر مفهوم «هوش» و «خلاقیت» اشاره دارد و هشدار می‌دهد که آینده‌ای بدون مقاومتی موثر در برابر تکنولوژی در راه است. مرز میان مصنوعی و طبیعی، انسانی و ماشینی، در حال محو شدن است.

این مترجم باسابقه معتقد است در برابر پیشرفت هوش مصنوعی، قوانین و سازوکارهای قانونی برای حمایت از مترجمان و نویسندگان در ایران عقب‌تر از استانداردهای بین‌المللی هستند. البته حتی اعتراض‌ها در سطح جهانی ممکن است نتوانند جایگاه مترجمان را تضمین کنند.

گفت‌وگوی سهیل سمی نشان می‌دهد که آینده ترجمه انسانی در سایه پیشرفت هوش مصنوعی پیچیده و اجتناب‌ناپذیر است. این فناوری‌ها نه تنها سرعت و دسترسی به محتوا را افزایش می‌دهند، بلکه ارزش و جایگاه ترجمه انسانی را بازتعریف می‌کنند. ترکیبی از نگاه حرفه‌ای، خلاقیت انسانی و بهره‌گیری هوشمندانه از ماشین‌ها کلید موفقیت در آینده این حوزه خواهد بود.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
سهیل سمی

کیهان بهمنی نیز تأکید می‌کند که هوش مصنوعی در متون غیرادبی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی به‌زودی جای مترجم انسانی را می‌گیرد و عامل انسانی حذف می‌شود. تنها در متون ادبی هنوز نیاز به حضور مترجم و ویراستار انسانی برای بازسازی و ویرایش وجود دارد.
خلاقیت مترجم انسانی در متون ادبی محدود و کمیاب است، اما سبک نگارش و تفاوت‌های بین نویسندگان مختلف اهمیت دارد. با این حال، بهمنی معتقد است که هوش مصنوعی در آینده با قدرت و سرعت کافی می‌تواند به این سطح برسد.
با پیشرفت هوش مصنوعی، رقابت بین ناشران برای ترجمه و انتشار آثار کاهش می‌یابد و احتمال انتشار چند ترجمه متفاوت از یک اثر باعث آشفتگی در بازار نشر خواهد شد.

کیهان بهمنی اشاره می‌کند، در ایران، کمبود انجمن صنفی و قوانین حمایت‌کننده باعث می‌شود مترجمان نتوانند در برابر هوش مصنوعی و نقض حقوق خود واکنش مؤثری نشان دهند. این در حالی است که حتی اعتراض‌ها در کشورهای دیگر نیز اغلب نتیجه‌ی محدودی دارند.

بهمنی تأکید می‌کند که درآمد مترجمان کاهش یافته و انگیزه اقتصادی برای ادامه کار به شدت کاهش یافته است. علاوه بر بعد اقتصادی، بعد اجتماعی و اعتباری حرفه نیز تحت تأثیر قرار گرفته است.

گفت‌وگو با کیهان بهمنی تصویر نگران‌کننده‌ای از آینده ترجمه انسانی در ایران ارائه می‌دهد. هوش مصنوعی تهدیدی جدی برای جایگاه مترجمان است و بدون اقدامات قانونی و سازوکار حمایتی، جایگاه اجتماعی و اقتصادی این حرفه در معرض نابودی است. ترکیبی از حمایت قانونی، توجه به کیفیت و نقش انسانی، و مدیریت بازار می‌تواند به حفظ ارزش ترجمه انسانی کمک کند.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
کیهان بهمنی

هوش مصنوعی در سینمای ایران؛ از جسارت «موسی کلیم‌الله» تا چشم‌انداز آینده

در سال‌های اخیر، بحث استفاده از هوش مصنوعی به‌ویژه سینما هم، از یک گمانه‌زنی انتزاعی به واقعیتی ملموس بدل شده است؛ واقعیتی که نه تنها امکانات جدیدی در اختیار هنرمندان می‌گذارد، بلکه برخی از پایه‌های تولید هنری را نیز دستخوش تغییر کرده است.

از بازسازی چهره و صدا تا تولید کامل یک انیمیشن یا جلوه‌های ویژه‌ی پیچیده، هوش مصنوعی حالا در بسیاری از کشورها بخشی جدایی‌ناپذیر از چرخه تولید آثار سینمایی شده است؛ هرچند سرعت و شدت این ورود، بسته به شرایط هر کشور متفاوت است. در ایران، همزمان با نگاه‌های تردیدآمیز و مقاومت برخی نهادها، جریان‌های جسورانه‌ای نیز در حال شکل‌گیری است؛ نمونه‌ای بارز آن پروژه سینمایی «موسی کلیم‌الله» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا است که برای اولین بار، استفاده جدی از هوش مصنوعی را در یک اثر بلند سینمایی تجربه و به نمایش گذاشت.

حسین خوش‌رفتار منفرد، متخصص هوش مصنوعی و مدیر توسعه ابزارهای فناوری در این پروژه، نقش کلیدی در این تجربه داشته است. او به همراه تیمی از دولوپرهای هوش مصنوعی و هنرمندان جلوه‌های ویژه، نه تنها تجربه‌ای تازه برای سینمای ایران رقم زده، بلکه چشم‌اندازی روشن از آینده حضور این فناوری در کشور ارائه کرده است.

دو لاین هوش مصنوعی در سینما: مصرف و توسعه

خوش‌رفتار منفرد توضیح می‌دهد که استفاده از هوش مصنوعی در سینما دو جنبه دارد: لاین «کانسیومری» یا مصرف‌کننده و لاین «دولوپ» یا توسعه. در لاین مصرف، ابزارهای آماده در دسترس هستند و نیاز به تخصص عمیق هوش مصنوعی کمتر است؛ کافی‌ست کاربر با ابزارهای تصویرگری و جلوه‌های ویژه آشنا باشد. این مسیر دسترسی آسان دارد اما آسیب آن وابستگی به سرویس‌های خارجی و ریسک انتشار غیرمجاز تصاویر است.

در مقابل، لاین توسعه، نیازمند متخصصین واقعی هوش مصنوعی است که بتوانند ابزارهای سفارشی و پیشرفته بسازند. این مسیر هزینه، زمان و نیروی انسانی بیشتری می‌طلبد اما امکان خلق اثرهای منحصربه‌فرد و امن را فراهم می‌کند. خوش‌رفتار منفرد تاکید دارد که در ایران هنوز عمده تمرکز بر لاین مصرف است و گسترش لاین توسعه، مسیر منطقی برای رشد واقعی است.

مقاومت بدنه سنتی و جسارت پروژه

او درباره فرهنگ‌سازی استفاده از هوش مصنوعی در سینما توضیح می‌دهد که وقتی فناوری جدیدی وارد هر حوزه‌ای می‌شود، مقاومت وجود دارد؛ حتی وقتی مزایای آن واضح است. در سینما هم همین اتفاق رخ می‌دهد. او ذکر کرد: « پروژه «موسی کلیم‌الله» نمونه‌ای از مواجهه با این مقاومت بود؛ جایی که تیم تولید باید ابزارهای موجود را کنار گذاشته و ابزارهای اختصاصی خود را توسعه می‌داد.»

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای پروژه، بازسازی چهره نوزاد و خلق بازی احساسی او با هوش مصنوعی بود؛ صحنه‌ای که مادر حضرت موسی نوزاد را در رودخانه رها می‌کند و لبخند زدن او نقطه اوج فیلم شد. خوش‌رفتار منفرد می‌گوید: «اگر توانستیم این احساس را منتقل کنیم، یعنی کارمان درست انجام شده است.»

چالش‌ها: تحریم، مهاجرت و نبود زیرساخت

تحریم‌ها و محدودیت‌های قانونی و دسترسی، مهاجرت نیروهای متخصص و نبود زیرساخت‌های پردازشی، مهم‌ترین موانع توسعه هوش مصنوعی در سینمای ایران هستند. با وجود این، خوش‌رفتار منفرد معتقد است امکان پیشبرد توسعه داخلی وجود دارد: «ما می‌توانیم ابزار بسازیم و مسیر توسعه را در کشور ادامه دهیم، اما نیازمند برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری زیرساختی هستیم.»

آینده هوش مصنوعی در سینما

او چشم‌انداز آینده را روشن می‌بیند. او معتقد است آینده‌ای بدون هوش مصنوعی متصور نیست. اما کیفیت استفاده از ابزارها، مهارت تیم‌ها و آموزش حرفه‌ای تعیین‌کننده موفقیت خواهد بود. موج فعلی استفاده عادی از ابزارها شاید ظرف شش ماه تا یک سال آینده کاهش یابد و حرفه‌ای‌ها میدان‌دار شوند.

خوش‌رفتار منفرد نتیجه می‌گیرد: «همان‌طور که سینما با ورود دوربین شکل گرفت، حالا هوش مصنوعی نیز مسیر تازه‌ای را باز کرده است. فشارها و مقاومت‌ها وجود دارند، اما فناوری همیشه جای خود را باز می‌کند.»

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
حسین خوش رفتار منفرد

ابزار کمکی، نه جایگزین انسان: نگاه عباس رافعی به هوش مصنوعی در سینما

پس از حسین خوش رفتار گفتگویی با عباس رافعی، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس داشتیم که طرز فکرش نسبت به هوش مصنوعی در سینما تا حد زیادی متعادل و واقع‌بینانه است و تفاوت‌های ظریفی با حسین خوش‌رفتار منفرد دارد.

رافعی هوش مصنوعی را ابزاری کمکی می‌داند؛ چیزی که می‌تواند مسیر داستان و کار تدوین را بهبود دهد و گزینه‌های بیشتری برای خلق اثر در اختیار سینماگران بگذارد، اما هرگز جایگزین خلاقیت و نگاه انسانی نمی‌شود. او تأکید دارد که احساس و درک انسانی، خصوصاً در حوزه‌های احساسی و بازیگری، بخش جدایی‌ناپذیر سینماست و هیچ الگوریتمی نمی‌تواند آن را کاملاً شبیه‌سازی کند.

در مقایسه با حسین خوش‌رفتار، می‌توان گفت هر دو نگاه به هوش مصنوعی را مثبت می‌بینند و بر ضرورت ورود به مسیر توسعه ابزارهای بومی تأکید دارند، اما زاویه تمرکزشان متفاوت است:

خوش‌رفتار بیشتر روی جنبه فنی و توسعه ابزار و زیرساخت‌ها تمرکز دارد و نگران وابستگی به سرویس‌های خارجی و کیفیت فنی خروجی‌هاست. او می‌خواهد با توسعه مدل‌های اختصاصی، استقلال سینمای ایران را در استفاده از هوش مصنوعی تضمین کند.

رافعی تمرکز خود را روی نقش انسانی و خلاقیت سینما می‌گذارد و نگران حذف حس و نگاه انسانی توسط هوش مصنوعی است. او ابزار را یک کمک‌کننده می‌داند، نه جایگزین انسان، و معتقد است سینما بدون احساس انسانی معنایی ندارد.

به طور خلاصه، خوش‌رفتار نگاه فنی و توسعه‌محور دارد، رافعی نگاه هنری و انسان‌محور؛ اما هر دو معتقدند که هوش مصنوعی آینده سینمای ایران را شکل می‌دهد و باید با دقت و آموزش صحیح از آن بهره گرفت.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
عباس رافعی

دوبله و هوش مصنوعی؛ تهدید یا فرصت؟

با ورود هوش مصنوعی به حوزه دوبله، امکان بازسازی صدا و خلق نسخه‌های دیجیتال از گویندگان به سادگی فراهم شده است. در این بخش ابتدا گفتگویی با محمد تنهایی، دوبلور و گوینده و سپس گفتگویی با سعید شیخ‌زاده، دوبلور، گوینده و مجری تلویزیون انجام دادیم.

محمد تنهایی به این نکته تاکید دارد که محدودیت‌ها و تهدیدها غالباً برجسته‌تر از فرصت‌ها هستند. او معقتد است ورود هوش مصنوعی به هنر محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند. حتی در هالیوود هم به دلیل اعتراض هنرمندان، قوانینی برای کنترل این فناوری در حال طراحی است و در ایران به دلیل نبود قوانین جدی در حوزه کپی‌رایت، این فناوری می‌تواند تهدیدی جدی برای دوبلورها باشد چون امکان سوءاستفاده از کارهایشان وجود دارد. محمد تنهایی می‌گوید: « در حال حاضر هم چنین سوءاستفاده‌هایی رخ داده و چون قانون مشخصی نیست، افراد نمی‌توانند از حقوق خود دفاع کنند / نیاز به تصویب قوانین درست و ایجاد شرایط مناسب احساس می‌شود.»

تنهایی عقیده دارد مانند بسیاری از مشاغل دیگر که با هوش مصنوعی متحول شده‌اند، دوبله نیز تحت تأثیر قرار گرفته. اما برخلاف حوزه‌هایی که این تحول می‌تواند مثبت باشد، در دوبله بیشتر جنبه منفی دارد و تدوین قوانین مشخص ضروری است تا گویندگان بتوانند از حقوق خود محافظت کنند.
محمد تنهایی نگرانی خود را حول محور حفظ حقوق گویندگان و جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی بیان می‌کند. او ورود هوش مصنوعی را یک واقعیت غیرقابل انکار می‌داند، اما تاکید دارد که بدون چارچوب قانونی مناسب، این فناوری می‌تواند تهدیدی برای اصالت و کیفیت آثار دوبله باشد. نگاه او محافظه‌کارانه و واقع‌بینانه است و بر تفاوت میان فرصت‌های فنی و تهدیدهای اجتماعی-حقوقی تمرکز دارد.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
محمد تنهایی

حقوق حرفه‌ای یا روح هنر؟ تقابل نگاه محمد تنهایی و سعید شیخ‌زاده به هوش مصنوعی در دوبله

سعید شیخ‌زاده هوش مصنوعی را از منظر هنری نقد می‌کند و بر اهمیت روح و احساس انسانی در آثار دوبله تأکید دارد. از نگاه او، بازسازی صداهای هنرمندان فقید ممکن است از نظر فنی جذاب به‌نظر برسد، اما هنر فراتر از بازتولید مکانیکی است، هنر باید از دل و احساس انسان برخاسته باشد، نه محصولی ماشینی و بی‌روح؛ حتی تماشاگران عادی، تصنعی بودن اثر ماشینی را ناخودآگاه حس می‌کنند.

او همچنین هشدار می‌دهد که استفاده صرف از هوش مصنوعی برای بازسازی صداهای درگذشته می‌تواند چرخه طبیعی بازار و انتقال تجربه به نسل جدید را مختل کند. این رویکرد نوعی انحصار و خساست به حساب می‌آید که در طول تاریخ منفور بوده است. در عین حال، او امکان بهره‌گیری از هوش مصنوعی برای بهبود کیفیت و سرعت کارها را قبول دارد، اما تأکید دارد که هیچ ماشینی نمی‌تواند جایگزین انسان و روح اثر هنری شود؛ هوش مصنوعی می‌تواند در خدمت انسان باشد، اما هرگز جایگزین کامل آن نیست.

اگر محمد تنهایی نگرانی اصلی‌اش را حول حفظ حقوق قانونی و کنترل سوءاستفاده از هوش مصنوعی در دوبله قرار می‌دهد و آن را بیشتر یک ابزار کمکی می‌داند که در نبود چارچوب قانونی می‌تواند تهدید باشد، دیدگاه سعید شیخ‌زاده کاملاً بر جنبه انسانی و هنری تمرکز دارد. او ورود هوش مصنوعی را از منظر تکنیک نمی‌سنجد، بلکه آن را با معیارهای احساسی و اخلاقی قضاوت می‌کند.

به‌طور خلاصه، تنهایی نگاه واقع‌بینانه و محافظه‌کارانه دارد و روی قواعد و امنیت حرفه‌ای تمرکز می‌کند، در حالی که شیخ‌زاده نگاه فلسفی و هنری دارد و بر اهمیت اصالت و حس انسانی در دوبله تأکید می‌کند.

هشدارها و فرصت‌ها در عصر هوش مصنوعی/ سرآخر چه کسی برنده خواهد شد؟
سعید شیخ‌زاده

نتایج این مجموعه گفت‌وگوها نشان می‌دهد که هوش مصنوعی هم فرصتی کم‌نظیر برای افزایش سرعت، دقت و تنوع در تولید آثار فرهنگی است و هم تهدیدی جدی برای خلاقیت، اصالت و جایگاه حرفه‌ای انسان‌ها.

در سینما، نگاه فنی و توسعه‌محور مانند حسین خوش‌رفتار منفرد، بر اهمیت زیرساخت و ابزارهای بومی تأکید دارد، در حالی که عباس رافعی دیدگاهی هنری و انسان‌محور دارد و ابزار را تنها کمکی برای خلاقیت می‌داند.

در دوبله، محمد تنهایی نگران حقوق قانونی و سوءاستفاده‌های احتمالی است، اما سعید شیخ‌زاده روی روح و حس انسانی در هنر تأکید دارد و جایگزینی ماشینی آن را غیرممکن می‌داند.

در حوزه ترجمه، سهیل سمی و کیهان بهمنی هشدار می‌دهند که هوش مصنوعی می‌تواند بسیاری از کارهای روتین را جایگزین کند و ارزش ترجمه انسانی را به یک کالای لوکس تبدیل نماید. در عین حال، دخالت مترجم و ویراستار انسانی هنوز برای بازسازی دقیق، حفظ خلاقیت و سبک شخصی آثار ضروری است. نبود قوانین حمایتی و سازوکار قانونی، تهدیدی جدی برای جایگاه اجتماعی و اقتصادی مترجمان ایجاد کرده است.

به طور کلی، ترکیب هوش مصنوعی با دخالت انسانی، رعایت چارچوب قانونی و توجه به ارزش‌های احساسی و هنری، کلید حفظ تعادل میان نوآوری و اصالت در فرهنگ و هنر است؛ آینده‌ای که در آن ماشین‌ها در خدمت انسان‌اند، نه جانشین او.

۵۹۲۴۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا