تاریخ ایران

خاطرات مظفرالدین‌شاه: مردم بلژیک از پایین هورا می‌کشیدند و تعارف می‌کردند، ما هم جواب می‌دادیم

یک زن نقاشی آمده طرح صورت ما را کشید و قرار شد که چند روز عصرها بیاید به قدر نیم ساعتی صورت ما را بکشد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدین‌شاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز جمعه بیستم ربیع‌الثانی ۱۳۱۸ (۲۶ مرداد ۱۲۷۹) او را می‌خوانیم، زمانی که در بلژیک به سر می‌برد:

صبح از خواب برخاسته رفتیم به حمام. از حمام که درآمدیم عرض کردند سلطان محمدخان نواده مرحوم آقاخان محلاتی معروف از لندن آمده می‌خواهد به حضور ما بیاید. مرخص فرمودیم، به اتفاق جناب اشرف صدراعظم به حضور آمد. خیلی جوان معقول نجیبی است. تقریبا یک ساعت با او صحبت داشتیم؛ از وضع هندوستان و آب و هوا و احوال بلاد آن مملکت یک‌یک جویا می‌شدیم و عرض می‌کرد. بعد از اتمام صحبت رفتیم به اتاق دیگر. سلطان محمدخان پاره‌ای اسباب و اشیا از قبیل ساعت و غیره از لندن برای ما ارمغان و پیشکش آورده بود، از او پذیرفتیم.

به علاءالسلطنه ساعتی مجلسی دستورالعمل داده بودیم از لندن برای ما بیاورد که ساعت تمام ممالک را دارا باشد آورده بود ملاحظه کردیم. خیلی خوب ساعتی است و به همان شکلی است که دستورالعمل داده بودیم.

خاطرات مظفرالدین‌شاه: مردم بلژیک از پایین هورا می‌کشیدند و تعارف می‌کردند، ما هم جواب می‌دادیم

بنای حدس شد که ببینیم این ساعت را به چند ابتیاع کرده است. جناب اشرف صدراعظم و وزیر دربار و سلطان محمدخان حدس پانصد لیره زدند. ما گفتیم باید به صد لیره خریده باشد. علاءالسلطنه عرض کرد به نود لیره ابتیاع شده است. حدس و تخمین ما که خیلی نزدیک به حقیقت بود اسباب تعجب شد. سلطان محمدخان مرخص شده رفت تا یک ربع بعدازظهر مشغول پاره‌ای کارهای شخصی بودیم.

امروز ناهار را در منزل حاکم اوستاند دعوت داریم که در هتل دوویل است. یک ربع بعدازظهر با جناب اشرف صدراعظم و وزیر دربار به کالسکه نشسته رفتیم. سایر ملتزمین هم که دعوت داشتند آمدند. مجلس مفصلی بود. بعد از آن‌که ناهار خورده شد آمدیم در بالکن عمارت که نگاه به خیابان می‌کرد [رو به خیابان بود] قدری ایستادیم مردم از پایین هورا می‌کشیدند و تعارف می‌کردند ما هم جواب می‌دادیم.

بعد از ساعتی سوار شده آمدیم منزل. امروز هوا خیلی گرم است. اسماعیل خان و آقا سیدحسین را فرستادیم کنار دریا گوش‌ماهی جمع کردند آوردند دادیم قاب عکس درست کنند.

تا غروب در بالکن گردش می‌کردیم. شخصی چند دوربین آورده بود ابتیاع نماییم فرمودیم نگاه دارد تا از مهمانی برگشته دیدیم دوربین‌های بدی نبود یکی را پیشکش کرد و یکی هم ابتیاع نمودیم.

یک زن نقاشی آمده طرح صورت ما را کشید و قرار شد که چند روز عصرها بیاید به قدر نیم ساعتی صورت ما را بکشد.

نیم ساعت از شب گذشته دوباره در بالکن قدری گردش کردیم ساعت هشت بعدازظهر شام صرف کرده استراحت کردیم.

منبع: مظفرالدین‌شاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، صص ۱۶۹-۱۶۸.

۲۵۹

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا