روایت درونی از فروپاشی حزب جمهوری اسلامی

حزب جمهوری اسلامی، از بدو تأسیس در سال ۱۳۵۷ تا انحلال رسمی در سال ۱۳۶۶، یکی از تأثیرگذارترین بازیگران عرصه سیاسی ایران بود؛ حزبی که در شکلدهی به ساخت قدرت پس از انقلاب، تدوین قانون اساسی، سازماندهی نیروهای سیاسی همسو با حاکمیت و مدیریت بحرانهای پیچیده سالهای نخست انقلاب نقشی محوری ایفا کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، سبحان کیانی: کتاب «طلوع و غروب یک حزب (تاریخ شفاهی حزب جمهوری اسلامی)» نوشته سید محمدمهدی دزفولی، از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی میباشد. چاپ اول این کتاب در پاییز ۱۴۰۴ و در چهارده فصل منتشر شده است.
کتاب «طلوع و غروب یک حزب» با زیرعنوان تاریخ شفاهی حزب جمهوری اسلامی، ازجمله آثاری است که میکوشد یکی از مهمترین تجربههای تشکیلاتی و حزبی تاریخ معاصر ایران را از زاویهای درونی و مبتنی بر خاطره و روایت شخصی بازخوانی کند؛ نهادی که در سالهای اخیر نقش پررنگی در ثبت و تدوین تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و نهادهای سیاسی برخاسته از آن داشته است.
حزب جمهوری اسلامی، از بدو تأسیس در سال ۱۳۵۷ تا انحلال رسمی در سال ۱۳۶۶، یکی از تأثیرگذارترین بازیگران عرصه سیاسی ایران بود؛ حزبی که در شکلدهی به ساخت قدرت پس از انقلاب، تدوین قانون اساسی، سازماندهی نیروهای سیاسی همسو با حاکمیت و مدیریت بحرانهای پیچیده سالهای نخست انقلاب نقشی محوری ایفا کرد. با این حال، همین حزب، بهدلیل گستردگی نفوذ، تنوع نیروها و اختلاف دیدگاهها، همواره محل مناقشه، کشمکش و نقدهای جدی بوده است. «طلوع و غروب» تلاشی است برای روایت این تجربه پیچیده، نه از منظر تحلیلهای بیرونی یا قضاوتهای پسینی، بلکه از زبان کنشگران درون تشکیلات.
کتاب از فضای شکلگیری حزب جمهوری اسلامی آغاز میشود؛ فضایی که در آن، ضرورت ایجاد یک تشکیلات منسجم برای ساماندهی نیروهای انقلابی و مقابله با آشفتگی سیاسی پس از سقوط رژیم پهلوی احساس میشد. دزفولی در روایت خود، به انگیزههای اولیه تأسیس حزب، نقش شخصیتهایی چون شهید آیتالله بهشتی و دیگر چهرههای مؤسس، و همچنین امیدها و آرمانهایی که در آن مقطع بر فضای سیاسی کشور حاکم بود، اشاره میکند. این بخش از کتاب برای مخاطبی که میخواهد منطق شکلگیری حزب جمهوری اسلامی را درک کند، اهمیت ویژهای دارد، چرا که نشان میدهد حزب در آغاز، بیش از آنکه صرفاً ابزاری برای کسب قدرت باشد، پاسخی به یک خلأ تشکیلاتی در فضای انقلابی کشور تلقی میشد.
در ادامه، «طلوع و غروب یک حزب» به سالهای اوج فعالیت حزب میپردازد؛ دورهای که حزب جمهوری اسلامی در نهادهای مختلف قدرت، از مجلس و دولت گرفته تا قوه قضائیه و نهادهای انقلابی، حضوری پررنگ داشت. روایت کتاب در این بخش، تصویری از درهمتنیدگی سیاست، ایدئولوژی و تشکیلات ارائه میدهد؛ تصویری که در آن، تصمیمهای کلان سیاسی، رقابتهای درونجناحی و فشارهای بیرونی، همزمان بر سرنوشت حزب اثر میگذارند. کتاب نشان میدهد که چگونه گسترش دامنه نفوذ حزب، در عین تقویت قدرت آن، زمینهساز بروز اختلافات و شکافهای درونی نیز شد.
یکی از نقاط قوت «طلوع و غروب یک حزب» پرداختن به اختلافات درونحزبی است؛ موضوعی که در بسیاری از روایتهای رسمی یا کمتر دیده میشود یا با احتیاط فراوان از کنار آن عبور میشود. اما دزفولی در «طلوع و غروب یک حزب» از زاویه تجربه شخصی خود، به تفاوت دیدگاهها، تنشها و چالشهایی اشاره میکند که بهتدریج انسجام اولیه حزب را تحت تأثیر قرار داد. این اختلافات، نه صرفاً ناشی از تضادهای شخصی، بلکه ریشهدار در تفاوت برداشتها از نقش حزب، نسبت آن با دولت و حاکمیت، و حدود و ثغور فعالیت تشکیلاتی بود.
کتاب در بخشهای پایانی، به تدریج به سمت روایت افول و انحلال حزب جمهوری اسلامی حرکت میکند. انحلالی که در سال ۱۳۶۶ به صورت رسمی اعلام شد و به یکی از نقاط عطف تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی تبدیل شد. «طلوع و غروب یک حزب» در این بخش، تلاش میکند دلایل این تصمیم را از منظر درونی حزب توضیح دهد؛ از فرسودگی تشکیلاتی و کاهش کارآمدی گرفته تا تغییر شرایط سیاسی کشور و بازنگری در ضرورت ادامه فعالیت حزبی به شکل پیشین. این روایت، حتی اگر از نظر برخی مخاطبان نیازمند تکمیل یا نقد باشد، بههرحال یکی از معدود روایتهای مکتوب از درون حزب درباره این مقطع حساس تاریخی است.

از نظر روششناسی، «طلوع و غروب یک حزب» در زمره آثار تاریخ شفاهی قرار میگیرد. به این معنا که روایت کتاب، مبتنی بر خاطره و گفتوگوست نه یک پژوهش دانشگاهی با ارجاعات گسترده و چارچوب نظری مشخص. همین ویژگی، هم نقطه قوت کتاب محسوب میشود و هم محدودیت آن. از یکسو، زبان روایت زنده، صمیمی و ملموس است و مخاطب را به فضای سیاسی و تشکیلاتی دهه نخست انقلاب نزدیک میکند؛ از سوی دیگر، خواننده آگاه باید همواره به ماهیت شخصی روایت و امکان گزینش یا ناگفتهماندن برخی واقعیتها توجه داشته باشد.
با این همه، «طلوع و غروب یک حزب» را میتوان منبعی ارزشمند برای پژوهشگران تاریخ معاصر، دانشجویان علوم سیاسی و علاقهمندان به تاریخ تحولات پس از انقلاب اسلامی دانست. این کتاب، در کنار آثار تحلیلی، اسناد رسمی و خاطرات دیگر کنشگران سیاسی، میتواند به تکمیل تصویر ما از تجربه حزب جمهوری اسلامی کمک کند: تجربهای که فهم آن، برای درک چگونگی شکلگیری و تحول ساخت قدرت در جمهوری اسلامی ایران ضروری است.
در نهایت، این کتاب صرفاً روایت تاریخ یک حزب نیست، بلکه بازتابی است از نسبت پیچیده میان آرمانگرایی انقلابی، ضرورتهای تشکیلاتی و واقعیتهای قدرت. خواندن این کتاب، حتی برای مخاطبانی که نگاه انتقادی به حزب جمهوری اسلامی دارند، فرصتی برای مواجهه با روایتی درونی و تامل درباره سرنوشت احزاب سیاسی در بستر تحولات انقلابی فراهم میکند: روایتی که نشان میدهد هر طلوعی، اگر با بازاندیشی و انطباق همراه نباشد، میتواند به غروب بینجامد.
۲۵۹




