تئاتر

می‌گفتند سیاه‌بازی باید با شادی تمام شود، من اما با غم تمامش کردم/ تعصب و احساس مالکیت را کنار بگذاریم

محمد احمدی، دانشجوی رشته تئاتر که نمایش «غم غربت در دیار» را در تماشاخانه سنگلج روی صحنه برد، معتقد است نمایش ایرانی سال‌هاست از حرکت بازمانده و برای بقا نیازمند نوسازی، جسارت و کنار رفتن تعصب‌های انحصاری است.

سیدامیر میرباقری/ روزنامه‌نگار: بیش از چند دهه است که نمایش ایرانی از جایگاه ثابت خود تکان نخورده و آرام‌آرام به فراموشی سپرده می‌شود؛ نمایشی که روزی نماد قدمت و اصالت تئاتر ایران بود، اکنون بیشتر به یک کالای نمایشی یا حتی اثر موزه‌ای شباهت دارد. محمد احمدی، دانشجوی رشته تئاتر که نمایش «غم غربت در دیار» را در تماشاخانه سنگلج روی صحنه برد از دغدغه‌ها، مشکلات نمایش ایرانی و راه‌های نوسازی آن گفت.

تعصب روی نمایش ایرانی را کنار بگذاریم/ به جسارت دانشجویی اعتماد کنیم و بگذاریم مسیر درست را خودش پیدا کند

او در مورد سبک نمایشش و این که کار را از کجا آغاز کرده است، گفت: «نمایش «غم غربت در دیار» یک نمایش ایرانی است و من تلاش کردم نگاه تازه‌ای به این گونه‌ی نمایشی داشته باشم. آغاز کار به حدود یک سال پیش برمی‌گردد؛ من و تیمم ابتدا تلاش کردیم مخاطب امروز را بشناسیم. در طول دو ماه نزدیک به شصت یا هفتاد کار دیدیم تا با ذائقه مخاطب آشنا شویم و بعد تصمیم گرفتیم سبک‌های نو و ذائقه امروز را با عناصر نمایش ایرانی تلفیق کنیم تا به هدف موردنظر برسیم. ما سعی کردیم از انواع گونه‌های نمایش ایرانی بهره ببریم؛ از سیاه‌بازی، نقالی، زن‌پوشی، تعزیه، بحر طویل و… ما از همه این عناصر استفاده کردیم و مدعی‌ام که مخاطب عام از این رویکرد لذت برده است.»

احمدی در پاسخ به این که «یعنی راه نجات نمایش ایرانی را در تلفیق و مدرن‌سازی می‌داند؟»، افزود: «بله. مخاطب امروز دیگر مخاطب دهه چهل نیست که با دیدن نمایش در لاله‌زار هیجان‌زده شود. مخاطب امروز بسیار باهوش است و هر لحظه از طریق شبکه‌های اجتماعی برای خودش امکان تماشا دارد. پس ما موظفیم خودمان را با مخاطب امروز همراه و به‌روز کنیم. به نظرم اینجاست که هنرمند باید حرکت کند و با زمانه‌اش پیش برود. در اولین گام باید تعصب روی نمایش ایرانی کنار گذاشته شود. من از اساتید قدردانی می‌کنم؛ حتی در تولد سنگلج از آقای نصیریان تشکر کردم که این هنر اصیل را تا امروز به ما رسانده‌اند. اما از ایشان و دیگر اساتید می‌خواهم ادامه مسیر را به جوانان و دانشجویان واگذار کنند. به جسارت دانشجویی اعتماد کنید و بدانید که مسیر درست خودش پیدا می‌شود.»
او با اشاره به این که «راه نجات نمایش ایرانی در تلفیق درست عناصر و مدرن شدن آن است»، اضافه کرد: «ما باید همه این عناصر را درست و حساب‌شده کنار هم قرار دهیم. من به‌عنوان دانشجو و مخاطب حرفه‌ای نمایش ایرانی، که درباره آن مطالعه مستمر دارم، باور دارم می‌توان ساختارها را تغییر داد بدون آنکه به مفهوم نمایش ایرانی لطمه‌ای وارد شود.»

مهم‌ترین ابزار دانشجو نسبت به اساتید، جسارت و فکر نو است

احمدی در پاسخ به این که جایگاه امروز دانشجو در تئاتر کشور را چطور می‌بیند؟ گفت: «مهم‌ترین ابزار دانشجو نسبت به اساتید، جسارت و فکر نو است؛ چیزی که متأسفانه کمتر در استادان امروز می‌بینیم. نمایش ایرانی نیاز به پوست‌اندازی دارد. تصمیم‌ها گاهی افراطی شده؛ مثلاً به من می‌گفتند سیاه‌بازی باید با شادی تمام شود، اما من برای اولین بار آن را غمگین پایان دادم، چون فکر می‌کنم این کار نه تنها به نمایش ایرانی لطمه نمی‌زند بلکه آن را جلو می‌برد.»

او با انتقاد از «انحصاری شدن و تعصبات بی‌جای برخی اساتید» ادامه داد: «احساس مالکیت بر نمایش ایرانی لطمه بزرگی به آن می‌زند. تا جایی که حتی برخی جشنواره‌ها هم گرفتار همین مشکل‌اند؛ مثل جشنواره آیینی–سنتی که بیشتر شبیه یک جشنواره گروهی شده است. گروه خاصی آن را برگزار می‌کند، کارهای خودشان را می‌پذیرند و به کارهای خودشان جایزه می‌دهند. این برای نمایش ایرانی و حتی تئاتر ایران خطرناک است.»
احمدی در پایان گفت: «از کسانی که برای دانشجو ارزش قائل‌اند و او را نادیده نمی‌گیرند و فضای کار را فراهم می‌کنند، تشکر می‌کنم. مثل دکتر رحمت امینی که جشنواره بینا–دانشگاهی «روبنا» را راه‌اندازی کردند و باعث ایجاد گفتمان میان دانشجویان تئاتر کشور شدند. امیدوارم روزی برسد که همه بتوانیم کنار هم، بهترین شکل تئاتر ایران را بسازیم.»

می‌گفتند سیاه‌بازی باید با شادی تمام شود، من اما با غم تمامش کردم/ تعصب و احساس مالکیت را کنار بگذاریم

۲۴۲۲۴۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا