کتاب و ادبیات

بالاخره فلسفه یعنی چه؟

حسین انتظامی، معاون وزارت ارشاد درباره کتاب «راهنمای فلسفی زیستن» یک یادداشت منتشر کرد.

حسین انتظامی با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود چنین نوشت: هر کسی که فلسفه خوانده و یا حتی معلم و استاد فلسفه است ضرورتا فیلسوف نیست. در بین استادان فلسفه و فیلسوفان هم آن که مشهورتر است ضرورتا فیلسوف‌تر نیست. از قضا فلاسفه‌ی عمیق، کمتر در حوزه عمومی مقبولیت دارند و آنها که رفتار ژورنالیستی دارند و یا نسبت به موضوعات روز جامعه واکنش نشان می‌دهند -که البته بسیار ضروری هم است- شناخته شده‌ترند.
لوک فری ( -۱۹۵۱) از این زمزه است. او می‌کوشد میان حوزه نظر و زندگی، ارتباط برقرار کند. فری در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ وزیر آموزش و پرورش فرانسه هم بوده است. فرانسوی‌ها در این زمینه یعنی به‌کارگیری متفکران یا چهره‌های بنام، سابقه دارند. آندره مالرو، اولین وزیر فرهنگ فرانسه (در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم) و چه بسا اولین وزیر فرهنگ دنیا مثال دیگر است.
به قول نویسنده، فلسفه دیگر آن چیزی نیست که زمانی معرفت عمومی می‌نامیدند. فلسفه یعنی یادگیری زیستن، یادگیری نترسیدن از چهره‌های مختلف مرگ یا به زبان ساده‌تر: یادگیری پیروزی بر ابتذال زندگی روزمره.
عده‌ای معتقدند فلسفه، علم نیست بلکه مادر علوم و فن اندیشه‌ورزی و نفس پرسشگری است . فری اما معتقد است فلسفه هنر پرسش‌ها نیست، بلکه هنر پاسخ‌هاست.
موضوع اصلی کتاب حاضر، رستگاری است. ضمنا مروری گذرا بر تاریخ فلسفه و جهش‌های گفتمانی آن در موضوع رستگاری است. نخستین وظیفه‌ی نظریه فلسفی این است: برای این که جایگاه خود را در جهان بیابیم و چگونه عمل کردن را بیاموزیم، ابتدا باید جهانی که خود را در آن می یابیم بشناسیم. در این کتاب به جای آن که شبیه اکثر آثار تاریخ فلسفه با انبوهی از اسامی فلاسفه‌ی برجسته و آجر روی آجر گذاشتن آنها مواجه شویم -که البته روش درست هم همان است – یک پنجره کلی و دقیق می‌گشاید؛ آن هم با بیانی ساده و به دور از پیچیده‌نمایی‌های رایج.

او از معجزه یونانی و تولد فلسفه در ششصد سال پیش از میلاد مسیح شروع می‌کند و با مرور سریع دیدگاه‌های عمدتا رواقیون و کلبی‌مسلکان، اندیشه نظم کیهانی را باز می‌گوید. در فصل بعدی به فلسفه مسیحیت می‌پردازد چرا که بی‌توجهی به فلسفه ادیان توحیدی و پریدن از انتهای سده دوم تا آغاز سده هفدهم (دکارت) را نادرست می‌شمارد . او که شخصا خداناباور است به هدف مشترک و درخشان دین و فلسفه اشاره می‌کند: رستگاری
در هر یک از فصول، یکی از نقاط عطف پنج‌گانه را شرح می‌دهد: فلسفه یونانی که به نظم کیهانی باور دارد؛ فلسفه مسیحیت که خداباور است. فلسفه مدرن که معطوف به انسان‌گرایی است، پسامدرنیته با محوریت نیچه و نهایتا پسا پسا مدرنیته که فلسفه معاصر است و عمدتا در هایدگر و فیلسوفان پس از او تجلی می‌یابد.
آن چه این کتاب را برجسته می کند: پرفروش بودن آن در فرانسه، مرور کپسولی تاریخ فلسفه، روایت‌گری بی‌طرف و خودداری از داوری درباره اندیشه‌هایی که خلاف نظر نویسنده است و پرهیز از فضل‌فروشی‌های رایج و نهایتا ترجمه روان خواندنی.
این کتاب روش نقد اندیشه‌های فلسفی را معرفی می‌کند. یادمان باشد نقش اصلی فلسفه، انتشار روح انتقادی و روشنگر است.

راهنمای فلسفی زیستن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا