اعلام برنامه حزب اتحاد ملت برای انتخابات شورای شهر/ اشرف بروجردی:خاتمی سال ۸۴ پیشنهاد کرد که شهردار مستقیماً توسط مردم انتخاب شود اما…

اشرف بروجردی گفت: سیاسیکاری در شوراها بسیار آسیبزا است و متأسفانه شورای شهر تهران وبرخی از دیگر کلانشهرها بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرده تا جنبه اجرایی، تصمیمگیری درست و اجرای وظایف. به همین دلیل من فکر میکنم اگر بخواهیم این موضوع را شفافتر مطرح کنیم، باید بگوییم ضوابط انتخاب افراد باید بهگونهای باشد که تخصص لازم در حوزه مربوطه را داشته باشند، اما متأسفانه چنین نیست.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اشرف بروجردی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و معاون وزیر کشور در امور اجتماعی و شوراها در دولت اصلاحات در گفت و گویی به بیان نکاتی درباره انتخابات شورای شهر ششم و انتخاب شهردار پرداخته است. در ادامه بخشی از این گفت و گو را به نقل از ایرنا می خوانید؛
* در ابتدا درباره ضرورت پرشور بودن انتخابات و مشارکت مردم در آن، بهویژه در هفتمین انتخابات شورای شهر و روستا، دیدگاه خود را بیان کنید؟
پرشور بودن انتخابات خواسته همه نظامهای سیاسی است، چراکه در واقع نشاندهنده اعتماد متقابل میان حاکمیت و مردم است. یعنی مردمی که در انتخابات شرکت میکنند، میدانند که رأیشان خوانده میشود و مؤثر است؛ در نتیجه، در انتخابات مشارکت میکنند.
اما در جامعه ما، به دلیل عوامل مختلف، این اعتماد متقابل کمرنگ شده است و مردم در بسیاری از موارد احساس میکنند که رای آنها تاثیری ندارد و یا انتظارات آنها مجموعه مدیریت و حاکمیت کشور با حضور در انتخابات تامین نمی شود.
نکته کلیدی این است که ضرورت و اهمیت انتخابات باید بهدرستی برای مردم تبیین و تشریح شود. متأسفانه صدا و سیما آنطور که باید، نقش تربیتی و اطلاعرسانی خود را ایفا نمیکند و توجه کافی به آنچه به نفع جامعه و به صلاح مردم است ندارد.
در ارتباط با ضرورت پرشور بودن انتخابات، هیچ شکی نیست که این امر میتواند جامعه را تقویت کند. آرای مردم میتواند در انتخابشان تأثیرگذار باشد و منتخبین نیز نسبت به حل مشکلات جامعه احساس وظیفه کنند زیرا اساساً شوراها برای این شکل گرفتهاند که هم زمینهای برای مشارکت مردم با حاکمیت در تصمیمگیریها فراهم شود و هم مسئولیت اداره محیط زندگی و تحقق خواستههایشان به خود آنها واگذار گردد. این مسئله بسیار حائز اهمیت است. لذا من فکر میکنم اگر بتوانیم از این زاویه وارد شویم، میتواند بسیار مفید و مؤثر باشد.
دیدگاه برخی کارشناسان این است که شورا در تحقق اهداف موفق نبوده و به جای رفع آسیبهای اجتماعی و ارائه خدمات عمومی به مردم، وارد دعواهای سیاسی شده است. نظر شما چیست؟
کموبیش همینطور است. البته مداخله برخی دستگاههای دیگر در امور شوراها، مانند استانداری یا فرمانداری، ضربهزننده بوده است. برای مثال، اگر در شهری مانند یزد، استاندار یا فرماندار فردی غیرمسلمان اما منتخب مردم باشد، این دخالتها و به تبع آن ورود قوه قضاییه برای برخورد با تخلفات میتواند به شورا آسیب بزند. به دلیل ماهیت و وظایف شوراها، آنها باید نهادی مستقل باقی بمانند و بیش از هر چیز به خواستههای مردم توجه کنند تا بتوانند در مسیر موفقیت حرکت کنند.
البته به دلیل نوع وظایفی که شورا برعهده دارد، نیز خواسته دستگاههای حاکمیتی اجرایی نشد، زیرا شوراها نهادهای مستقلی هستند که باید به خواستههای مردم بیشتر توجه کنند و در این زمینه در مسیر حل مشکلات اجتماعی و خدمت رسانی به مردم در امور شهری گام بردارند.
سیاسیکاری در شوراها بسیار آسیبزا است و متأسفانه شورای شهر تهران وبرخی از دیگر کلانشهرها بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرده تا جنبه اجرایی، تصمیمگیری درست و اجرای وظایف. به همین دلیل من فکر میکنم اگر بخواهیم این موضوع را شفافتر مطرح کنیم، باید بگوییم ضوابط انتخاب افراد باید بهگونهای باشد که تخصص لازم در حوزه مربوطه را داشته باشند، اما متأسفانه چنین نیست.
بسیاری از افرادی که وارد شورا شدهاند، تخصص لازم را در اداره شهر ندارند، ولی به دلیل حمایتها و پشتیبانیهایی که از آنها صورت میگیرد انتخاب میشوند. کار شورا حاکمیتی نیست بلکه مربوط به محله و منطقهای است که مردم در آن زندگی میکنند.بسیاری از افرادی که وارد شورا شدهاند، تخصص لازم را در اداره شهر ندارند، ولی به دلیل حمایتهایی که از آنها میشود یا پشتیبانیهایی که صورت میگیرد، انتخاب میشوند و به این سمت میروند که کار را به انجام برسانند. همین امر در نهایت موجب بروز مشکل برای شوراها شده است، بهطوریکه جایگاه شوراها به جای آنکه تقویت شود، تضعیف شده و باعث شده مردم به شورا بهعنوان یک نهاد سیاسی و حاکمیتی نگاه کنند.
در حالی که کار شورا حاکمیتی نیست؛ کار شورا، خدمات رسانی در امور اجتماعی محله، شهر و منطقهای است که مردم در آن زندگی میکنند. وظیفه شوراها اداره شهر است و اینکه شهر چگونه اداره شود. برای مثال، شورا میتواند در قیمتگذاری اتوبوس یا بسیاری از مایحتاج مردم نظارت کند، اما متأسفانه چنین ویژگی و نقشی در شوراهای ما، بهویژه در شهر تهران، کمتر دیده می شود.
آیا حزب اتحاد ملت ایران برای شوراها برنامه دارد و در انتخابات مشارکت میکند؟
قطعاً، چون یکی از وظیفه های احزاب سیاسی این است که راه را برای افزایش مشارکت مردم هموار کنند و به جامعه آگاهی ببخشند که چه باید بکنند. بنابراین، حزب اتحاد ملت ایران در انتخابات شرکت خواهد کرد و حضور فعال خواهد داشت و معرفی کاندیداها را نیز در دستور کار خود دارد.
به نظر شما انتخاب شهردار کارآمد و پیشبرد مطالبات مردم در انتخابات شوراها چگونه امکانپذیر خواهد بود؟
افزایش مشارکت مردم بستگی به میزان تلاش ما دارد در تبیین ضرورت حضور آنها و اهمیت انتخاب افراد شایسته برای شوراها. هرچه حضور مردم پررنگتر باشد، اعضای انتخاب شده برای شوراها هم افراد متخصص و کارشناس خواهند بود و هم شهردار انتخابشده کارآمدتر خواهد بود و هم مطالبات مردمی بهتر پیش خواهد رفت.
به یاد دارم در سال ۱۳۸۴، که بهگمانم آخرین سال دولت آقای خاتمی بود، هر سال در نهم اردیبهشتماه ــ سالروز فرمان امام (ره) برای تشکیل شوراها ــ در وزارت کشور گردهمایی سراسری برگزار میکردیم. در این مراسم، شوراهای برتر نیز براساس شاخصهای مشخص انتخاب میشدند. این اقدام بسیار مفید بود، زیرا شوراها از دورترین نقاط کشور گزارشهایی از عملکرد و تصمیمات خود ارسال میکردند و نوعی رقابت مثبت میان آنها شکل میگرفت.
در همان جلسه، آقای خاتمی پیشنهاد کرد که شهردار مستقیماً توسط مردم، مانند نمایندگان مجلس، انتخاب شود و نه از سوی شورا. اما اعضای شوراها بهشدت اعتراض کردند و گفتند تنها اختیار اصلی ما انتخاب شهردار است و نباید این اختیار از ما گرفته شود. در نتیجه، این طرح در همان زمان مسکوت ماند.
اعضای شورا باید توانایی تصمیمگیری درست، اقدام مؤثر و نظارت دقیق بر اجرای تصمیمات را داشته باشند.باید میان تصمیماتی که شورا قصد دارد اتخاذ کند و نوع رویکرد اعضا نسبت به آن تصمیمات، هماهنگی وجود داشته باشد. فرد، هرچند ممکن است دیدگاه سیاسی خاص خود را داشته باشد، اما باید مصالح عمومی و منافع جامعه را بر نیازها و منافع شخصی، سیاسی یا حزبی خود ترجیح دهد. اعضای شورا باید توانایی تصمیمگیری درست، اقدام مؤثر و نظارت دقیق بر اجرای تصمیمات خود را داشته باشند.
به طور طبیعی، در هر انتخاباتی باید تناسب میان ظرفیتها و شایستگیهای افراد منتخب با نیازهای واقعی شورایی مانند شورای شهر مورد توجه قرار گیرد. متأسفانه در شرایط کنونی چنین تناسبی وجود ندارد. به عنوان مثال، ترکیب شوراها معمولاً به گونهای نیست که نمایندگانی از صنوف مختلف، دانشگاهیان یا فعالان حوزه آموزش و پرورش حضور داشته باشند تا بتوانند بر اساس تصمیمات خود، در سطح شهر بهصورت کارآمد عمل کنند.
در چنین شرایطی، حداقل انتظار آن است که اعضای شورا از نیروهای متخصص و صاحبنظر در حوزههای مختلف دعوت به همکاری کنند و از دیدگاهها و دانش آنان در تصمیمگیریها بهرهمند شوند تا تصمیمات شورا از پشتوانه علمی، فنی و کارشناسی برخوردار باشد.
۳۱۲۱۵

 
 



