اقتصاد

رشد ۸ درصدی اقتصاد رویاست یا واقعیت؟/ چیت‌چیان: برای اعلام نظر درباره تغییر ساعت از سوی احمدی‌نژاد توبیخ شدم

عوارض ناشی از ناترازی برق حالا بیش از پیش آشکار شده است. ماجرا دیگر تنها به صنایع بازنمی‌گردد. در کنار محدودیت‌هایی که صنایع بابت کمبود برق باید تحمل کنند، پای قطع برق، ولو به شکل برنامه‌ریزی به خانه‌های ایرانی هم باز شده است.

زهرا علی‌اکبری: گرمای شدید هوا در این روزها تبعات قطع برق را بیش از پیش آشکار کرده است. خصوصا آن‌که بلندمرتبه شدن ساختمان‌ها ضرورت استفاده از آسانسور در تردد روزانه را آشکار می‌کند و از سوی دیگر الزام استفاده از پمپ‌های آب در ساختمان‌ها سبب شده با قطع برق در بسیاری از موارد آب نیز از دسترس شهروندان خارج شود. این چنین است که انرژی که قرار بود به موتور توسعه در ایران تبدیل شود، به دلیل سیاستگذاری‌های ناشیانه حالا به سدی برابر توسعه بدل شده است . حمید چیت‌چیان که خود در سال‌های ۹۲ تا ۱۳۹۶ مسئولیت وزارت نیرو را بر عهده داشته، نکات مهمی را درباره‌ی چرایی رسیدن به نقطه بحرانی در شرایط کنونی گوشزد می‌کند . وی که پیش از رسیدن به وزارت نیز در مسئولیت‌هایی چون قائم مقامی وزارت نیرو ایفای نقش کرده، معتقد است همه‌چیز به بحرانی بر می‌گردد که در اقتصاد برق وجود دارد. قسمت اول گفتگو با این مقام مسئول اینجا قابل دستیابی است . وی با اشاره به اینکه در شرایط کنونی ضرورت سرمایه‌گذاری در توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر بیش از پیش آشکار شده است، در پاسخ به این سئوال که چرا چنین امری با وجود اعلام مکرر دولت‌های گوناگون در سال‌های اخیر محقق نشده است؟ گفت: اگر من آدم بدبینی باشم می‌گویم یک نفوذهایی در سیستم‌های تصمیم‌گیری کشور ما وجود دارد که نمی‌گذارند مسئولین تصمیم درست بگیرند و به طرف صحیحی حرکت کنند. اگر بخواهم خوشبین باشم باید بگویم این قدر مسائل روزمره و گرفتاری روز زیاد شده که مسئولین نمی رسند به تصمیمات راهبردی و طولانی‌مدت برای کشور فکر کنند.

حمید چیت‌چیان در حالی سال ۱۳۹۲ بر صندلی وزارت نیرو تکیه زد که پیش از آن در سال ۱۳۸۴ به عنوان گزینه‌ی اصلی تصدی وزارت نیرو از سوی احمدی‌نژاد معرفی شد. وی با تایید این نکته در کافه خبر خبرآنلاین در جواب این سئوال که آیا برنامه‌ی مکتوبی برای تصدی وزارت نیرو به رییس‌جمهوری وقت ارائه دادید یا خیر گفت: بله برنامه مشخص دادم اما در نهایت انتخاب ایشان متفاوت بود. دلیلش را هم هیچ‌وقت سئوال نکردم.

مشروح مصاحبه با حمید چیت چیان وزیر نیرو در دولت یازدهم پیش روست.

بیشتر بخوانید:

تابستان سخت پیش روست/ اورعی: بحران برق ناشی از بی‌کفایتی مدیریتی است/ عرب‌صادق: این خطرست که از نیروگاه‌های تجدیدپذیر رانتی بزرگتر از چای دبش درآید

رونمایی از پشت پرده کمبود برق در ایران/ جنگ پرده‌ها را کنار زد

آقای چیت چیان شما در دوره‌ای قائم مقام وزارت نیرو شدید که اتفاقات مهمی در این کشور رخ داد و تصمیماتی که اتخاذ شد به طور مستقیم صنعت برق ایران را تحت تاثیر قرار داد به عنوان مثال در دولت آقای احمدی نژاد برای اولین بار تصمیماتی درباره‌ی عدم تغییر ساعت رسمی گرفته شد و یا اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها بر وضعیت سرمایه‌گذاری در صنعت برق تاثیر داشت. حالا نکته‌ای که در اینجا مطرح است این است که دولت با چه استنادی به این نتیجه رسید که تغییر ساعت تاثیری ندارد و تصمیم گرفت اجرای این قانون را متوقف کند؟

من هیچ‌وقت متوجه نشدم دلیل اتخاذ این تصمیم چه بود.

آیا مجموعه وزارت نیرو در قالب گزارشی کارشناسی هشداری نسبت به عواقب این تصمیم به رییس‌جمهوری وقت دادند؟

من تماس مستقیم با آقای رییس‌جمهور نداشتم اما نظراتمان را به صورت صریح از طریق وزیر منعکس کردیم. خاطرم هست در یکی از سفرهای استانی، مهندس فتاح حضور نداشتند و من به جای ایشون رفتم. موقع برگشت در هواپیما در جمعی سه چهار نفره از وزرا نشسته بودیم و مرحوم کردان هم بودند. من صحبت کردم و گفتم این تصمیم دولت اشتباه است. تغییر ساعت کشور می‌تواند تا حدی مصرف برق را کاهش دهد و در حد خودش اثرگذار باشد. آقای کردان گفت حاضری صریح بگویی؟ گفتم بله. هر چند دولت به لحاظ سیاسی تصمیمی را می‌گیرد اما من از منظر فنی و تخصصی حاضرم نظر بدهم. ایشان مساله را به آقای احمدی‌نژاد منتقل کرده بود و وی به آقای فتاح اعتراض کرد و من را توبیخ سختی کرده بود که چرا قائم مقام تو این حرف را زده است. من پاسخ دادم هدفم مخالفت نبوده، اما نظر کارشناسی من این است که تغییر ساعت می‌تواند پاسخگو باشد.

نظر آقای فتاح، وزیر وقت نیرو چه بود؟

والا به طور خاص یادم نیست اما وی به نظرات کارشناسی اهمیت می‌داد.

حتی در جلسات و نشست ها هم مشخص نشد ریشه‌ی این تصمیم حالا چه بود؟

من از هیچ‌کس هیچ دلیلی در این زمینه نشنیدم.اگر هم در جلسه‌ای بحث شده من در جریانش نیستم.

به هر حال این روند ادامه‌دار شد. در دولت آقای روحانی این تصمیم برگشت اما مجلس مجددا عدم تغییر ساعت را تصویب کرد. همین حالا هم با فوریت لایحه پیشنهادی دولت مخالفت شده. شما که سال‌ها در جایگاه تصمیم‌گیری بودید علت این مقاومت را چه می‌دانید؟

باید از خود آن‌ها یعنی مخالفان سئوال کرد. از منظر کارشناسی مشخص شده که تغییر ساعت می‌تواند هزار تا دو هزار مگاوات بار شبکه را کاهش دهد.اما شاید یکی از دلایلش این باشد که این تغییر ساعت می‌تواند مشکلاتی در روال زندگی بعضی‌ها ایجاد کند. بعضی اعتقاد دارند مردم مثلاً برای رفتن به مدرسه و اداره به زمان مشخصی عادت داشته باشند و تغییر ساعت ممکن است آنها را به زحمت بیندازد. شاید آن‌ها که این تصمیم را گرفتند نظرشان این بوده دل بخشی از جامعه را به دست بیاورند.

حالا آیا این کاهش هزار تا دو هزار مگاواتی مصرف در این شرایط ناترازی آن‌قدر اهمیت ندارد که از این تصمیم برگردند؟

معلوم است که اهمیت دارد. وقتی در این فضا صنایع به دلیل کمبود برق تعطیل می‌شوند همین میزان برق هم مهم است. سبک زندگی مردم تغییر کرده. تعداد زیادی ساختمان‌های مسکونی ده طبقه و پانزده طبقه وجود دارد و ساکنانش برای روال عادی زندگی در این ساختمان‌ها حتماً به برق نیاز دارند. مگر می‌شود این تعداد پله را بدون آسانسور رفت. معمولاً ساکنان طبقات دوم و سوم به بالای ساختمان‌ها نیازمند پمپاژ آب هستند و با قطع برق، مردم دسترسی به آب ندارند. اگر این تغییر ساعت حتی بتواند ده درصد این مشکل را هم کاهش دهد، رقم قابل قبولی است.

مخالفان تغییر ساعت در ایران این قانون را قانونی وارداتی از فرانسه اعلام کردند و گفتند این قانون بی‌تاثیر است. حتی برخی می‌گفتند مخالفان تغییر ساعت برای نشان دادن غرب‌ستیزی چنین تصمیم را گرفته‌اند.

در شرایطی که برق و تمام تکنولوژی تولید و توزیع و انتقال آن از غرب امده چطور می‌شود چنین اقدامی را مخالفت با غرب دانست و برای تغییر ساعت این حرف را زد؟ تغییر ساعت هم در کشورهای شرق هست، هم غرب. من آماری ندارم چه تعداد کشور این کار را می‌کنند اما بعید می‌دانم تغییر ساعت کشور، علامت تبعیت از غرب باشد یا تغییر ندادنش نشانه‌ی استقلال باشه. باید دست از این حرف‌ها برداشت و اجازه داد مسائل از طریق فنی و کارشناسی حل شود.

البته برخی به موضوع اوقات شرعی هم اشاره داشتند و می‌گفتند تغییر ساعت باعث سردرگمی در ساعات عبادات و وظایف شرعی می‌شود.

ببینید وقتی که نماز و روزه و این‌ها تشریع شد که اصلا ساعت وجود نداشت. می‌گفتند از اول فجر باید روزه بگیری تا مغرب.یا این‌که می‌گفتند وقتی خورشید از بالای سر به سمت مغرب عبور کرد باید نماز بخوانید.من بعید می‌دانم این مشکل وجود خارجی داشته باشد. زمانی مردم بی‌سواد بودند و شاید درگیر می‌شدند الان جمعیت ایران باسواد است و چنین معضلی اصلا نیست. باید قبول کنیم مشکل عمده در ایران کمبود برق و انرژی است و این مساله مردم را معذب می‌کند نه چیزی دیگر.

رشد ۸ درصدی اقتصاد رویاست یا واقعیت؟/ چیت‌چیان: برای اعلام نظر درباره تغییر ساعت از سوی احمدی‌نژاد توبیخ شدم

چرا سرمایه‌گذاری در نیروگاه تجدیدپذیر ضروری است؟

برسیم به یک طرح ویژه که سال‌هاست درباره‌ی اهمیت آن می‌شنویم اما در عمل پیشرفتی در آن حاصل نشده است. سرمایه‌گذاری برای نیروگاه‌های خورشیدی برای برون‌رفت از بحران ناترازی. فکر می‌کنید در این فضا چنین طرحی اجرایی است؟

حتما. من در قسمت اول حرف‌هایم توضیح دادم ریشه‌ی ناترازی در اقتصاد برق نهفته است.صنعت برق اعم از خصوصی و دولتی فاقد منابع مالی لازم برای سرمایه‌گذاری است. پس منطق حکم می‌کنه اگر می‌خواهیم این ناترازی را برطرف کنیم سراغ انواع نیروگاه‌هایی برویم که به سرمایه‌گذاری کمتری نیاز داشته باشد. سرمایه‌ی مورد نیاز برای تاسیس یک کیلووات ظرفیت برق در نیروگاه‌های اتمی، حدود پنج هزار تا هشت هزار دلار است. این رقم در نیروگاه‌های حرارتی ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ دلار است. در نیروگاه‌های خورشیدی سرمایه‌ی مورد نیاز به ۲۵۰ تا ۳۰۰ دلار می‌رسد. خب سیصد دلار کجا، هشت هزار دلار کجا؟ با هزینه‌ی احداث یک کیلووات نیروگاه اتمی می‌شود بیست کیلووات نیروگاه خورشیدی احداث کرد. پس باید به سمت احداث نیروگاهی برویم که نیاز به سرمایه‌گذاری اولیه‌ی کمتری دارد. بالاخره ما در گاز هم با ناترازی مواجهیم. یعنی اندازه نیاز کشور گاز نداریم. زمستان را یادتان هست؟ نیروگاه برق آماده‌ی تولید بود اما چون سوخت مورد نیاز تامین نشده بود، امکان تولید برق را نداشتیم. پس ناچاریم برای تامین برق در آینده دنبال یک نوعی از تکنولوژی برویم که نیازمند سوخت فسیلی نباشد، مثل نیروگاه‌های خورشیدی و بادی. نیروگاه آبی هم هست اما هم هزینه سرمایه‌گذاری در این نیروگاه‌ها بالاست و هم منابع آب در ایران کم است. پس آن‌چه می‌تواند هم سرمایه‌گذاری کمتر نیاز داشته باشد و هم متکی به سوخت فسیلی نباشد نیروگاه بادی و خورشیدی است. شاخصی در صنعت برق هست به اسم «ال‌سی‌اوای» یا هزینه هم تراز انرژی. بگذارید طور دیگر توضیح دهم. انواع تکنولوژی هائی که برای تولید برق هست طول عمر متفاوت دارند. یکی ۱۵ سال است یکی چهل سال. یعنی نیروگاه‌های مختلف از نظر طول دوره‌ی بهره‌برداری متفاوت هستند. هزینه‌ی سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری و سوخت هم متفاوت است. هزینه‌ی سوخت نیروگاه اتمی با گازوییل و گاز فرق دارد. در نیروگاه خورشیدی و بادی نیاز به سوخت نیست پس انرژی اولیه مجانی است. حالا آن شاخص که گفتم برای مقایسه منطقی ابداع شده . وقتی انواع نیروگاه ها را با هم مقایسه می کنیم، هزینه هم‌تراز تولید برق در نیروگاه اتمی هجده سنت است. در نیروگاه‌های حرارتی بطور متوسط هشت و نیم سنت و درنیروگاه خورشیدی و بادی یک و نیم تا دوسنت.

پس در کل نیروگاه خورشیدی و بادی هزینه‌ی منطقی دارند. وقتی در ایران به ازای هر کیلوات ساعت برق ۱۲ سنت یارانه پرداخت می‌شود عقل حکم می‌کند قیمت تمام شده‌ی سوخت را به یک و نیم تا دوسنت کاهش دهیم تا از این طریق میزان یارانه هم کاهش یابد. الان رفتن به طرف انرژی خورشیدی و بادی هم از نظر قیمت تمام شده و هم از نظر کاهش آلودگی شهرها و کاهش انتشار گاز گلخانه‌ای به سود ماست.

در صورت استفاده از انرژی تجدیدپذیر برای تولید برق در نقطه مصرف، میزان تلفات انتقال و توزیع هم کاهش خواهد یافت چون با تولید برق در محل مصرف بدون نیاز به توسعه شبکه انتقال برق می‌توانیم برق مورد نیاز را تامین کنیم.

میزان هدررفت برق در شبکه‌ی انتقال چقدر است؟

از صد واحد برقی که در نیروگاه‌ها تولید می‌شود سه واحد یعنی سه درصد در داخل خود نیروگاه‌های حرارتی مصرف می‌شود. خود نیروگاه که تولیدکننده‌ی برق هست، در برخی تجهیزات مصرف کننده‌ی برق محسوب می‌شود. سه درصد از برق تولیدی که از نیروگاه روانه مصرف می‌شود در شبکه انتقال تلف می‌شود و ده درصد از این هم در شبکه توزیع هدر می‎رود. یعنی مجموعا حدود ۱۶ درصد از برقی که در نیروگاه تولید شده قابل رسیدن به دست مصرف‌کننده نیست. منتها نکته مهم این است که در تابستان با بالا رفتن مصرف برق، جریان برق در سیم ها و کابل ها افزایش می‌یابد و در نتیجه تلفات برق هم افزایش می‌یابد.

این افزایش چقدر است؟

در روزهای گرم سال، بین ۲۵ تا سی درصد از برق تولیدی نیروگاه تلف می‌شود و قابل رسیدن به دست مصرف کننده نیست. حالا اگر این برق را در پشت‌بام خانه و محوطه کارخانه و ادارات و یا پشت بام مساجد و مدارس تولید کنیم، نه هدررفت ۱۶ درصدی را داریم و نه آن سی درصد را. ورود به تولید برق تجدیدپذیر یکی از ضروری‌ترین اقداماتی است که برای مقابله با ناترازی برق باید به وسعت انجام شود. باید با سرعت به سمت نصب نیروگاه‎های خورشیدی و بادی برویم. در پژوهشگاه نیرو تحقیقی انجام شده که نشان می‌دهد فقط در بام منازل در شهرها و روستاها امکان نصب ۹۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی وجود دارد. من پیشنهادی را به صندوق توسعه ملی دادم که سالانه مجموعاً یک میلیارد دلار به مشترکین برقی که می‌خواهند چنین کاری کنند،در قالب تسهیلات اختصاص داده شود. با یک میلیارد دلار می توان ۴۰۰۰ مگاوات نیروگاه خورشیدی احداث نمود. اگر سالانه چهار هزار مگاوات به این طریق وارد مدار کنیم حتی خود مصرف‌کنندگان هم در تولید برق شریک می‌شوند. این طرحی که می‌گویم یک ایده‌ی جدید است. اکنون در دنیای برق مفهوم جدیدی در قالب کلمه procumer بوجود امده است . این کلمه ترکیبی از دوکلمه producer و consumer است یعنی تولیدکننده ی مصرف‌کننده. یعنی کسی که مصرف کننده برق است خودش هم تولید کننده است. این ایده را باید در کشور در مقیاس بزرگی پیاده کرد. این سریع ترین روش رفع مشکل خاموشی برق در کشور است.

خوشبختانه رییس‌جمهور و وزارت نیرو اخیرا توجه خوبی به این موضوع پیدا کردند. برنامه گذاشته اند سی هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی وارد مدار شود. اینجانب به عنوان کسی که ۳۲ سال مستمر در صنعت برق خدمت کرده ام معتقدم حداقل در هر سال باید بیست هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر وارد مدار کنیم تا هم ناترازی را در اسرع وقت برطرف کنیم و هم در این صورت در مقیاس بزرگی در مصرف انواع سوخت‌های فسیلی صرفه‌جویی می‌شود و این میزان صرفه‌جویی باعث می‌شود صادرات نفت و گاز از ایران رشد کند و درآمد ارزی کشور بالا برود.

به عنوان مثال محاسبه کردم اگر علاوه بر تأمین نیازهای متداول برق، بیاییم سی هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی بیشتر برای تامین برق مورد نیاز خودروهای برقی احداث کنیم قادریم در هر روز مصرف بنزین و گازوییل را پنجاه میلیون لیتر کاهش دهیم. این کار درآمد بزرگی برای کشور فراهم خواهدکرد. با همین کار میلیاردها دلار درآمد جدید برای کشور ایجاد خواهد شد.

مشکل کجاست؟ ما سال‌هاست درباره‌ی اهمیت تاسیس این نیروگاه‌ها می‌شنویم اما در عمل اتفاقی رخ نمی‌‎دهد.

اگر من آدم بدبینی باشم می‌گویم یک نفوذهایی در سیستم‌های تصمیم‌گیری کشور ما وجود دارد که نمی‌گذارند مسئولین تصمیم درست بگیرند و به طرف صحیحی حرکت کنند. اگر بخواهم خوشبین باشم باید بگویم این قدر مسائل روزمره و گرفتاری روز زیاد شده که مسئولین نمی رسند به تصمیمات راهبردی و طولانی‌مدت برای کشور فکر کنند. ببینید در شرایط فعلی کشور از هزینه های واقعی سوختی که برای تولید برق مصرف می شود غفلت کرده‌است. یعنی فراموش کرده ایم که یک سوم گاز مصرفی کشور رایگان در نیروگاه‌ها سوزانده می‌شود تا برق تولید شود. این عدم محاسبه ‌قیمت گاز مصرفی نیروگاه ها در قانون بودجه سالانه، ما را دچار یک نوع غفلت کرده است. من در ابتدای گفتگو آمار دادم که چه میزان گاز و گازوییل و مازوت در نیروگاه‌ها برای تولید برق مصرف می‌شود. حالا اگر از نیروگاه خورشیدی و بادی برای تولید برق استفاده کنیم و بگوییم پنجاه درصد هزینه‌ی سوخت صرفه‌جویی شده را برای توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر تخصیص دهند قبول نمی‌کنند.

این در حالی است که طبق ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید، سازمان برنامه و وزارت خانه های نفت و نیرو موظف به انجام این کار هستند ولی انجام نمی شود. عملاً منطق کشور و وزارت نفت و سازمان برنامه این است که اگر گازوییل را دادیم نیروگاه برق تولید کند، ایراد ندارد. اما اگر صرفه‌جویی شد و کشور گازوئیل صرفه جوئی شده را صادر کرد، حاضر نیستیم از درآمد ایجاد شده هیچ پولی به صرفه جوئی کننده پرداخت کنیم. این منطق به شدت اشتباه است اما سالهاست که کشور با همین منطق اشتباه عمل می کند و عملاً خود را از درآمدهای ارزی چند ده میلیاردی محروم کرده است.

انرژی مانع توسعه در ایران؟

در برنامه‌ی هفتم رشد هشت درصدی اقتصاد پیش‌‎بینی شده است . آیا در این فضا برق خودش به مانع توسعه و رشد اقتصادی تبدیل نمی‌شود؟

حتما می‌شود.

با این وصف امکان رشد هشت درصدی قطعا قابل دستیابی نیست.

اگر قابل دستیابی بود تا کنون تحقق پیدا کرده بود. همین الان چیزی که از فعالان صنعتی شنیده‌ام را بازگو می‌کنم. به فعالان صنعتی گفته‌ شده به خاطر کمبود برق، دو روز در هفته کارخانه را تعطیل کنند و بقیه روزها هم از ساعت ۵ عصر باید کارگاه تعطیل شود تا بتوانند به بخش خانگی برق بدهند. با این وصف رشد هشت درصد قابل تحقق است؟ با دو روز تعطیلی برای کمبود برق. تازه در زمستان هم کمبود گاز داریم. وزیر نفت دولت سیزدهم اعلام کرد سیصد میلیون متر مکعب گاز در روزهای پرمصرف، کمبود گاز داریم. کارشناسان انرژی پیش‌بینی می‌کنند این کمبود سال به سال افزایش یابد چرا که هر دو طرف ایران و قطر در حال برداشت از پارس جنوبی هستند و طبعاً فشار گاز میدان در حال کاهش است. با کاهش فشار مخزن، حجم برداشت از ذخایر در آینده کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر مصرف انرژی در کشور در حال افزایش است.

شاید در سال‌های آتی میزان کسری از سیصد میلیون متر مکعب هم تجاوز کند پس انرژی در کل مانع جدی برای تحقق رشد هشت درصدی است مگر اینکه تصمیمات جدی گرفته شود. مثل ورود گسترده به توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر. در این صورت درآمد حاصل از صادرات سوخت را می‌توان در سایر بخش‌ها مثل بهداشت و درمان و آموزش و … استفاده کرد.

برنامه‌های توسعه بیان آرزوهای کشور است

دفعه‌ی اول نیست که رشد هشت درصدی اقتصاد هدف‌گذاری می‌شود. چطور ممکن است سیاستگذار با این ضریب فاحش خطا برنامه‌ریزی کند؟

برنامه‌های توسعه در حقیقت بیان اهداف و امال و آرزوهای کشور است. حالا اگر سئوال کنید آیا رشد هشت درصد قابل تحقق است یا نه می‌گویم قطعا. ایران بهشت سرمایه‌گذاری است. نفت و گاز و معادن و … این سرزمین در جایگاهی است که اگر رابطه خودش را با دنیا اصلاح کند و شاهراه‌ها و راه‌آهن و خطوط هوایی و … از این‌جا عبور کنند، بی‌نهایت امکان سرمایه‌گذاری داریم. به طور اصولی رشد هشت درصد اقتصاد در سال قابل تحقق است اگر موانع رفع شود. یکی شرایط بین‌ المللی است و دیگری سیاست خارجی ما که امکان بهره‌گیری از این ظرفیت را فراهم نمی‌کند.

ببینید چقدر تولیدکننده داریم که تولیدشان روی دستشان مانده و نمی‌توانند محصول‌شان را صادر کنند و اگر صادر کنند هم پول قابل برگشت نیست. اگر این موانع را مرتفع کنیم رشد هشت درصد قابل تحقق است.

گفته می‌شود تابستان سختی در حوزه‌ی برق در پیش است، ارزیابی‌های شما چه چیزی را نشان می‌دهد؟

این را بایستی از مسئولین وزارت نیرو که دسترسی به آمارها دارند و می‌دانند پیش‌بینی‎ها درباره‌ی دمای هوا چیست بپرسید. اما اگر حساب سرانگشتی بکنیم می‎بینیم سال گذشته مسئولان محترم وزارت نیرو اعلام کردند ۱۷ هزار مگاوات کسری در روزهای پیک مصرف داریم . این بدان معناست که با کسری ۲۵ هزار مگاواتی ظرفیت نامی نیروگاه‌ها روبه‌رو هستیم . یعنی باید ۲۵ هزار مگاوات نیروگاه – علاوه برنیروگاه های موجود -می‌داشتیم که با کسری ۱۷ هزار مگاواتی مواجه نشویم. طبق آمارهایی یک دهه‌ی گذشته، کشور هم در روزهای پیک مصرف و هم در کل مصرف انرژی برق با افزایش سالانه پنج درصدی مواجه است. یعنی کسری ما هر سال حدود پنج هزار مگاوات افزایش می‌یابد. پس پیش‌بینی می‌شود در تابستان شرایط سخت تری داشته باشیم. البته همکاری مردم در مدیریت مصرف برق موثر است. باید قبول کرد میزان مصارف غیرمنطقی در ایران بالاست. ما قادریم که با تجدیدنظر در رفتار مصرفی خودمان میزان مصرف برق را کاهش بدهیم. من در سفرهایی دیدم مردم جنوب عادت کردند اسپلیت‌ها و کولرها را بیست و چهار ساعته در دمای هجده تا نوزده روشن می‌گذارند. این یک مثال است. می‌شود با همکاری میزان مصرف را کاهش داد.

ما سال‌هاست با تحریم مواجهیم. این موضوع چه تاثیری بر صنعت برق گذاشته است؟

اولین اثر تحریم این است که ما نمی‌توانیم از منابع مالی خارجی برای سرمایه‌گذاری استفاده کنیم. در دوره‌ی مسئولیت من در وزارت نیرو که مقارن با تصویب برجام بود، سرمایه‌گذاران متعددی از کشورهای اروپایی برای سرمایه‌گذاری آمدند. آن‌ها متقاضی تاسیس نیروگاه حرارتی و تجدیدپذیر و … بودند. اتفاقا در این قالب تعدادی نیروگاه هم ساخته شد که در امروز در حال بهره‌برداری است اما بعد از برقرار شدن مجدد تحریمها، سرمایه‌گذاران از حضور در ایران امتناع کردند. یک قلم را بیان کنم؛ آقای دکتر خزاعی که آن زمان معاون سرمایه گذاری وزارت اقتصاد بود، می‌گفت سرمایه‌گذاران خارجی برای ۳.۶ میلیارد دلار احداث نیروگاه تجدیدپذیر پیشنهاد سرمایه‌گذاری دادند اما با اعلام تحریم‌های ترامپ در دور اول ریاست جمهوری این امر محقق نشد.

سرمایه‌گذاری فقط سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی نیست. یک زمانی سرمایه‌گذار دارایی خودش را می‌آورد و برق تولید می‌کند، یک زمانی می‌گوید اگر تجهیزات را از من بخرید برایتان فاینانس می‌کنم. تحریم این راه را هم سد کرده. در برخی مواقع کشور از آوردن تکنولوژی پیشرفته‌تر و بهره روی بالاتر محروم شده. مثلا شرکت‌های ایرانی با زیمنس قرار داد بسته بودند که تکنولوژی ساخت توربین کلاس اف به ایران منتقل شود اما همین قرارداد در نتیجه‌ی تحریم متوقف شد. باید توجه داشت توربین کلاس «اف» چهل درصد راندمان دارد در حالی که توربین کلاس «ای» راندمان ۳۲ درصدی دارد و فاصله‎ی این بازدهی بسیار معنادار است. از نظر دسترسی به تکنولوژی جدید هم در مضیقه هستیم. در دنیا ایده‌ای هست تحت عنوان شبکه‌های هوشمند که پیش‌نیازش اجرایAMI یعنی ابرازهای اندازه‌گیری هوشمند است. منطق اداره برق در دنیا خیلی متفاوت شده است. به دلیل قطع روابط ناشی از تحریم ها، از دستاوردهای علمی و تکنولوژی جدید محروم شده ایم. یکی از کارهای هوشمندانه این است که خدمات فنی را صادر کنیم که تحریم مانع است. فکر کنید با این توان در ایران ، شرکت‌ها به دلیل ایرانی بودن از مناقصه‌ها کنار گذاشته می‌شوند. حالا اگر با لطایف‌الحیل بروند در کشوری آفریقایی پروژه بگیرند، به دلیل ایرانی بودن در افتتاح حساب بانکی هم مشکل دارند . اگر این را هم حل کنند، در انتقال پول به کشور مشکل دارند. این‌ها موانع کمی نیست.

مقام رهبری امسال را سال سرمایه‌گذاری در تولید اعلام کردند که اقدامی هوشمندانه است اما اولین مانع سر راه این کار همین تحریم‌هایی است که وجود دارد. ببینید شرکت‌های ترکیه‌ای با چه فراغ بالی در عراق کار می‌کنند. تحریم اجازه نمی‌دهد شرکت‌های ایرانی حتی در عراق بتوانند کار کنند.

این تحریم در توسعه نیروگاه‌های خورشیدی و بادی موثر نیست؟

برای آوردن تجهیزات خیر. پیشروترین کشور در این زمینه، چین است. ما مشکلی با چین نداریم حتی برای وارد کردن تجهیزات تولید. البته در تامین منابع مالی مشکل داریم. چین به دلیل تحریم، تامین مالی برای ایران را به خط اول و دوم و … محدود کرده و اگر کشور در تحریم نبود این امکان برایمان بیشتر مهیا بود.

۲۲۳۲۲۳

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا