اقتصاد

سه سناریو محتمل برای آینده بورس/ دلیل خروج پرقدرت نقدینگی از بازار سهام چیست؟

برخی کارشناسان معتقدند که بازار سرمایه در کوتاه‌مدت به طور طبیعی تحت‌تاثیر ابهامات اقتصادی و سیاسی، دچار تلاطم می‌شود و منفی است، اما در میان‌مدت و بلندمدت، بازاری که بازدهی پیشرو دارد، به دلیل فاصله قابل توجه و معنادار سطح ارزندگی، فقط بازار سرمایه است.

مریم فکری: هفته اول مردادماه، روزهای خوشی را برای بازار سرمایه رقم نزد و یکی از منفی‌ترین عملکردهای بورس در ماه‌های اخیر اتفاق افتاد. شاخص‌کل بورس با افت سنگین ۵.۴۲ درصدی به سطح دو میلیون و ۶۸۱ هزار واحد رسید و شاخص هم‌وزن نیز با کاهش ۴.۱۵ درصدی، مسیر نزولی بازار را تایید کرد.

در این هفته به باور برخی تحلیلگران، شایعات مربوط به تعطیلی بازار، بحران کمبود انرژی و پیامدهای آن بر تولید صنایع، فضای نااطمینانی را در بازار تشدید کرده است؛ به طوری که تقاضا در بازار به‌شدت تضعیف و عرضه‌ها غالب شد.

بررسی آمارها نشان می‌دهد حجم معاملات خرد در این هفته حدود ۲۵ درصد افت کرده است. تراز ورود و خروج پول حقیقی نیز در هفته اول مرداد، بیانگر خروج حدود ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از بازار سرمایه است.

به اعتقاد کارشناسان، این وضعیت، هشدار جدی برای سیاست‌گذاران است که بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران به سطح بی سابقه ای رسیده و حتی بسته‌های حمایتی نیز نتوانست شرایط بورس را تغییر دهد.

چرا وضعیت بازار سرمایه عادی نشد؟

در همین خصوص فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره این‌که چرا بازار سرمایه به حالت عادی باز نگشته است، می‌گوید: شرایط در تمامی بازارها به همین صورت هست، منتها این وضعیت نقدشوندگی برای بورس جلوی چشم است و همه می‌بینند که قرمزپوش یا سبزپوش می‌شود، اما طبق روال طبیعی حرکت می‌کند.

وی می‌افزاید: دو موضوع مهم در این خصوص وجود دارد. یکی، تعطیلی نابه‌جای 12 روزه معاملات در بورس اوراق بهادار بود. موضوع دوم که قابل اهمیت است، این است که وقتی جریان طبیعی بازار، یا به سمت مثبت یا به سمت منفی گرایش دارد، هر گونه حمایت یا تقویت عرضه در هر صورتی، مثبت یا منفی، اگر به صورت غیرمتعارف باشد، مسلما تاثیری جز کوتاه‌مدت نخواهد داشت.

این کارشناس بازار سرمایه یادآور می‌شود: همان‌طور که دیدیم، از ابتدای شروع تزریق نقدینگی از سوی بانک مرکزی به بازار سرمایه، تعدادی از کارشناسان اعتقاد داشتند و دارند که این‌گونه حرکت‌ها به جز تاثیرات کوتاه‌مدت، نتیجه‌ای ندارد؛ چراکه سرمایه تفکر دارد. وقتی فشار فروش زیاد هست، نمی‌توانیم با تزریق منابع، از این جو جلوگیری کنیم؛ همان‌طور که در سال 99 هم نتوانست.

آقابزرگی تصریح می‌کند: هیچ‌کجای دنیا منابع مالی را به نیت و با هدف حمایت از بازار سرمایه به بورس، به طور مستقیم وارد بورس نمی‌کنند. یا لاین‌های اعتباری ایجاد می‌شود و یا این‌که نهادهای مالی را تزریق می‌کنند. تنها بورسی در دنیا که دامنه نوسان ایستا و غیرپویا دارد، ایران است. در همه جای دنیا دامنه نوسان پویا دارد.

وی در آینده بازار سرمایه عنوان می‌کند: بازار سرمایه در کوتاه‌مدت به طور طبیعی تحت‌تاثیر ابهامات اقتصادی و سیاسی، دچار تلاطم می‌شود و منفی است، اما به شخصه اعتقاد دارم که در میان‌مدت و بلندمدت، بازاری که بازدهی پیشرو دارد، به دلیل فاصله قابل توجه و معنادار سطح ارزندگی، فقط بازار سرمایه است. یعنی در میان‌مدت به طور قطع بورس از حیث بازدهی پیشروتر خواهد بود.

سه سناریو محتمل برای آینده بورس/ دلیل خروج پرقدرت نقدینگی از بازار سهام چیست؟

ریسک‌های ژئوپلیتیکی هنوز از بین نرفته‌اند

مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با خبرگزاری خبرآنلاین نیز درباره وضعیت بازار سرمایه و این‌که بازار به شرایط عادی بازنگشته و شاخص‌ها در محدوده منفی هستند، می‌گوید: برای پاسخ به این سوال، باید به چند عامل بنیادین و هم‌زمان اشاره کرد. بازار سرمایه به‌عنوان یک نهاد هوشمند، تنها تابع متغیرهای بنیادی مانند سودآوری شرکت‌ها یا نرخ ارز نیست، بلکه بیش از هر چیز به «انتظارات آینده»، «ریسک‌های سیستماتیک» و «جریان نقدینگی» حساس است. اکنون هر سه این فاکتورها در وضعیت شکننده‌ای قرار دارند.

وی با بیان این‌که ریسک‌های ژئوپلیتیکی هنوز از بین نرفته‌اند، می‌افزاید: اگرچه تنش نظامی کاهش یافته، اما سایه سنگین بی‌ثباتی منطقه‌ای، تحریم‌های پابرجا و نبود افق روشن برای توافقات بین‌المللی مانند برجام، همچنان احساس نااطمینانی را در فضای اقتصادی کشور بالا نگه داشته است. این سطح از ریسک سیاسی، موجب افزایش نرخ تنزیل ذهنی سرمایه‌گذاران و کاهش میل به ورود پول هوشمند به بازار سرمایه شده است.

این کارشناس بازار سرمایه در همین حال با اشاره به این‌که نقدینگی در اقتصاد به‌سمت بازارهای موازی هدایت شده است، عنوان می‌کند: با رشد نرخ سود بین‌بانکی، افزایش جذابیت سپرده‌های بانکی، رشد تقاضای سفته‌بازانه در بازارهای طلا و ارز، بخشی از نقدینگی که باید موتور پیشران بازار سرمایه باشد، از این بازار فاصله گرفته است. در عمل، ما با یک جریان خروج پول حقیقی‌ها از بازار بورس و کوچ آن به سمت ابزارهای با ریسک کمتر مواجهیم.

عبدالحمیدی با اشاره به اعتماد تضعیف‌شده نسبت به سیاست‌گذار اقتصادی، تصریح می‌کند: در ماه‌های اخیر، تصمیمات متعدد و ناهماهنگ در حوزه قیمت‌گذاری دستوری، صادرات محصولات، نرخ‌گذاری ارز نیمایی و حتی بحث اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، باعث تزلزل اعتماد فعالان به ثبات قوانین و مقررات شده است. در چنین شرایطی، رفتار بازار کاملا محافظه‌کارانه می‌شود.

چرا بسته‌های حمایتی، بازار را نجات نداد؟

وی در همین حال در پاسخ به این سوال که چرا بسته‌های حمایتی و تخصیص منابع از سوی دولت و نهادهای حاکمیتی نتوانست بازار را نجات دهد؟ می‌گوید: واقعیت این است که بسته‌های حمایتی مانند تخصیص منابع به صندوق تثبیت بازار، تامین مالی صندوق توسعه‌ بازار یا اعطای تسهیلات اعتباری از سوی بانک‌ها به نهادهای مالی، در جای خود مفید هستند؛ اما نباید فراموش کنیم که بازار بیش از آن‌که به مسکن‌های موقتی نیاز داشته باشد، تشنه اعتماد و سیاست‌گذاری پایدار است.

این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: نقدینگی تزریق‌شده به بازار، در غیاب چشم‌انداز مثبت، صرفا به ایجاد رشدهای کوتاه‌مدت، هیجانی و بدون پشتوانه بنیادی منجر می‌شود. پس از پایان اثر آنی این حمایت‌ها، معمولا بازار با ریزش مجدد مواجه می‌شود. نمونه آن را در رفتار شاخص کل پس از حمایت‌های مقطعی اسفندماه گذشته مشاهده کردیم.

عبدالحمیدی متذکر می‌شود: از سوی دیگر، بخش بزرگی از این حمایت‌ها به نمادهای بزرگ و شاخص‌ساز سوق پیدا کرد، درحالی‌که بدنه بازار – خصوصا سهام کوچک‌تر و شرکت‌های با شناوری بالا – عملا از این حمایت‌ها بی‌بهره ماندند و وارد یک فاز ناهمگرایی شدید در عملکرد شدند.

سه سناریو برای آینده بازار سرمایه

وی درباره این‌که آیا می‌توان به آینده بازار سرمایه در سال جاری امید داشت؟ عنوان می‌کند: تحلیل آینده بازار به سه سناریوی محتمل وابسته است. سناریوی خوش‌بینانه این است که با کاهش تنش‌های منطقه‌ای، بهبود مذاکرات سیاسی، تثبیت نرخ ارز، و بازگشت بخشی از جریان نقدینگی به بازار سهام، می‌توان انتظار یک رشد میان‌مدت در بازار داشت؛ به‌خصوص اگر سیاست‌گذار از قیمت‌گذاری دستوری فاصله بگیرد و سودآوری شرکت‌ها را تقویت کند. در این شرایط، نمادهای دلاری، صادرات‌محور و دارای مزیت رقابتی می‌توانند لیدر بازار شوند.

این کارشناس بازار یادآور می‌شود: سناریوی بدبینانه این است که اگر بی‌اعتمادی به سیاست‌گذار ادامه یابد، نااطمینانی‌ها تشدید شود و ابزارهای موازی همچنان جذاب‌تر بمانند، بازار ممکن است در فاز رکود فرسایشی باقی بماند و شاخص‌ها حتی به سطوح پایین‌تری سقوط کنند. این وضعیت می‌تواند به خروج بیشتر سرمایه‌های خرد منجر شود.

عبدالحمیدی ادامه می‌دهد: سناریوی میانه‌رو این است که بازار وارد یک دوره نوسانی و خنثی خواهد شد؛ یعنی نه رشد معنادار و نه ریزش شدید. در این حالت، تحلیل‌محور بودن و انتخاب صحیح سهم بر مبنای فاندامنتال و نسبت‌های مالی، اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند.

وی عنوان می‌کند: در مجموع، بازار سرمایه همچنان بستر امن و مولدی برای سرمایه‌گذاری بلندمدت است، اما نه برای سرمایه‌گذاران هیجانی یا کوتاه‌نگر. زمان آن رسیده که فرهنگ سرمایه‌گذاری در بورس از حالت «سفته‌بازی» خارج و به سمت «تحلیل، صبر، و دید بلندمدت» حرکت کند.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح می‌کند: اگر بخواهیم آینده‌ای پایدار و قابل اتکا برای بازار سرمایه ترسیم کنیم، چاره‌ای جز حرکت به‌سمت عمق‌بخشی واقعی بازار و توسعه ابزارهای نوین مالی نداریم. بازار سرمایه‌ای که تنها بر چند نماد بزرگ و معدود ابزارهای معاملاتی سنتی استوار باشد، نمی‌تواند در برابر نوسانات اقتصادی، تنش‌های سیاسی یا هجمه نقدینگی پایدار بماند.

عبدالحمیدی تصریح می‌کند: در دنیا ابزارهایی نظیر قراردادهای آتی، فروش تعهدی، اختیار معامله پیشرفته، صندوق‌های قابل معامله بخشی، ریت‌ها، اوراق مشتقه ارزی و پلتفرم‌های تامین مالی جمعی، توانسته‌اند بازارهای مالی را هم عمیق‌تر و هم کارآمدتر کنند. اما متاسفانه در ایران، محدودیت‌های بیش از حد، سخت‌گیری‌های مقرراتی، و مقاومت ساختارهای سنتی در برابر نوآوری، سد راه بلوغ بازار سرمایه شده‌اند.

وی متذکر می‌شود: از سوی دیگر، اقتصاد دستوری، کنترل‌های قیمتی و مداخلات مکرر در مکانیسم عرضه و تقاضا، نه‌تنها موجب افت بازدهی و اعتماد سرمایه‌گذاران می‌شود، بلکه عملا فلسفه وجودی بازار سرمایه را زیر سوال می‌برد.

این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: فعالان بازار – اعم از حقیقی، حقوقی و نهادهای مالی – نیازمند یک بستر پیش‌بینی‌پذیر، قانون‌مدار و آزاد برای رشد هستند؛ نه بازاری که در آن، «ابهام» و «دخالت» به جای «تحلیل» و «شفافیت» بنشیند.

عبدالحمیدی تصریح می‌کند: تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود، نمی‌توان انتظار داشت که بازار سرمایه نقش واقعی خود را در تامین مالی تولید، ارتقای شفافیت اقتصاد و مقابله با تورم ایفا کند.

223225

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا