سیاست

ناظم زاده قمی: اکثریت روحانیون در تنگنای شدید معیشتی به سر می‌برند/انتقاد از بی‌توجهی برخی روحانیون به درد و رنج مردم

آیت الله ناظم زاده قمی در مطلبی نوشت:مردم شریف ایران بدانند که اکثریت قریب به اتفاق روحانیون، به‌ویژه آنان که از ساختار اجرایی کشور فاصله دارند، در تنگنای شدید معیشتی به سر می‌برند. حقوق غالب آنان، کمتر از ده میلیون تومان، از وجوهات شرعیه‌ای است که به‌وسیله‌ی مراجع عظام تقلید از مؤمنان دریافت می‌شود. آنان که از کمک خانواده یا میراث گذشتگان محرومند، برای حفظ خانواده و گذران زندگی ناگزیرند در ایام تبلیغی مانند محرم، رمضان و فاطمیه به شهرها و روستاهای دور سفر کنند و در برابر مبالغ ناچیز، وظیفه‌ی تبلیغ دین را بر دوش گیرند .

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سید اصغر ناظم زاده در یادداشتی در پایگاه اطلاع رسانی خود به مساله «قتل حجت‌الاسلام ولی‌الله حیدری روحانی» پرداخته است. در این یادداشت که با عنوان «تأملی در قتل یک روحانی مظلوم» نوشته شده آمده است:

«مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا» (مائده/۳۲)

«وَإِذَا الْمَوْءُودَهُ سُئِلَتْ * بِأَی ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تکویر/۷ و ۸)

هفتمین روزی است که از قتل اسفبار و دلخراشِ شهادت‌گونه‌ی حجت‌الاسلام ولی‌الله حیدری روحانی مظلوم و بی‌پناه، می‌گذرد؛ عالمی که به ضرب چاقوی فردی خشمگین و در برابر دیدگان نمازگزاران، در مسجد باغ‌فیض تهران به خون غلطید. این جنایت سبعانه و خلاف عقل و انسانیت را به شدت محکوم می‌کنم و به همسر و فرزندان و خانواده داغدارش تسلیت می‌گویم. از درگاه خداوند متعال، غفران ورحمت واسعه الهی را برای آن عزیز و صبر جمیل و اجر جزیل برای بازماندگان مسئلت دارم.

در این رابطه، نکاتی را یادآور می‌شوم:

۱. مظلومیت روحانیت

این حادثه‌ی تلخ و تکان‌دهنده، همچون خون‌های بناحق ریخته‌شده‌ی دیگر روحانیون در سال‌های اخیر، نخست این پرسش قرآنی را زنده می‌کند:”بای ذنب قتلت” به کدامین گناه، چنین مظلومانه کشته شدند؟ و سپس این سؤال را برمی‌انگیزد که چرا جایگاه روحانیت اصیل، که رسالت تعلیم، هدایت و خدمت به مردم را بر دوش دارد، تا بدان‌جا تنزل یافته است که امروز هدف عقده‌گشایی‌ها، تهمت‌ها، هجمه‌ها، ناسزاها، عمامه‌پرانی‌ها و حتی تعرضات فیزیکی و قتل قرار می‌گیرند.

۲. زندگی ساده و معیشت سخت روحانیون

مردم شریف ایران بدانند که اکثریت قریب به اتفاق روحانیون، به‌ویژه آنان که از ساختار اجرایی کشور فاصله دارند، در تنگنای شدید معیشتی به سر می‌برند. حقوق غالب آنان، کمتر از ده میلیون تومان، از وجوهات شرعیه‌ای است که به‌وسیله‌ی مراجع عظام تقلید از مؤمنان دریافت می‌شود. آنان که از کمک خانواده یا میراث گذشتگان محرومند، برای حفظ خانواده و گذران زندگی ناگزیرند در ایام تبلیغی مانند محرم، رمضان و فاطمیه به شهرها و روستاهای دور سفر کنند و در برابر مبالغ ناچیز، وظیفه‌ی تبلیغ دین را بر دوش گیرند تا نهاد خانواده و ایمان مردم متلاشی نگردد. حتی بسیاری از آنان درایام فراغت به کارهای دیگری از جمله مسافرکشی و کارگری مشغول شده‌اند که البته ایرادی هم ندارد!

۳. ظلم مضاعف؛ تاوان ناکارآمدی دیگران

آیا سزاوار است که این قشر شریف و بی‌پناه، تاوان سوءمدیریت‌ها، گرانی‌ها، تورم و بحران‌های آب، برق، گاز و معیشت را بپردازند؟ آیا رواست مردمی که خود رنج‌کشیده‌اند، گمان برند که روحانیت اصیل ریشه‌ی مشکلات کشور است و خشم خود را متوجه آنان سازند؟

طبق نقل، قاتل این روحانی گفته است: «از رنج بیکاری تصمیم گرفتم یک روحانی‌ را به قتل برسانم»! این یعنی او انتقام شخصی نداشت، بلکه کینه‌ای اجتماعی، ناشی از فشارهای زندگی را نادرست به سوی یک طلبه‌ی بی‌پناه نشانه گرفت.
این مایه‌ی تأسف و عبرت است که جوانان تحصیل‌کرده، که روزی در کنار روحانیت بودند و شعار «وحدت حوزه و دانشگاه» سر می‌دادند، امروز چاقو برمی‌دارند و خون یک روحانی را می‌ریزند!

۴. ریشه‌یابی فاصله‌ی مردم و روحانیت

بی‌تردید تبلیغات دشمنان و رسانه‌های معاند در این شکاف نقش داشته‌اند، اما همه‌ی حقیقت این نیست. بخشی از این فاصله، به دلیل بی‌توجهی برخی روحانیون به درد و رنج مردم یا سکوت و کم‌کاری در بیان حقایق است. اگر حوزه‌های علمیه و متولیان روحانیت، ارتباطی صمیمی‌تر و صادقانه‌تر با مردم برقرار نکنند، این شکاف عمیق‌تر خواهد شد.

با این حال باید دانست که اکثر روحانیون، چه در مراکز فرهنگی و خدماتی و چه در قضا و آموزش، مردمانی شریف، متعهد و پاک‌دست‌اند که با حقوقی اندک و زندگی ساده خدمت می‌کنند. آنان در طول تاریخ صادقانه در کنار مردم ایستاده‌اند و از بیت‌المال سوءاستفاده نکرده‌اند. گرچه،معدود افرادی در صنف روحانیت، با رفتار یا سخنان نابجا، موجب رنجش مردم شده یا نامشان با خیانت به بیت‌المال گره خورده است. اما اینان استثنا و از دایره‌ی روحانیت اصیل بیرون‌اند و در حوزه‌های علمیه و نزد توده‌ی مردم نیز اعتباری ندارند. سزاوار نیست رفتار این اندک ناصالحان به حساب کل روحانیت نوشته شود؛ زیرا روحانیت آگاه و صادق، همواره دلسوز مردم بوده و هستند، و تاریخ بر این حقیقت گواهی خواهد داد.

۵. دعوت به عفو و رأفت

در پایان، در کنار محکومیت شدید این جنایت و مطالبه‌ی رسیدگی قاطع قانونی، روی سخنم با خانواده‌ی داغدار آن مرحوم است. قرآن کریم می‌فرماید: «فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللّهِ» (شوری/۴۰) و نیز: «وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی» (بقره/۲۳۷).

اگر صلاح بدانید به منظورگسترش عفو و مهربانی و کاستن از روحیه‌ی انتقام‌جویی، از حق قصاص گذشت کنید و آن را به دیه تبدیل نمایید،تا ثواب عظیمی نصیب روح آن فقید سعید خواهد شد. و این گذشت کریمانه می‌تواند مانع داغدار شدن خانواده‌ای دیگر که نقشی دراین جنایت نداشته ،گردد. همچنین می‌توانید حق قصاص را به دیه تبدیل کرده و آن را در مسیر خیرات، مبرات و امور عام‌المنفعه برای شادی روح آن فقید سعید و نیز در کمک به نیاز وارثان و بازماندگان هزینه نمایید. بی‌گمان آن جوان خطاکار، سال‌ها در زندان و با عذاب وجدان روزگار خواهد گذراند و این خود مجازاتی سنگین‌تر از قصاص است.
بی تردیدگذشت شما، نشان از رأفت اسلامی و کرامت علوی خواهد داشت و الگویی برای جامعه‌ی ما خواهد بود.

کلام آخر:
۱-این واقعه هشداری است برای ما؛ ۲- تذکری است برای مسئولان، تا به دردهای مردم بیش از پیش توجه کنند؛
۳- تلنگری است برای روحانیت، تا پیوند خود را با جامعه مستحکم‌تر سازد و در همه حال در کنار مردم بماند؛ و درآخر درسی است برای عامه‌ی مردم و جوانان، تا روحانیت اصیل را از خائنان و نالایقان بازشناسند.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

حوزه‌ علمیه قم
سید اصغر ناظم زاده
۱۸ مهر ۱۴۰۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا