[مصطفی داننده] آقای حداد عادل! «آیسی مانکی» از کی فارسی شده که ما خبر نداریم؟

در جامعهی امروز ایران، اگر پول داشته باشی، میتوانی هر کاری که دلت بخواهد بکنی! میپرسید چطور؟ مثال سادهای میزنم تا ببینید صاحبان پول چطور هر قانونی را دور میزنند.
مصطفی داننده – اطلاعاتآنلاین| صداوسیما را دیدهاید؟ سازمانی که بیش از هر نهاد دیگری روی بهکار بردن واژههای فارسی حساس است. حتی برنامهای ساختهاند که مجری در آن به مسئولان و چهرههای مشهور تذکر میدهد چرا از فلان واژهی فرنگی استفاده کردهاید، در حالی که معادل فارسیاش وجود دارد!
چند بار دیدهایم مجریان تلویزیون، به محض اینکه مهمان برنامه واژهای انگلیسی به زبان میآورد، با جدیت میگویند «آقا یا خانم، لطفا فارسی حرف بزنید!»
از آن طرف، فرهنگستان زبان فارسی به مدیریت جناب حداد عادل، سالهاست با بودجهای قابل توجه، در تلاش است تا برای کلمات خارجی جایگزین فارسی بسازد. با اینهمه، بعید است کسی در ایران با این واژهها و زحمات ایشان ناآشنا باشد.
تا اینجا همه چیز خوب است، پاسداری از زبان فارسی کار درستی است. به قول شعار معروف «فارسی را پاس بداریم.» اما تبعیض از همینجا شروع میشود.
همین صداوسیما که با وسواس از مردم میخواهد فارسی صحبت کنند، در بخش تبلیغاتش قید همهی این اصول را میزند. در بهترین ساعتهای پخش، آگهی «آیسی مانکی» پخش میشود! اینجا چون پای پول در میان است، دیگر کسی به «آیسی مانکی» نمیگوید «فارسی را پاس بدار» و از واژهی «میمون یخی» استفاده کن. و البته که نمونه فراوان است: هایپر مارکت، دیلی مارکت، لایف استار، بادیکر و… که در پربینندهترین برنامهها و با بیشترین تکرار در شبانهروز از تلویزیون و رادیو پخش میشود و هرگز در گزارش آن خبرنگار دلواپس فارسی دیده نمیشود.
تلویزیون از محل تبلیغاتش درآمد دارد؛ چرا باید خودش را از چنین پولی محروم کند؟ حتی اگر نتیجهاش لگدمالشدن همان اصولی باشد که در برنامههای دیگر جار میزند. آقای حداد عادل هم ظاهرا تلویزیون نگاه نمیکنند، چون اگر میکردند، لابد میپرسیدند اینهمه اسم و واژهی خارجی در تبلیغات صداوسیما چه میکند!
حالا میفهمید چرا پول در جامعهی ما اینقدر تعیینکننده است. اگر مهمانی در برنامهای بهجای «صحنه» بگوید «استیج»، همه به او تذکر میدهند که فارسی حرف بزن! اما وقتی بوی پول در تلویزیون میپیچد، دیگر مهم نیست تبلیغها تماما انگلیسی باشند، به تریج قبای کسی برنمیخورد.
بخش تبلیغات صداوسیما، ظاهرا جزیرهای جداگانه است؛ درست مثل خیلی از بخشهای دیگر در ایران. مثلا در مشهد نه کنسرت برگزار میشود و نه فوتبال؛ یا در خوزستان برخلاف بیشتر استانها، هنوز زنان حق ورود به ورزشگاه ندارند. هر جزیره، ساز خودش را میزند.
اگر پول و قدرت نداری، باید فارسی را پاس بداری تا آقای حداد عادل ناراحت نشود؛ اما اگر جیبت پر است، هر نام فرنگی خواستی روی برند و کارخانهات بگذار، و از زندگی لذت ببر. در آن صورت، آقای حداد عادل چشمانش را میبندد و لبخند میزند.




