کتاب و ادبیات

آیندگان به ما می‌گویند که شما دیوانه بودید با این مملکت‌داری!

دکتر سیدمحمد بهشتی در نشست نقد و بررسی کتاب «ایران کجاست؛ ایرانی کیست» گفت: من ایران را «سرزمین بی‌قرار» می‌دانم و هنر زیستن در سرزمین بی‌قرار، قرار در بی‌قراری است. یعنی ایران مثل یک ریسمان است که یک بندباز از آن عبور می‌کند.

به گزارش «اطلاعات آنلاین» سیدمحمد بهشتی، عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری در نشست نقد و بررسی کتابش با نام «ایران کجاست؛ ایرانی کیست» گفت: اگر ما یک تابلوی ایستادن ممنوع داشتیم و در نقاط خطرناکی نسب می‌کردیم و به مردم در طول تاریخ می‌گفتیم که در این نقاط بساط زیست پهن نکنید، چه اتفاقی می‌افتاد؟ در چنین شرایطی فقط به شکل کوچ روی می‌شد در ایران زندگی کرد و ایران نمی‌توانست تمدن‌ساز باشد و تمدن پدید آورد.
وی افزود: تنها نقاط قابل زیست کنار همین نقاط خطرناک است. ملتهب‌ترین نقاط قابل زیست‌ترین آنها است. برای همین من به ایران لقب سرزمین بی‌قرار داده‌ام. هنر زیستن در سرزمین بی‌قرار، قرار در بی‌قراری است؛ یعنی ایران مانند ریسمانی است که بندبازی باید از آن عبور کند و چقدر کار سختی است. ما در طول تاریخ ایران می‌بینیم که ما فقط از روی ریسمان عبور نکرده‌ایم؛ بلکه روی آن اکروبات بازی هم انجام داده‌ایم. ما شعر زیستن سروده‌ایم.
بهشتی معتقد است که در طول تاریخ مردمان این سرزمین تنها برای بقا، خود را سیر نکرده‌اند. اگر به آثار معماری و موضوعات دیگر نگاهی بیاندازیم، متوجه می‌شویم ایرانیان فقط نیازهای اولیه را مرتفع نکرده‌اند؛ بلکه شعر هم سروده‌اند. وی با اشاره به شعری از سعدی که می‌گوید «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» بیان کرد: اگر قرار بود سعدی این شعر را در اروپا بسراید، می‌گفت که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف نیاری. چراکه ایران سرزمین بی قرار است و آنجا سرزمین ثبات.
نویسنده کتاب «ایران کجاست؟ ایرانی کیست؟» با انتقاد از روش اداره کشور در طول هفتاد سال گذشته اظهار داشت: ما در طول ۷۰ سال گذشته تمام راه حل‌های زیستن در سرزمین ثبات را به یک سرزمین بی‌قرار برای اجرا آورده‌ایم، به اعتبار اینکه پول نفت داشتیم. پول نفت به ما این اجازه را داده تا چنین خرابکاری‌هایی را انجام دهیم.
وی یادآور شد: در شهر یزد ما کار خانجات فولاد داریم. این نوع کارخانه‌ها آب‌بر هستند. اگر هزار سال آینده باستان‌شناسان شهر یزد را حفاری کنند و به‌طور اتفاقی به کارخانجات فولاد برخورد کنند، دو احتمال بیشتر نمی‌توانند بدهند یکی که شایعات وجود دریا در این کویر مرکزی را بپذیرند یا بگویند آنها دیوانه بوده‌اند.
این نشست دی ماه ۱۴۰۱ در موسسه اطلاعات برگزار شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا