خاطرات ناصرالدینشاه: صدای دادوفریاد زنی از اندرون آمد

حرف زیادی زده شد. نایب فراشخانه چوب خورد. قاطرچیها و فراشها چوب خوردند. پنجاه تومان جریمه از فراشباشی گرفته شد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ناصرالدینشاه قاجار در خطارات روز جمع ۴ رجب ۱۲۸۷ (۸ مهر ۱۲۴۹) نوشت: صبح حمام سروتنشوری رفتم. حاجی حیدر، ملکمحمد بودند. امروز اینجا اطراق است. حمام بسیار خفه و گرم بود. بعد آمدم بیرون. حسامالسلطنه، ایشیکآقاسیباشی، معیر، مجدالدوله، صاحبجمع و غیره آمدند. حرف زیادی زده شد. نایب فراشخانه چوب خورد. قاطرچیها و فراشها چوب خوردند. پنجاه تومان جریمه از فراشباشی گرفته شد.
خلاصه میخواستم قدری دراز بکشم، صدای دادوفریاد زنی از اندرون آمد. غلامبچهها و غیره را فرستادیم اندرون ببیند چه خبر است. خودم هم رفتم دم در اندرون. معلوم شد کنیز خانمالملوک است که خانمش میزده است. بسیار کجخلق شدم. قدری دراز کشدیم. یک ارقالی قوچ بزرگ، فتحعلیخان بغدادی فرستاده بود. در مَزلقانچای زده بودند. خلاصه شب شد. سر شام هم کجخلق شدم. بعد خوابیدم. بلنده…
امروز زن جانمحمدخان و زندایی انیسالدوله اندرون آمده بودند. زن جانمحمدخان، زنِ تُرکِ بیمزه بدگِلی بود.
منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه قاجار از ربیعالاول ۱۲۸۷ تا شوال ۱۲۸۸ ق به انضمام سفرنامه کربلا و نجف، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ اول، زمستان ۱۳۹۸، صص ۸۰-۷۹.
۲۵۹